گامی در راه ویتنسینگ
گزیده ای از سخنان پدر در هن نم دونگ در 27 سپتامبر 1988
… وقتیکه خوب فکر میکنید، رهبری جهان کار بسیار دشواری است. اگر میخواهیم همه به نقطه خاصی برسند، تمام دنیا، نه فقط یک ملیت خاص، بلکه همه کسانی که در دهکده جهانی زندگی میکنند، باید به آن علاقه داشته باشند. آیا متوجه میشوید؟
کودکان کشورهای مختلف ممکن است نتوانند به صورت کلامی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، اما اسباب بازی هایی که از آنها لذت می برند بسیار شبیه به هم هستند، اینطور نیست؟ بنابراین باید بپرسیم که چه عناصری مسبب چنین چیزی هستند؟ اسباب بازی ها چی هستند؟ آنها مفعولها و اشیایی هستند که برای لذت دیگران ایجاد شده اند. ماشین ها، اشیاء و کلمات همگی با مردم ارتباط دارند و همه بخشی از خلقت هستند. تمامی جنبه های خلقت به صورت اسباب بازی ها آفریده شده و به اشیاء بسیار کوچکی تبدیل می شوند که تسخیر کننده تخیلات ما هستند.
همه چیز بصورت دایرهای حرکت می کند
اگر دقت کنید میبینید که بچه ها فقط می خواهند با چیزهای زیبا بازی کنند. آنها می خواهند والدینشان جذاب ترین اسباب بازی ها را برایشان خریداری کنند. آنها معمولاً از چه استانداردی برای انتخاب بازی با آن استفاده می کنند؟ اسباب بازی هایی که حرکت می کنند. چرا؟ چون مردم نیاز به حرکت دارند. روح شما به هر جا سرزده و به داد و دریافت با روح مردم کشورهای دیگر میپردازد و شما ناخودآگاه با هم هماهنگ می شوید، اینطور نیست؟ افرادی که در یک کشور خارجی برای برقراری ارتباط به زبان اشاره دستها و پاهای خود را به اطراف حرکت میدهند، بسیار سریعتر از افرادی که به دلیل صحبت نکردن به آن زبان، از ایجاد ارتباط با دیگران خودداری میکنند، تبدیل به مردمی جهانی میشوند. شما می توانید با ایما و اشاره به خوبی ارتباط برقرار کنید. اگر از ایجاد ارتباط با دیگران خودداری کنید، تنها خواهید ماند.
همه چیز به صورت دایره ای حرکت می کند. حتی درختان هم بصورت دایره ای داد و دریافت داشته و حرکت می کنند. سبزهها نیز در حرکت دایره ای زندگی می کنند. همه چیز در حرکت دایره ای زندگی می کند. جمهوری کره در حرکت دایره ای زندگی می کند و اقیانوسهای وسیع نیز در حرکت دایره ای وجود دارند. معنای نهضت هماهنگ چیست؟ با توجه به اینکه هماهنگ بودن به معنای داد و دریافت داشتن است، نهضت هماهنگ باید راهی برای متحد کردن کل جهان بیابد. در دنیای خطی و یک طرفه هیچ وحدتی وجود ندارد، باید داد و دریافت وجود داشته باشد.
شما دیده اید که بچه ها چقدر از اسباب بازی ها لذت می برند. چه می شد اگر همه در دنیا مثل اسباب بازی باشند؟ آیا می توانید اسباب بازی ای باشید که مردم از آن لذت ببرند؟ به من بگوئید، چه خواهد شد اگر قرار بود همه شما به انواع مختلف اسباب بازی تبدیل شوید، تا مردم بخواهند شما را لمس کنند؟
مردم شرقی میتوانند آن نوع اسباببازی باشند که غربیها میخواهند آنها را به عنوان بهترین دوستان خود نگه دارند. غربیها میتوانند دوستانی باشند که شرقیها به اندازه علاقهشان به اسباببازی، به آنها علاقه دارند. شما در مورد آن چه فکر میکنید؟ وقتی برای اولین بار به شرقی ها نگاه می کنید، آنها واقعاً شبیه انسان نیستند، درست است؟ صورت آنها صاف و گرد با یک جفت چشم است که از یک فضای باز به شما لبخند می زنند. شما در تعجب هستید که آیا او واقعاً می تواند یک انسان باشد. صادق باشید، الان، آیا اینطوری نیست؟ و بنابراین آیا نمیخواهید آنچنانکه یک اسباب بازی را لمس میکنید به یکدیگر دست بزنید؟
اگر کسی با محبت شما را لمس کند، آیا در مخالفت از خود مقاومت نشان داده و شکایت می کنید؟ نه، شما می خواهید آنها بیشتر شما را لمس کنند. چه میشد اگر قرار بود همه اینطور زندگی کنند و بگویند “اینجا، گوش مرا لمس کنید. من می خواهم که سفید پوستان گوشهایم را لمس کنند. من می خواهم زرد پوستان و سیاه پوستان نیز آن را لمس کنند.” آیا شما دارای آن گوش هستید که تمامی 5 میلیارد نفر مردم جهان بخواهند آن را لمس کنند؟ آیا این یک چیز فوق العاده یا یک چیز وحشتناکی است؟ شما دوست دارید مردم به گونه ای که انگار یک اسباب بازی هستید، چشمان شما را لمس کنند، اینطور نیست؟ احتمالاً دوست دارید که آن شخص تا ابد به لمس کردن چشمان شما ادامه دهد.
یک اسباب بازی ضروری برای بشر باشید
آیا تا به حال فکر کرده اید که دوست دارید مانند یک اسباب بازی برای همسرتان شوید؟ آیا نمی خواهید او از خوشحالی به بینی شما دست بزند؟ چرا این چیزها را می گویم؟ زیرا این راهی است که ما می توانیم بشریت را متحد کنیم. من خودم را یک اسباب بازی ضروری برای بشر می دانم و این چه چیز با شکوهی است!
اگر بتوانید در آزمون اسباب بازی بودن برای همسرتان موفق باشید و بعد در آزمون اسباب بازی بودن برای پدر و مادر و فرزندان خود، سپس برای روستای خود، برای ملت خود و برای تمام دنیا قبول شوید، خدا در این مورد چه احساسی خواهد داشت؟ این ساده ترین راه برای به ارمغان آوردن اتحاد است. اگر فکر می کنید این (چیزی که گفتم) دنیای خوبی برای زیستن است، دست خود را بالا بگیرید.
بگذارید یک چیزی از شما بپرسم، وقتی جوان ها ازدواج می کنند آیا می خواهند با یک فرد جوان ازدواج کنند یا یک فرد پیر؟ چرا غربی ها فقط جوانان را دوست دارند؟ شما باید به افراد مسن نیز علاقه داشته باشید. غربی ها نمیخواهند هیچ کاری با چیزهای قدیمی داشته باشند. من هیچوقت نمیشنوم که کسی بخواهد برای پدر بزرگ عروسک خریداری کند، اما چرا که نه؟ افرادی که از نظر روحی حساس هستند متوجه می شوند که در عین پیرتر شدن بدن جسمیشان، روحشان جوان تر می شود. آنها با نزدیک شدن به زمان مرگ، به دوران کودکی باز می گردند و این درست است. پس از افراد مسن نترسید. شما باید دارای چنین قلبی باشید.
برای اینکه یک رهبر باشید، باید همه اعضای نهضت را بیشتر از آنکه اسباب بازی را دوست میدارید، دوست داشته باشید. روح شما باید جوان شود. شما باید به آن نوع آدمی تبدیل شوید که همه جوانان بخواهند بشناسند. آنها باید بخواهند با شما ارتباط برقرار کنند، از شما پیروی کرده و با شما باشند. شما باید بدانید که چگونه این کار را انجام دهید. اگر می خواهید در نهضت هماهنگ رهبر شوید، باید همیشه بتوانید با آنها داد و دریافت داشته باشید. لازم است که خود را به یک عروسک زیبا تبدیل کنید. خودتان را ارزیابی کنید: آیا مردم می خواهند شما و تمام زندگی شما را، 365 روز سال، نگاه کنند؟ …