عشق زن و شوهر به عنوان کاملترین عشق (کتاب راهنمای بهشتی برای زن و شوهر)
کلام والدین راستین
نخست برای برخورداری از عشق زناشویی، لازم است که شما عشق والدینتان را به ارث برده و سپس از طریق عشق فرزند خلف و عشق برادر و خواهر طی طریق کنید. برای نیل به جایگاه زن و شوهر راستین، مرد و زن نخست بایستی این سه نوع عشق را تجربه کنند. فردی که مراحل عشق فرزند خلف، و عشق برادر و خواهر را تجربه نکند موفقیتی در عشق ورزیدن در جایگاه زن و شوهر نخواهد داشت. تنها بعد از اینکه مرد و زن هر کدام وظایف فرزند خلف و برادر و خواهر را به انجام رسانیدند، میتوانند در جایگاه زن و شوهر راستین به هم بپیوندند. آنگاه آنها به مرحلهای نائل میشوند که در آن میتوانند یکدیگر را در مقام زن و شوهر دوست بدارند. بعد از آموزش عشق فرزند و عشق برادر و خواهر، آنها بایستی در جایگاه زن و شوهر بطور قلبی و جسمی با هم یکی شوند و این ازدواج است. هدف ازدواج برای مرد این است که دنیای زن را تصرف کند و سپس هر دوی آنها دنیای خدا را تصرف کنند. چرا ما بایستی خدا را تصرف کنیم؟ ما چنین میکنیم تا به عنوان آفریننده در جایگاه آفریننده ما قرار بگیریم. اگر قرار است که فرزندان خدا را تکثیر کنیم، راه دیگری بجز تصرف خدا وجود ندارد. این نکته براساس اصل آفرینش است.
دوم از طریق عشق زناشوئی، شما میتوانید با اتحاد شرق و غرب، بالا و پایین، جلو و عقب، ائتلاف مقدس بهشت و زمین را به ارمغان آورید. یک زن و شوهر تجسم ائتلاف شرق و غرب بوده، نماینده ائتلاف بالا و پایین، و جلو و عقب، و بهشت و زمین هستند. به عبارت دیگر، زن و شوهر ائتلاف مقدسی را برپا میکنند که بهشت و زمین را هماهنگ میسازد. از نقطه نظر خدا، این پایه برای تحقق آرزوهای او است.
سوم، خدا، آدم و حوا بایستی به ائتلاف مقدس نائل شوند. خدا عمودی در حالیکه آدم و حوا بطور افقی با هم مرتبط هستند. یک توافق واقعی زمانی شکل میگیرد که خدای عمودی با آدم و حوای افقی یکی شوند. یعنی خدا تنها زمانی میتواند (در انسان) ساکن شود که متمرکز بر شخصیت درونی اصیلش، آدم و حوا به عنوان تجسم افقیاش بتوانند متحد شده و شکل بیرونی اصیلش را به تصویر بکشند. این چگونگی سکونت او (در انسان) است. در عین حال، به خاطر سقوط بشر، چنین چیزی به واقعیت درنیامد. امروز جهان هستی فاقد نقطه مرکزی است، به خاطر آدم و حوا نتوانستند براساس کتاب راهنمای خدا یکی شده و نتوانستند در حوزه ایدهآل عشق کامل ساکن شوند. از اینرو، شکل گیری و سکونت نوین عشق راستین ضروری است. و این زمانی شروع می شود که خدای عمودی به اتحاد مقدس با آدم و حوای افقی دست یاید.
چهارم، بعد از جای گرفتن زن و شوهر در یک ائتلاف مقدس، آنها صلاحیت رفتن به جایگاه والدین به نمایندگی از جانب خدا را بدست خواهند آورد. از طریق چنین قرارگیری آنها دیگر نه یک مهاجر بوده، بلکه میتوانند با صلاحیت یک مالک راستین سربرآورند. (چان سانگ گیانگ 12.2.3:33)
تبادل نظر
براساس اصل الهی ما دارای چهار نوع عشق کودکی، عشق برادری و خواهری، عشق زناشوئی و عشق والدینی هستیم و عشق زناشوئی نماینده تمامی این چهار حوزه عشق است. در یک خانواده برکت گرفته، شوهر نخست نماینده مردان در خانواده، دوم نماینده مردان در بشریت، سوم نماینده یانگ یا نیمی از تمامی جهان هستی و چهارم نماینده یانگ، یکی از طبیعتهای والدین بهشتی است. زن نیز نخست نماینده زنان در خانواده، دوم نماینده زنان در بشریت، سوم نماینده ین نیمی از جهان هستی و همینطور نماینده ین، یکی از طبیعتهای والدین بهشتی است.
ایدهآل آفرینش در جایی شکل میگیرد که زن و شوهر از طریق عشق با هم یکی شوند. متمرکز بر عشق زن و شوهر همتراز شده با والدین بهشتی، نیروی تسلط بر تمامی جهان هستی بوجود میآید.
در نتیجه، عشق زن و شوهر، عشقی به نمایندگی از جانب والدین بهشتی است. هر دوی آنها تجسم مذکریت و مونثیت والدین بهشتی در شکل و فرم واقعی زن و شوهر هستند. بنابراین به عنوان تجسم واقعی یانگ و ین والدین بهشتی، زن و شوهر می بایست داد و گرفت کامل را با یکدیگر به اجرا درآورده و یکدیگر را دوست بدارند. تنها زمانی که چنین عشق تزلزل ناپذیری شکل گرفت و پابرجا باقی ماند، چهار عشق بزرگ والدینی، زناشوئی، برادری و خواهری و فرزند کامل خواهد شد و متمرکز بر زن و شوهر ایدهآل پادشاهی بهشتی مورد نظر والدین بهشتی آشکار خواهد گردید. بنابراین، عشق زناشوئی تحت تاثیر شدید عشق عمودی والدین بهشتی است. این نوع عشق که در آن والدین بهشتی و زن و شوهر در یگانگی بسر میبرند، بر رابطه والدین و فرزندانشان و تمامی بازماندگانشان تاثیر شدید خواهد گذاشت.
الگوی آموزش فرزند عالی و برجسته زمانی شکل میگیرد که زن و شوهر نخست به والدین بهشتی ملازمت نموده و ایدهآل عشق را در زندگی روزانه خود بواقعیت درآورند. والدین راستین فرمودند که زن و شوهر باید بسیار بیشتر و عمیقتر از عشق مادر به پسر و دخترش یکدیگر را دوست بدارند. عشق زن و شوهر نقطه اوج و ختم زندگی است.
بطور معمول زن و شوهر بیشتر از تمرکز به یکدیگر، اوقات خود را بیشتر در دوست داشتن و خدمت کردن به فرزندانشان صرف میکنند. بخصوص زمانیکه فرزندان هنوز طفلی بیش نیستند، والدین تمامی فکر و ذکرشان را بر تغذیه کردن آنها و آموزش آنها متمرکز میکنند. تعدادی از زوجها هم هستند که نیمی از عشقشان را بطور کامل فدای فرزندانشان میکنند. به عنوان مثال وقتیکه یکی از والدین مجبور میشود برای کسب درآمد بیشتر راهی کشوری دیگر شده و در دوری از خانواده زندگی کند. بطور ظاهری ممکن است که چنین چیزی تاثیر مثبتی بر فرزندان داشته باشد، اما متاسفانه باعث میشود تا فرزندان نتوانند عشق ایدهآل زناشوئی والدینشان را ببینند. در پایان، زن و شوهر مثل دو غریبه زندگی کرده و بعضی از آنها زندگیشان حتی به طلاق ختم میشود. اما باید به خاطر داشته باشید که آخرین مرحله زندگی قبل از رفتن به دنیای روح، تکمیل عشق زناشوئی است و اینکه باید در مقام زن و شوهر یگانگی را تجربه کرد. در این صورت شما قادر خواهید بود تا با ملازمت به والدین بهشتی در قالب زن و شوهر متحد شده در عشق، در مسیر یگانگی غائی قرار بگیرید.
زن و شوهر با تمامی تفاوتهایشان، باید از طریق فعالیتهای مشترکی که دارند، در روابط قلبیشان، در گفتگوهها و داد و گرفتهایشان، با تمامی عادتها و شرکت جستن در برنامههای تفریحی و در عشق ورزیدنشان، به یک هماهنگی بسیار زیبا بسان رنگین کمان دست پیدا کنند. وقتیکه زن و شوهر براستی یکدیگر را دوست بدارند، عشقشان تاثیر مثبتی بر فرزندان و نسلهای آیندهشان خواهد داشت و در نتیجه دختر در این خانواده خواهد گفت که میخواهد با مردی مثل پدرش ازدواج کند و پسر در چنین خانوادهای خواهد گفت که میخواهد تا با زنی مثل مادرش ازدواج کند. اتحاد زن و شوهر که در وجود و زندگیشان عشق راستین و عمودی خدا بر همه چیز تسلط دارد، از طریق فرزندانشان بر روی زمین توسعه و گسترش خواهد یافت.
نکاتی برای تعمق
- فکر میکنید که ما برای تجسم واقعی والدین بهشتی نامرئی بر روی زمین شدن، چه زن و شوهری باید بشویم؟
- آیا فکر میکنید که عشق بین شما و همسرتان (یا اگر مجرد هستید) بین پدر و مادرتان، در تمامی داد و گرفتهایشان از جمله گفتگوها و تجربیات و روابط زندگی روزانه، به گونهای بوده است که والدین بهشتی بتواند در آن ساکن شود؟