راهنمای درونی روزهای اولیه

پیام فرانسیس آسیزی مقدس از دنیای روح که از طریق یکی از اعضای آمریکایی در دهه 1980 دریافت شد.

درباره فرانسوا آسیزی:

فرانسیس آسیزیایی در سال ۱۱۸۲ در شهر آسیزی در ایتالیا به دنیا آمد. پدر او تاجری مرفه و خوشگذران بود. در بدو تولد نام او را جووانی نهادند اما سفرهای تجارتی پدر به فرانسه موجب علاقه او به این سرزمین شده بود و در نتیجه نام فرزند را در روز غسل تعمیدش فرانچسکو (به فرانسوی) گذاردند.

فرانسیس در نوجوانی به کسب و کار پدر روی آورد و مدتی را در کار تجارت گذراند. چندی بعد به جرگه جنگاوران پیوست و در جنگ‌های متعددی شرکت جست. عاقبت در یکی از همین پیکارها به اسارت گرفته شد و پس از پرداخت غرامتی سنگین از سوی پدر به خانه بازگشت. بازگشت فرانسیس به خانه با بیماری او مقارن شد. در همین دوران بود که فرانسیس روزی در خیابان با فردی جذامی برخورد کرد. برخورد او با این فرد جذامی موجب این شد که وی به فعالیت در محل نگهداری جذامیان بپردازد. این عمل چندان برای خانواده مرفه فرانسیس خوشایند نبود و در نتیجه برای او دادگاهی خانوادگی تشکیل شد و همین دادگاه موجب شد فرانسیس خانه و کاشانه پدری را برای همیشه ترک گوید.

تصمیم فرانسیس بر ترک تمام دارایی پدری‌اش تا آنجا بود که حتی تکه لباسی نیز با خود از آن خانه بیرون نیاورد و برای آنکه عریان نباشد یک گونی بر تن خود کرد؛ این پوشش وی بعدها در فرقه فرانسیسکن‌ها به صورت نوعی سنت ادامه یافت. از سال ۱۲۰۶ فرانسیس سراسر زندگی‌اش را وقف امور دینی و معنوی کرد. او در میان مردم می‌گشت و موعظه می‌کرد. بسیار فقیرانه روزگار می‌گذراند و گاهی برای امرار معاش دست به گدایی می‌زد. سخنان پاک و بی‌آلایش او و شیوه زندگی‌اش موجب شد که خیلی زود شاگردانی به او بپیوندند. در سال ۱۲۰۹ عدد شاگردان فرانسیس به دوازده نفر رسید و به سبب قرین شدن این عدد با حواریون عیسی مسیح، در میان این جمع مرامی با رهبری فرانسیس شکل گرفت. فرانسیس با همین جمع دست به تدوین آیینی زد که در سال ۱۲۱۰ به تأیید پاپ اینوسنت سوم رسیده و اجازه تبلیغ یافت. این آیین همان فرقه معروف فرانسیسکن‌ها می‌باشد.

پیام فرانسوا آسیزی به اعضای کانون خانواده

تقدیم به همه شما برادران و خواهران عزیز:

نکته اصلی زندگی ما تهی شدن و به نقطه صفر رسیدن است. درک چنین مفهومی دشوار است. “انکار خود” در ابتدا برای بسیاری حتی برای افراد متدین مانند یک ایده منفور به نظر می رسد. اما مفهوم را اشتباه نگیرید. همه ما می خواهیم در نظر خدا زیبا شویم، اینطور نیست؟ این راهی برای زیباسازی روح است. من به جرات می گویم که همه ما به چیزی نیاز داریم که شما می توانید آن را “کمپین پاکسازی” بنامید. فرد با انکار خود، به سادگی اصیل خود نزدیک می‌شود (همانطور که می‌دانید، سادگی اولیه معادل طبیعت اصیل است). بله، «طبیعت اصیل» واقعاً تعبیر بسیار خوبی است و به طور دقیق‌تر موضوع را بیان می‌کند. دنیای مادی ما را احاطه کرده است، پس اگر مراقب نباشیم گرفتار خوشی‌ها و لذت‌ها و آسایش‌های آن می‌شویم، تا جایی که حواس روحی ما راکد می‌شود. برادران و خواهران عزیزم، اگر چنین شود، چه بر سر زندگی روحانی ما می‌آید؟

قلمرویی که هرگز تصورش را نمی کردم

شما برادران و خواهران نهضت هماهنگ واقعاً افرادی بسیار مخصوص هستید زیرا واقعی‌ترین پدر و مادر مقدس را یافته‌اید و باید از آنها الگو برداری کنید. در زمان من کاملاً متفاوت بود، می‌دانید که هیچ نمونه زنده واقعی بر روی زمین وجود نداشت. همه جا فساد و بدبختی موج می زد. آن دسته از ما که می‌خواستیم یک مسیر روحانی را دنبال کنیم، فقط کلام و الگوی سرورمان، عیسی را داشتیم. لطفاً استفاده من از “فقط” را اشتباه متوجه نشوید. من از آن صرفاً به این دلیل استفاده می کنم که هیچ مقایسه‌ای با افتخار و امتیاز دیدن مسیح زنده در برابرتان وجود ندارد.

به همین خاطر در زمان من، ما نیاز داشتیم که همه چیز از جمله تمام راحتی و آرامش جسمی را انکار کنیم. از آنجایی که مسیح به این شکل زندگی می کرد، ما مجبور بودیم آن گونه زندگی کنیم. هیچ الگوی دیگری وجود نداشت، هیچ راه دیگری برای معنویت، و یافتن خود خدا وجود نداشت.

اما می‌دانم که شما در زمان خود راه دیگری دارید. از آنجایی که مسیح زنده در میان شماست و کارهای زیادی را در سطوح بسیار مختلف انجام داده است، او واقعاً در قلمرویی زندگی می‌کند که هرگز تصور نمی‌کردم روی زمین ممکن باشد. او سرور همه خلقت شده است. از این رو او با تمام خلقت در کمال معنوی زندگی می کند. چیزهای مادی دغدغه او نیستند، و با این حال درست است که او باید آنها را داشته باشد، زیرا پادشاه پادشاهان است! آه، من حتی به خودم لبخند می‌زنم زیرا در روزگار خودم نمی‌توانستم این را بفهمم… چگونه یک انسان مقدس می‌تواند دارایی‌های مادی فراوان داشته باشد.

اما برادران و خواهران عزیز، من به حرف خود می‌رسم: همه ما این صلاحیت را نداریم که در چنین راحتی زندگی کنیم. آه، می‌دانم که حرفهایم برایتان سخت و سنگین است، لطفاً اینقدر زود قضاوت نکنید و حرفم را قطع نکنید. تنها چیزی که می خواهم بگویم این است که ابتدا حفظ زندگی روحی و معنوی ضروری و در اولویت است. متأسفانه، دیده‌ام که بسیاری از افراد به دلیل در پیش گرفتن راه آسان‌تر و به دست آوردن دارایی‌ها و ثروت، زندگی معنوی درهم و برهمی دارند. منظورم این نیست که بگویم نباید دارایی باشید! نه واقعا اینطور نیست! من می گویم که شخص باید حق راستین برخورداری از چنین دارایی را داشته باشد. و این حق تنها زمانی بدست می‌آید که خواست آسمانی خداوند ما اولین و مهمترین دغدغه در زندگی ما و در افکار و دعاهای روزانه ما باشد.

ممکن است بگویید که دنیای مدرن شما برای «مقدس» بودن بسیار دشوارتر است. بسیاری از شما مرا به خاطر انجام کارهای بسیار ساده “قدیس” خطاب می کنید. اما دنیای من حتی مادی‌گراتر بود، زیرا جنبش‌های معنوی زیادی که امروز وجود دارد، در آن زمان وجود نداشت، و هیچ کسی نمی‌توانست ساختار و جایگاه روشن اصل الهی را آنطور که شما امروز می‌دانید، ببیند؟ امروز زمان ظهور مقدسین واقعی است، به خاطر تنها یک واقعیت که والدین راستین مقدس بطور جسمی با شما هستند. شما معنای این امر را درک نکرده‌اید.

برادران و خواهران عزیز، لطفاً به آنها (والدین راستین) نگاه کنید، لطفاً بر درک عشق بی‌پایان آنها تمرکز کنید، قلبی که انگیزه فداکاری مداوم آنها است. به چیزهای بیرونی نگاه نکنید. آنها سروران آفرینش آسمان و زمین هستند و از تمامی حقوق برخوردارند. آنها قبل از این به تسلط واقعی بر مخلوقات دست یافته‌اند، و بنابراین واجد شرایط داشتن چنین دارایی هستند. آیا می‌بینید که موقعیت آنها بسیار فراتر از شما است، بگونه‌ای که همه مخلوقات حتی می‌خواهند که به آنها تعلق داشته باشند؟

اولویت های خود را بشناسید

بنابراین کاری که ما باید انجام دهیم این است که واجد شرایط برای نگهداری حتی دارایی هایی که قبلاً «مالک» آنها بودیم، باشیم. من از شما نمی‌خواهم که ثروت یا مادیات خود را دور بریزید، بلکه فقط از شما می‌خواهم که بدانید اولویتهای شما چه چیزهائی هستند. و من این نکته را مطرح می کنم زیرا زمان آن فرا رسیده است که برکات مادی فراوانی سرازیر شود. با این حال، اگر ما ابتدا در زندگی معنوی خود آموزش ندیده باشیم، این امر می‌تواند به یک نفرین و لعن تبدیل شود.

این پیام بسیار ساده‌ای است که من می‌آورم، این را فقط می‌دانم که قبل از حفظ مسائل جسمی باید مسائل روحی را حفظ کنیم، اما می‌بینم که لازم است تا به شما یادآوری شود.

بسیاری از ما اکنون در میان شما هستیم و خودمان از زمان آمدن والدین راستین به این دنیا، شگفت‌انگیزترین و با ارزش‌ترین چیزها را می‌آموزیم، البته که سرور ”هونگ جین نیم“ اینجا با ما است. شادی و عشقی که او به ارمغان می‌آورد پایان ناپذیر است. ما هر چه بیشتر و بیشتر با شما خواهیم بود بسیاری از شما در حال حاضر تجربیاتی دارید، و بسیاری دیگر می توانند چنین تجربیاتی داشته باشند اگر از راهنمایی ساده من در اینجا پیروی کنید. چیزی نیست که از پدر و مادر الهی نشنیده باشید. همانطور که گفتم، این صرفاً یادآوری از سوی یک برادر همراه شما است. همانطور که می‌دانید من هم هنوز در حال رشد هستم.

آیا میدانید به شما حسادت میکنم؟ اما مایل نیستم که از این کلمه استفاده کنم، ولی برای توصیف احساس من نسبت به باورنکردنی‌ترین آینده شما و اینکه اکنون از نظر جسمی با والدین الهی خود زنده هستید، مناسب و بجا است. این یک فرصت شگفت انگیز برای یادگیری گنجینه ها و اسرار بسیار در مورد قلب خداوند است. در زمان من، شادی روحی تنها از طریق رنج جسمی به دست می آمد، اما شما عزیزان مسیر دیگری در پیش دارید. اگر واقعاً خط سیر والدین مقدس را دنبال کنید، از راه رسیدن به سعادت روحی و جسمی کامل را دارا خواهید بود، و این کلید است.

ارادتمند شما، به نام مسیح و به نام والدین مقدس.