پیام مادر راستین در شصت و چهارمین سالگرد ازدواج مقدس والدین راستین بهشت و زمین و بشریت که 24 آوریل 2024، در مرکز جهانی صلح جانشیم، کره برگزار شد
من از دیدن همه شما بسیار خوشحالم. در حالی که شصت و چهارمین سالگرد ازدواج مقدس خود را جشن می گیریم، باید توجه داشته باشیم که اگر جهان مسیحی در دهه 1960 از آرزوها و رویاهای عیسی مسیح آگاه بود، تاریخ مشیت والدین راستین بسیار متفاوت میبود. او گفت که برمی گردد. چرا عیسی بر روی صلیب جان سپرد؟
آفریدگار در آفرینش مخلوقات در تصور الهی، همه چیز را در بهشت و زمین از مواد معدنی گرفته تا گیاهان و حیوانات، و در نهایت، یک مرد و یک زن توانا در به تبدیل شدن به اولین اجداد بشری به صورت جفت آفرید. خداوند به انسان یک دوره رشد داد و منتظر بود تا آنها رشد نموده و به مرحله کمال شخصیت خود نائل شوند. آنها به عنوان کسانی که قرار بود اجداد ما شوند، میبایست در وحدت مطلق با خدا رشد کنند. با این حال آنها نتوانستند این کار را انجام دهند. در عوض، آنها سقوط کرده و از باغ عدن اخراج شدند. با این حال، آفریدگار ما ابدی و فاقد ابتدا و انتها است. او با شروع کار آفرینش، باید شاهد تداوم آن تا به انتها باشد. خدا نمی تواند اصل آفرینش را پس از شروع به کار آفرینش تغییر دهد.
خدا که قادر به رها کردن بشریت سقوط کرده نبود، کار مشیت رستگاری را پیش گرفت. خدا قوم اسرائیل را که ما از طریق کتاب مقدس می شناسیم انتخاب کرد و بیش از 4000 سال با آنها از سطح فردی، خانواده ها و قبایل، به یک قوم و یک ملت کار کرد. ما از کتاب مقدس می دانیم که در فرآیند تعیین اشخاص مرکزی برای هر دوره، اگر آن شخصیت مرکزی شکست می خورد یا نمی توانست مسئولیتش را بر عهده گیرد، به ناچار دوره غرامت بوجود میآمد. تلاش عظیمی صورت گرفت و پس از 4000 سال خدا یگانه پسر، عیسی مسیح را فرستاد، پسری که میتوانست او را پسر خود بخواند. پس چرا تنها پس از 33 سال، عیسی باید در راه صلیب را قرار میگرفت؟ ما باید این موضوع را درک کنیم.
مادر عیسی، مریم، می دانست که عیسی از روح القدس متولد شده است. با این حال مریم، خانواده زکریا و رهبران یهود از ماهیت واقعی عیسی بی خبر بودند. قوم بنی اسرائیل که با تحمل سختیهای زیادی، منتظر ناجی بودند، وقتی او آمد، نمیدانستند چه باید بکنند. در نهایت هیچ کس از اطرافیان عیسی با او همکاری نکرد. او دوازده حواری تعیین کرد، اما حتی آنها نیز مشیت الهی را درک نمیکردند. در نهایت، عیسی که مجبور شد راه صلیب را در پیش بگیرد، فریاد زد: «ای پدر، اگر ممکن است، بگذار این جام از من بگذرد. اما نه آنطور که من میخواهم، بلکه آنطور که تو میخواهی.»
آیا میدانید قوم اسرائیل چه نوع غرامتی را بخاطر مصلوب کردن شخص مرکزی خدا که مدتها منتظرش بود- کسی که قرار بود پدر راستین بشریت شده و امکان تولد دوباره و رستاخیز بشریت سقوط کرده را فراهم کند – پرداخت کردند؟ عیسی از بازگشت خود سخن گفت. او گفت که دوباره برگشته و ضیافت نکاح بره را برگزار خواهد کرد. مسیحیت از طریق رسولان پس از تولد دوباره آنها از طریق روح القدس آغاز شد. با این حال، آنها ماهیت عیسی را درک نکردند. همانطور که عیسی وعده بازگشت را داده بود، مسیحیان منتظر بودند که ببینند آیا او خواهد آمد یا خیر. این نقطه شروع مسیحیت بود. پس از به رسمیت شناختن مسیحیت توسط روم، قاره اروپا و متعاقباً کل جهان بشارت داده شد. با این حال، علیرغم تعلیم عیسی مبنی بر همسایهات چون خودت دوست بدار، مردم قادر به انجام کامل این عمل نبودند.
قاره ای که بیشترین آسیب را از دنیای مسیحی دیده آفریقا است. چگونه میسیونرهای حامل کتاب مقدس می توانند دستگیری و فروش آفریقایی ها را به عنوان برده بر اساس رنگ پوستشان بپذیرند؟ کاری که انجام شد غیرقابل تصور بود. علاوه بر این، از درون قلمرو مسیحیت بود که ایدئولوژی کمونیستی با مفهوم «خدا مرده است. خدایی وجود ندارد.» سربرآورد. دموکراسی و کمونیسم هنوز در دنیای امروز ما در حال تقابل هستند. با توجه به اینکه در زمان حاضر همه چیز از مسیر دنیای متحده دور میشود، خدا اجازه داد بسیاری از ادیان برای نجات بشریت سقوط کرده ظهور کنند.
بر اساس هر منطقه، خدا ادیانی را مجاز دانست که بتوانند مردم را راهنمایی کنند، که اکثر آنها توسط مردان رهبری می شدند. اما اگر به اصل آفرینش نگاه کنیم، معلوم می شود که انسان به تنهایی نمی تواند به زندگی تولد بدهد. در مورد دین هم همینطور است. اکنون همه ادیان به آخرین ایستگاه در راه رسیده اند. از اینجا کجا باید بروند؟ آنها باید به دنبال والدین راستین باشند که در بملازمت به خدا هستند.
همانطور که ریاست جهانی نهضت آقای سانگ در سخنان افتتاحیه خود بیان کرد، اگر ضیافت نکاح بره در دهه 1960 با حمایت کامل پایه مسیحیت برگزار می شد، اکنون در دنیایی صلح آمیزی زندگی می کردیم که یک خانواده بشری در ملازمت به خدا بعنوان والدین بهشتی آنها بر روی زمین بودند. با این حال، از آنجایی که این اتفاق نیفتاد، والدین راستین راهی جز عبور از دوره بیابان به مدت 53 سال نداشتند. با این حال، با در نظر گرفتن مسئولیت والدین راستین، که تحقق رویای والدین بهشتی بر روی زمین است، خدا به من دستور داد تا روز ملی روز تاسیس چان ایل گوگ را اعلام کنم.
به عبارت دیگر، هنگامی که ازدواج مقدس عیسی یا تکمیل مشیت الهی را در نظر می گیریم، اولین یگانه پسر متولد شد، اما یگانه دختر خدا وجود نداشت. لازم بود تا خدا قوم جدیدی را انتخاب کند که در میان آنها تولد اولین یگانه دختر را ممکن کند. او باید در سال 1943 در یک محیط مسیحی به دنیا می آمد و بسیاری از کشیشان کلیسایهای هدایت شده روحی و دیگران باید به او شهادت می دادند.
من در طول دوره اشغال کره توسط ژاپن به دنیا آمدم و کشورم در سال 1945 آزاد شد. در آن زمان، کلیسای پروتستان آمریکا فعالانه درگیر کارهای روح القدس در پیونگ یانگ بود. بسیاری از کشیشان به یاد ماندنی در این دوره ظهور کردند. اما در پایان جنگ جهانی دوم، به دلیل حضور نیروهای شوروی در کره، این کشور توسط نیروهای متفقین به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد. پنج سال بعد، جنگ کره آغاز شد.
باید بدانید که بر اساس اصل آفرینش، آفریننده یک دوره رشد برای انسان فراهم کرده است. خدا باید از یگانه دختر متولد شده پس از 6000 سال محافظت می کرد تا زمانی که بتواند رشد کند، تصمیم بگیرد و به چیزی متعهد شود. تا آن زمان خدا باید از من محافظت می کرد. با این حال، در آن زمان، شبه جزیره کره بین شمال و جنوب، بین کمونیسم و دموکراسی تقسیم شده بود. در این دوره، شمال برای حمله به جنوب آماده می شد. در آن زمان، فعالان مستقل مختلفی در جنوب وجود داشتند، ولی مدتی طول می کشید تا بتوانند نظم برقرار کنند. در زمانی که کره شمالی، تحت رهبری کیم ایل سانگ، در حال آماده سازی برای حمله به جنوب بود، یک کودک شش ساله نمی تواند مشیت الهی را به انجام برساند.
به همین دلیل است که خدا مرا به جنوب فرستاد. با این حال، دولت کره جنوبی زمانی که جنگ کره در 25 ژوئن 1950 آغاز شد، آمادگی کامل برای مقابله با شمال را نداشت و با احتمال کمونیزاسیون کره جنوبی مواجه شد. در نتیجه، خدا 16 کشور عضو سازمان ملل را در طول جنگ کره برای دفاع از دمکراسی در کره جنوبی بسیج کرد. سربازان 16 کشور در سن بیست سالگی یا کمتر بودند. آنها با فضیلت ترین و پاک ترین مردم جهان سقوط کرده بودند. آنها خون خود را در اینجا در این سرزمین ریختند تا اطمینان حاصل کنند که رویای والدین بهشتی برآورده شده است، و یگانه دختر خدا، والدین راستین که با تکمیل مشیت الهی رویای والدین بهشتی را محقق می کند، زنده می ماند.
به عنوان کسی که از بدو تولدم با خدا در ارتباط بودهام، میدانم که وضعیت خدا به گونهای بود که دیگر نمیتوانست صبر کند. بنابراین، من تحمل کردم، صبر کردم و روز ملی چان ایل گوک را اعلام کردم. اما اعلامیه ها به تنهایی کافی نیستند. این چیزها باید نشان داده شود. رویای آفریننده، والدین بهشتی ما، زندگی در پادشاهی بهشتی بر روی زمین با فرزندان بسیار، از طریق والدین راستین است. و هنگامی که والدین راستین به پایان زندگی خود بر روی زمین می رسند، رویا این است که برای همیشه در دنیای روح با هم باشند.
همانطور که ما شصت و چهارمین سالگرد ازدواج مقدس و دوازدهمین سالگرد تاسیس چان ایل گوک را جشن می گیریم، من در تلاش هستم تا محیطی را برای تحقق پادشاهی بهشتی بر روی زمین ایجاد کنم. من با آفریقا، فقیرترین قاره، و با قلمرو اسلامی به جای قلمرو مسیحی شروع کردم. اعلام کردم که من یگانه دختر هستم و برای نجات آفریقا آمده ام. یکی از رهبران مذهبی در سنگال گفت که دستور دینی او از یگانه دختر استقبال می کند. بنابراین او پسر من شد. من در مورد عنایت الهی برای رئیسجمهور ملت نیز توضیح داده بودم و به او گفتم: «من یگانه دخترم، بیا با هم کار کنیم». او هم پسر من شد.
همه احتمالاً سال آینده به مراسم ورود (به حرم مقدس چان ایل) خواهند آمد. آیا ما رؤسای جمهور و وزرای حوزه اسلام را جمع نکرده و به نام والدین راستین به آنها برکت نداده ایم؟ ما چنین کرده ایم. این وحدت ادیان است. وقتی والدین راستین در مرکز قرار می گیرند، همه ادیان یکی می شوند. در مورد ملت ها هم همینطور است.
در میان حدود 200 ملت، برخی به لطف خدا مرفه هستند و برخی دیگر نه. برای همه این ملت ها، آفریننده که مالک اصیل جهان است، والدین بهشتی است. چان وان گونگ از طریق والدین راستین، که رویای والدین بهشتی را بر روی زمین برآورده میکنند، ایجاد میشود. مراسم ورود در سال آینده در ملازمت به والدین بهشتی ما برگزار خواهد شد. آیا ما باید تنها کسانی باشیم که این تجربه عظیم و تکان دهنده، این قدردانی و شادی بی حد و حصر را تجربه می کنیم؟
من صمیمانه امیدوارم که همه شما تبدیل به خانواده های برکت گرفتهای شوید که خستگی ناپذیر در تلاشند تا روزی را رقم بزنند که تمامی 8 میلیارد نفر از مردم جهان به والدین بهشتی بر روی زمین ملازمت کنند و روزی که همه بشریت در آغوش والدین بهشتی یکی شوند. دعا میکنم که با همت و تلاش همگی، شما خانوادههای برکت گرفتهای باشید که این روز را اعلام نموده و هر چه زودتر آن را به انجام میرسانند.