کمی درباره‌ یکی از اسرار شگفت‌انگیز وجود خداوند تامل کنیم؛ اینکه چگونه «قلب خدا» به عنوان جوهر اصیل وجود الهی او تعریف می‌شود. وقتی می‌گوییم خداوند خدای قلب است؛ منظور این است که در مرکز وجود او، همان چیزی وجود دارد که ما در وجودمان «قلب» می‌نامیم؛ قلبی که محرک اصلی برای جستجوی شادی از طریق عشق است. این ایده نه تنها نگاهی تازه به درون ما است به عنوان موجوداتی که ذاتا به عشق گرایش داریم، بلکه ما را به درک عمیق‌تری از رابطه‌ی ما با خالق دعوت می‌کند.

۱. ذات قلب خداوند و انعکاس در وجود ما

در بین اندیشمندان مذهبی، از جمله در نوشته‌های سنگ هان لی، به وضوح بیان شده است که قلب خدا همان محرک درونی او برای دستیابی به شادی از طریق عشق است. این عبارت، به آن معناست که خداوند در ذات خود عاشق، پرشور و مشتاق تجربه‌ی شادی است؛ امری که از قلب او در جهت آفرینش مخلوقات جاری می‌شود. از آنجایی که ما هم دارای قلبی هستیم که تجربه‌کننده‌ احساسات و جستجوگر شادی است، می‌توان گفت شباهت ما با خداوند، در همین «قلب» نهفته است. ما از خداوند به عنوان ماهیتی از جنس عشق و شادی برآمده‌ایم؛ دعوت شده‌ایم که همان چرایی الهی را در زندگی خود بپذیریم و آن را در روابط با دیگران تجلی بخشیم.

خدا محبت است، و هر که در محبت ساکن است، در خدا ساکن است و خدا در او. (اول یوحنا ۴:۱۶)

پدر مون می‌گوید: خدا زوج فاعلی قلب است. به همین دلیل، خدا عمیق‌ترین اندوه و بزرگ‌ترین شادی را تجربه می‌کند. این‌گونه نیست که او فقط احساسات شادی‌بخش و خوشایند داشته باشد. هنگامی که او غمگین است، اندوه‌اش عمیق و گسترده است، فراتر از آنچه که هیچ انسانی قادر به درک آن نیست. (چان سانگ گیانگ)

۲. انگیزه‌ی قلب در آفرینش – نظریه‌  «Heart Motivation»

نگاهی عمیق به داستان آفرینش نشان می‌دهد که هدف اصلی آفرینش جهان هستی از طریق عشق و شادی برآورده می‌شود. ”نظریه انگیزه قلب“ بر این مبناست که خدا، به عنوان منبع عشق، مخلوقاتش را آفرید تا شریکان واقعی در عشق و شادی باشند. در این دیدگاه، خداوند نمی‌خواهد که صرفاً مخلوقاتش نمودی خنثی و بی‌روح باشند؛ بلکه او خواهان آن است که از طریق ارتباط عمیق و متقابل، شادی واقعی حاصل شود. همانند هنرمندی که ایده‌ی درونی‌اش را در قالب یک اثر هنری بازتاب می‌دهد، خداوند نیز با آفریدن مخلوقات، قصد داشته تا عشق بی‌پایان خود را به اجرا بگذارد. این امر ما را تشویق می‌کند که در زندگی روزمره، هر لحظه را فرصتی برای بیان و تجربه‌ عشق و شادی بدانیم.

زیرا که خدا جهان را این‌قدر محبت نمود که یگانه‌ پسر خود را داد، تا هر که به او ایمان آورد، هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد.” (یوحنا ۳:۱۶)

پدر مون می‌گوید: اگر وجود مطلق ما را با هدف به‌کارگیری عشق او در زندگی‌مان آفرید، پس روشن است که او در آفرینش ما انگیزه و هدفی داشته است. برای درک این انگیزه و هدف، ابتدا باید ماهیت این وجود مطلق را بشناسیم؛ یعنی ابتدا ضروری است که دیدگاه درستی درباره‌ی خدا داشته باشیم. چنین درکی نه‌تنها هدف و انگیزه‌ خدا در آفرینش ما را آشکار می‌سازد، بلکه توضیح می‌دهد چرا باید برای تحقق صلح با عشق مطلق زندگی کنیم. (چان سانگ گیانگ ص 34)

۳. اصول تجربه‌ شادی از طریق عشق: شباهت، یگانگی و تازگی

برای درک عمیق‌تر نحوه‌ تحقق شادی در رابطه با خداوند، به سه اصل کلیدی می‌پردازیم:

  • شباهت (انعکاس): خداوند ما را در تصور خود آفرید. همان‌طور که یک آینه، ویژگی‌های نورانی را بازتاب می‌دهد، ما نیز باید ویژگی‌های الهی مثل مهربانی، رحمت و عشق را در وجودمان نمایان کنیم. وقتی که ما شباهت خود به خدا را در عمل جلوه می‌دهیم، شاهد افزایش شادی و ارتباط عمیق‌تر با خالق خود خواهیم بود.
  • یگانگی (تنها بودن و فردیت): در میان میلیاردها موجود، هر کدام از ما یک موجود منحصر به‌فرد با شخصیت و سرنوشت خاص هستیم. این یگانگی، نه تنها از نظر ظاهری بلکه از نظر درونی نیز مشهود است. خداوند از تنوع و ویژگی‌های فردی ما به عنوان عنصری ضروری برای تحقق عشق و شادی سخن می‌گوید؛ زیرا هر فرد با ارزش خاص خود، به پویایی و نوآوری در ارتباط الهی می‌افزاید.
  • تازگی (نوآوری و عنصر شگفتی): عشق و شادی واقعی در آن است که هر روز، در ارتباطمان با خدا و با یکدیگر، عنصری تازه و نوظهور وجود داشته باشد. روزمرگی و یکنواختی نمی‌تواند پتانسیل کامل عشق را بیدار کند؛ بلکه عنصر شگفتی و نوآوری در روابط، همانند نسیم تازه‌ای است که روح را زنده می‌کند و موجبات تجدید حیات در دل‌ها را فراهم می‌سازد.

این سه اصل، پایه‌های محکمی را برای ایجاد روابطی پایدار و عاشقانه میان خداوند و مخلوقاتش فراهم می‌آورند؛ روابطی که در آن شادی، همچون نتیجه‌ طبیعی عشقی بی‌قید و شرط، به‌شمار می‌آید.

پدر مون می‌گوید: … چگونه می‌توانیم شبیه خدا شویم؟ هنگامی که به مرحله‌ی تکامل مسئولیت خود برسید، خدا در درون شما ساکن می‌شود، یگانگی میان شما و خدا شکل می‌گیرد و از طریق آن عشق، وحدت زندگی محقق می‌شود. زندگی شما در وجود خدا جذب می‌شود. وقتی یک مرد و یک زن با یکدیگر ازدواج می‌کنند و خانواده تشکیل می‌دهند، عشق آن‌ها باعث اتحادشان می‌شود. به همین ترتیب، قدرت آن عشق، آن‌ها را به سوی خدا می‌برد. (چان سانگ گیانگ)

۴. دعوت به زندگی در نور و عشق الهی

این نکته که خداوند خدای قلب است، دعوت و فراخوانی برای ماست تا زندگی خود را در پرتو عشق و شادی شکل و سمت جهت دهیم. هر کدام از ما اگر دریابیم که در درون سرشار از عشق و احساسات هستیم، می‌توانیم نقش خود را در ادامه‌ حکایت آفرینش به‌خوبی ایفا کنیم. وظیفه ما، همانند آینه‌ای است که ویژگی‌های الهی در آن منعکس می‌شود؛ وظیفه‌ای که از طریق اعمالی چون بخشش، همدلی، کمک به نیازمندان و تلاش برای اتحاد در تمامی سطوح زندگی، به تجلی می‌رسد.

بیایید امروز از خود بپرسیم: چگونه می‌توانیم قلب خدا را در درون خود بیشتر بروز دهیم؟ پاسخ در پذیرش مسئولیت‌های فردی و اجتماعی نهفته است؛ مسئولیتی که ما را به همبستگی، همکاری و روشن‌بینی دعوت می‌کند. زمانی که ما به عنوان پاسداران عشقی که از سرزمین خداوند سرچشمه می‌گیرد، در جامعه عمل کنیم، شادی و نور الهی در تمامی اطرافمان جاری خواهد شد.

پدر مون می‌گوید: اگر سهم مسئولیت خود را به‌طور کامل انجام دهید، تنها به عشق راستین، زندگی راستین و نسب خونی راستین خدا متصل خواهید شد، و از این طریق سنت والدین راستین را برقرار خواهید کرد. برای تبدیل شدن به والدین راستین، باید نسب خود را تغییر دهید. برای این کار، شما که مانند درختان زیتون وحشی هستید، باید از درخت زیتون راستین پیوند دریافت کنید. این پیوند از طریق برکت ازدواج در نهضت هماهنگ انجام می‌شود. (چان سانگ گیانگ)

۵. کاربرد عملی مفاهیم در زندگی روزمره

در زندگی روزمره، هر برخورد، هر گفتگو و هر عمل کوچک، فرصت و زمینه‌ای است برای ابراز وجود خداوندی در درون ما. همانند هنرمندی که با هر ضربه قلم، قطعه‌ای از روح و وجد خود را به تصویر می‌کشد، ما هم می‌توانیم با اعمال محبت‌آمیز، اندیشه‌های مثبت و همدلی، بخشی از زیبایی و شکوه «قلب خدا» را در خود بروز دهیم:

  • در خانواده و دوستان: با نشان دادن محبت و توجه به نیازها و احساسات یکدیگر، رابطه‌ای عمیق و پایدار بسازیم. این امر نه تنها موجب شادی فردی می‌شود، بلکه به ترویج فرهنگ عشق و اتحاد در خانواده و جامعه کمک می‌کند.
  • در کار و محیط‌های اجتماعی: با رعایت اخلاق حرفه‌ای، صداقت، و مسئولیت‌پذیری، می‌توانیم فضای کاری را به محیط همکاری و احترام متقابل تبدیل کنیم؛ محیطی که در آن هر فرد ارزش‌های الهی را در عمل به نمایش بگذارد.
  • در تلاش برای رشد فردی: هر روز با تأمل در ذات وجود خود و شناسایی پتانسیل‌های الهی، می‌توانیم قدم‌های موثری به سوی رشد روحی برداریم. هر تجربه‌ نو و هر لحظه‌ تفکر در مورد عشق و ارزش‌های زندگی، ما را به درک عمیق‌تر ذات خدا و خودمان نزدیک‌تر می‌کند.

پدر مون: ممکن است داشتن زندگی مرفه و دستیابی به جایگاه اجتماعی، ارزشمند باشد. با این حال، فراتر از هر چیز، ما موظفیم عهد وفاداری و اخلاص فرزندی خود را نسبت به والدین بهشتی عمودی ادا کنیم. باید در ایمان و فداکاری نسبت به خدا، از قدیسان فراتر برویم، چرا که این مسیر، انسان را به تحقق هدف اصیل خود نزدیک‌تر می‌سازد. علاوه بر این، خداوند ما را آفرید تا بتواند با چنین انسان‌هایی ملاقات کند. ما چنین وظیفه‌ای بر دوش داریم که باید آن را به انجام برسانیم. پس از تحقق این مأموریت، باید فرزندان وفادار والدین طبیعی خود باشیم—به طور کامل با آن‌ها یکی شویم و همراهشان زندگی کنیم. (چان سانگ گیانگ)

نتیجه‌گیری

با بررسی مفهوم «قلب خدا» دریافتیم که خداوند از جنس قلب و عشق، خدای قلب و عشق است؛ او ما را آفرید تا مفعولهای واقعی او در تجربه‌ شادی و نور باشیم. مسئولیت ماست که بطور طبیعی تصویر خداوند را در وجود خود پرورش دهیم و با اعمال محبت‌آمیز، دنیایی سرشار از صلح و اتحاد بسازیم.

این چیزها را به شما گفتم تا شادی من در شما باشد و شادی شما کامل گردد.” (یوحنا ۱۵:۱۱)

پدر مون می‌گوید: عشق راستین یعنی فداکاری بی‌پایان، یعنی بخشیدن و دوباره بخشیدن، بی‌آنکه به یاد آورید چقدر داده‌اید. عشق راستین سراسر بهشت و زمین را درمی‌نوردد، حتی جهان مرگ را می‌شکافد و صعود می‌کند. عشق توان نفوذ دارد و می‌تواند به هر جایی سفر کند؛ هیچ مکان و هیچ حد و مرزی وجود ندارد که عشق نتواند به آن دست یابد. عشق حتی می‌تواند به عمیق‌ترین و پنهان‌ترین زوایای هستی راه پیدا کند. (چان سانگ گیانگ)

ما به عنوان موجوداتی که متمرکز بر قلب عشق خداوند آفریده شده‌ایم، مسئولیم که بذر عشق و شادی را در هر گوشه از زندگی بکاریم و در هر لحظه، با اعمالمان متمرکز بر قلبی مملو از عشق، همچون قطعه‌ای از یک اثر هنری الهی، تجسم زیبایی و نور قلب خدا باشیم و همیشه و همه جا حضور قلب خدا را بتصویر بکشیم.