سخنان مادر راستین در پنجمین گردهمائی امید برای تحقق دنیای متحده بهشتی – 28 فوریه 2021

رهبران محترم، سفیران صلح، و خانواده های برکت گرفته عزیز جامعه مقدس والدین بهشتی! امروز دیگر نمی‌توانیم انجام کاری را به تاخیر بیندازیم، و این مناسبتی برای تجدید عزم ما است. تاریخ و تمدنهای انسانی در امتداد رودخانه‌ها توسعه یافته‌اند. اگرچه 5000 سال طولانی از شکوفایی تمدن مصر در اطراف رودخانه نیل می‌گذرد، مصر امروز دارای یک میراث فرهنگی معجزه‌ آسائی است. آنها می‌دانستند که زندگی زمینی کوتاه است و با این امید که بتوانند برای همیشه در دنیای ابدی زندگی کنند، در پی این بودند که تا حد امکان به خدا نزدیک شوند. با بررسی میراث آنها می‌توان دید که تا چه حد وجودشان را در این مسیر وقف کرده‌اند.

مطمئن هستم که همه شما واقف هستید که بزرگترین اهرام نصب شده در وسط بیابان به اندازه یک آسمان خراش 44 طبقه بلند است. بی هیچ شکی به این فکر خواهید کرد که آنها 5000 سال پیش از کجا و چگونه آن سنگ‌های بزرگ به وزن تقریبا دو و نیم تنی را پیدا کرده و چگونه آنها را در بیابان جابجا کرده و چیزی را بنا کردند که در این زمان یک میراث تاریخی باور نکردنی است. اما نگرانی آنها تنها برای چگونگی دریافت مهر و شفقت الهی بود. اگرچه پادشاهی عظیمی بودند، اما نسبت به کاخ سلطنتی برای معبد اهمیت بیشتری قائل بودند و برای یافتن راهی در جهت نزدیکتر شدن به خدا از طریق اهرام برای خاطر نسل‌های آینده دعا می‌کردند. اگرچه مردم سقوط کرده ممکن بود ندانند که چرا سقوط کرده بودند ولی آنچه واضح است این است که آنها همیشه با قلبی در احترام به خدا زیسته بودند.

آفریننده همه چیز را در بهشت و زمین آفرید و مرد و زنی را بوجود آورد که قرار بود اولین اجداد بشری شوند. آنها قرار بود با نیل به بلوغ و کمال قلبی، برکت ازدواج دریافت کنند که بر اساس آن خدا در آنها ساکن می‌شد. به عبارت دیگر آفریننده تمایل داشت والدین بشریت شود. اما بواسطه سقوط انسان، چنین چیزی رخ نداد. از آن زمان به بعد، تاریخ بشر تاریخ جنگ ها، درگیری ها و دردها، تاریخچه‌ای از مشکلات وصف ناپذیر بوده است. و اکنون، ما شاهد اتفاقات بسیاری هستیم که به طور فزاینده‌ای زندگی انسانها را تهدید می‌کنند، که یکی از این موارد ویروس کوید 19 است.

بلایای طبیعی که در سراسر جهان اتفاق می‌افتند ناشی از جهل بشریت است. از آنجا که تنها راه برای حفاظت از اصول آفرینش او و اصلاح آنچه که به خطا رفته بود، از طریق مردان و زنانی بود که در میان تمامی انسانها، عشق خود را به کمال می‌رسانند، خدا مردم اسرائیل را به عنوان مردم برگزیده انتخاب نمود و تاریخ مشیت شده رستگاری و بازسازی از طریق غرامت در طول چهار هزار سال طولانی شکل گرفت.

در زمانیکه اسرائیل تحت اشغال امپراتوری روم بسر می‌برد، مردم بطور حتم دعا می‌کردند که خدا نجات دهنده را برای رهائی آنها از این درد بفرستد. سرانجام خدا عیسی مسیح، یگانه‌ پسرش را فرستاد، کسی که می‌توانست این وعده را به انجام برساند. اما متاسفانه مریم، رهبران مذهبی و مردم جامعه از هویت واقعی عیسی شناختی نداشتند. اگرچه خدا مسیح را که آنها مدتهای مدید منتظرش بودند، برایشان فرستاده بود، اما آنها او را درک نکردند. عیسی که تمام حمایت خود را از دست داده بود چاره‌ای جز رفتن به راه صلیب نداشت. اما او بر روی صلیب متعهد شد که بازگردد و ضیافت نکاح بره را برگزار نماید.

اگر رهبران مذهبی و مردم اسرائیل عیسی را به عنوان نجات دهنده پذیرفته بودند و محیطی را تشکیل می‌دادند که او از طریق آن بتواند به عنوان والدین راستین ظهور کند، در این صورت، همانطور که گفته شده بود، امپراتوری روم در سراسر جهان گسترش یافته و متحد شده، و تاریخ جدیدی متمرکز بر والدین بهشتی شکل می‌گرفت. متاسفانه چنین چیزی شکل نگرفت. وقتی مردمی که خدا به آنها برکت و مسئولیت داده بود، قادر به انجام آن مسئولیت نبودند، تنها چیزی که باقی می‌ماند پرداخت غرامت است و بس.

آن حواریون عیسی که از طریق روح القدس احیا شده و رستاخیز کرده بودند، آغازگر مسیحیت شدند. پس از اینکه مسیحیت در امپراتوری روم در سال ۳۱۳ به رسمیت شناخته شد، ایمان مسیحی در سراسر قاره اروپا گسترش یافت و به ملت جزیره‌ای بریتانیای کبیر رسید. پس از آن بریتانیای کبیر شروع به گسترش امپراتوری خود در ورای دریاها در سطح جهان کرد. به همین دلیل بود که حتی زمانی گفته می‌شد خورشید هرگز در امپراتوری بریتانیای کبیر غروب نمی‌کند.

در کنار این تحولات، چندین ملت در اروپا به همراه بریتانیا انجام وظیفه تبلیغات مذهبی را در سراسر جهان آغاز کردند. اما متاسفانه آنها خدا را به درستی نمی‌شناختند، و ماهیت واقعی عیسی را نیز درک نمی‌کردند. عیسی گفت: ”همسایه خود را همانند خودت دوست داشته باش“ [متی ۲۲:۳۹]. با این حال برخی از کسانی که به دیگر سرزمینها رفتند بیشتر به منافع ملی خود می‌اندیشیدند. سرانجام دوران تمدن آتلانتیک آغاز شد و در سراسر جهان گسترش یافت. اما به تمدنی ختم شد که فقط به گرفتن از دیگران فکر می‌کرد. شما می‌توانید این موضوع را از طریق بازدید از موزه‌ها در بریتانیای کبیر امروز مشاهده کنید.

انقلاب صنعتی و پیشرفت علوم ممکن است صلح را برای نوع بشر به ارمغان آورده باشد، اما مردم برده یک تمدن ماده‌گرا شده‌اند. در این روند، مشکلات زیادی شکل گرفت و مسیحیت نیز اشتباهات زیادی مرتکب شد. کمونیسم که اعلام می‌کند خدا مرده است، چگونه می‌تواند از دل مسیحیتی که در خدمت خدا بود، به وجود آمده باشد؟ این تقصیر انسان‌ها بود. خداوند متعال و قدرتمند، آغاز و پایان است، از این رو نمی‌توانست کار مشیت شده خود را متوقف کند.

خدا یگانه پسرش را فرستاد اما چون قادر نبود یگانه دخترش را در آن زمان بفرستد، مردمی را انتخاب کرد که از طریق آنها توانست چنین چیزی را عملی کند. او یک کشور شرقی با مردمی خوش مشرب، یعنی مردم کره را انتخاب کرد.

مشکلات بسیاری بروز کرد زیرا مسیحیت ایمانی بر اساس یک نظام ساخته دست انسان را تحمیل کرد. از آنجا که مردم احساس می‌کردند که چنین چیزی اشتباه است، به اصلاحات روی آوردند. به این ترتیب پیوریتنها که بیش از هر چیزی خواستار اجرای آزادانه ایمان خود و خدمت به خدا بودند، اروپا را ترک گفته و مهاجرت آنها منجر به تأسیس ایلات متحده آمریکا شد.

خدا آمریکا را به عنوان یک ملت پروتستان برکت داد و می‌خواست که محیط مناسب برای استقبال از سرور در ظهور دوباره را آماده کند. هر بار که آمریکا از قصد و هدف اصیلش دور می‌شد، چقدر خدا می‌بایست اندوهگین شده باشد. با این حال چون هدفی بود که او آماده کرده بود، یک روزی هم آن را بواقعیت درخواهد آورد.

 درست است که مردم در جریان جنگ جهانی اول ضربات روانی و مادی بسیاری متحمل شدند، اما در عین حال خدا با انجام آمادگی‌های بسیار، زمینه برای مشیت یگانه دختر خود را فراهم نمود، یعنی کسی که می‌تواند تاریخ طولانی 6000 ساله مشیت الهی را به نتیجه برساند. عیسی بر روی صلیب گفت که بر می‌گردد و ضیافت نکاح بره را برگزار خواهد کرد. بنابراین نجات دهنده در ظهور دوباره باید یگانه دختر خدا را ملاقات کند. بدون یگانه دختر خدا، تعالیم نجات دهنده نمی‌توانند تحقق یابند.

در زمان معینی کره از حکومت استعماری ژاپن آزاد شد اما به خاطر اتحاد جماهیر شوروی و نیروهای متفقین، بین شمال و جنوب تقسیم شد. این یک جدائی بین دموکراسی و کمونیسم بود. اگر ایالات متحده در آن زمان از مشیت الهی بخوبی آگاه بود، همه چیز می‌توانست جهت دیگری به خود گیرد. خدا از دمکراسی کره جنوبی محافظت کرد و یگانه دختر خود را از خطر نجات داد. شانزده کشور عضو سازمان ملل متحد که در دوران سختی و هرج و مرج و سردرگمی در سراسر جهان در کنار هم قرار گرفته بودند، در جنگ کره شرکت جسته و جنگیدند. این امر به این دلیل امکان پذیر شد که نماینده اتحاد جماهیر شوروی که یکی از اعضای هیئت مدیره سازمان ملل متحد بود، نتوانست در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد که اجازه چنین چیزی را صادر می‌کرد، حضور داشته باشد. چطور ممکن است که چنین چیزی اتفاق بيافتد؟ واقعا معجزه بود. والدین راستین با ظهور در سال 1960، با آگاهی از مشیت الهی، و با توجه به غیاب محیط حمایتی، در ناامیدانه‌ترین موقعیت برای تداوم انجام مشیت الهی ایستادگی کردند. در عمق چنین شرایط فوری بود که ما دیدیم چگونه ایالات متحده، نماینده دنیای دمکراسی و آزاد جهان، که در موقعیتی مشابه با موقعیت امپراتوری روم در برابر مردم اسرائیل بود، تحت تاثیر دنیای کمونیسم قرار گرفته بود. ما نمی‌توانستیم اجازه دهیم که چنین اتفاقی بیفتد، بنابراین به آمریکا نقل مکان کرده و برای احیای آن سرزمین کار کردیم.

از این طریق بسیاری از جوانان در آمریکا به نهضت هماهنگ پیوستند و ما در سال ۱۹۷۵ بسیاری از آنها را به عنوان مبلغ به سراسر جهان اعزام کردیم، که تا به امروز با وفاداری بی دریغ نسبت به خدا هنوز هم فعالیت می‌کنند. آنها هم اکنون در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ زندگی خود هستند. ما به عنوان والدین راستین باید رویای والدین بهشتی و امید بشریت،که همان آشنائی شدن تمامی هفت میلیارد و هشتصد میلیون نفر از مردم در سراسر دنیا با والدین بهشتی و ملازمت به او است را بواقعیت درآوریم. بنابراین در حالی که والدین راستین هنوز زنده هستند، همکاری و مشارکت شما برای حل و فصل تمامی مشکلات امری خطیر است. این امر دیگر نمی‌تواند به تاخیر بیفتد.

به همین دلیل ضروری است که تمامی مردم از رویای والدین بهشتی و امید بشریت در آشنائی هفت میلیارد و هشتصد میلیون نفر مردم جهان با والدین بهشتی به عنوان والدین خودشان با خبر بوده و بدانند که والدین راستین کسانی هستند که به آنها در تولد دوباره و قرار گرفتن در پیشگاه والدین بهشتی کمک می‌کنند. آن دسته از خانواده‌های برکت گرفته که از والدین راستین برکت ازدواج دریافت کرده‌اند، باید به فرزندان راستین والدین بهشتی تبدیل شوند. آنگاه تاریخ 6000 سال جهل و عدم وفاداری به حوزه الهی پاکسازی شده و تمامی موجودات جهان طبیعت که بواسطه جهالت انسانها از دست رفته بودند، یکی یکی به حالت اصیل خود بازسازی می‌شوند. شما باید به مردم اطلاع دهید که این امر تنها زمانی انجام می‌شود که والدین راستین هنوز بر روی زمین هستند.

من بعنوان والدین راستین، به طور مداوم در تلاش برای ایجاد محیطی هستم که بتوانم به تمام بشریت نشان داده و بگویم، “این مجموعه ”چان وان“ همان پادشاهی بهشت بر روی زمین است، که مردم با والدین بهشتی به عنوان پدر و مادر خود در آن ساکن هستند.” دیروز، در حالی که از فروشگاه ”بوهونگ دانگ“ بیرون می‌آمدم، یک دختر جوان با نشاط اعلام کرد که در طی نه سال گذشته، برای اولین بار است که مرا می‌دید. با نگاه به اینکه چقدر خوشحال بود از اینکه مرا از نزدیک می‌دید، به تمامی هفت میلیارد و هشتصد میلیون انسان روی زمین اندیشیدم و اینکه چقدر متاسف خواهند بود از اینکه بدون آگاهی از ظهور والدین راستین بر روی زمین و اینکه آنها چگونه راه برای به ارمغان آوردن دنیای صلح را هموار کرده‌اند، به دنیای روح بروند.

رهبران عزیز، سفیران صلح فدراسیون صلح جهانی، و خانواده‌های برکت گرفته و همچنین اعضا در سراسر جهان، به همین دلیل است که من دیگر نمی‌توانم پیشرفت مشیت والدین بهشتی را به تاخیر بیندازم. امروز در این لحظه، من به عزم و اراده جدید شما نیاز دارم.

برایتان گفتم که مردم کره مردمی برگزیده از جانب خدا هستند. اگرچه دو کره هنوز جدا از باقی مانده‌اند، اما ما رویای یک کره متحد بهشتی را در سر داریم و این رویا براستی بواقعیت درخواهد آمد. مردم کره متحد و یکی خواهند شد و سوار بر امواج قدرتمند تمدن بهشتی از طریق تمدن آسیا اقیانوسیه، با صدای بلند، شیپورها برای اعلام تولد والدین راستین، و اینکه والدین بهشتی والدین تمامی بشریت است، را در تمامی پنج اقیانوس و شش قاره به صدا در خواهیم آورد. از شما می‌خواهم که از این به بعد تا زمانی که تمام هفت میلیارد و هشتصد میلیون نفر از مردم جهان بتوانند در پیشگاه والدین بهشتی زانو زده و شکوهمندانه قدردانی خود را اعلام کنند، خودتان را تحت فشار قرار بدهید.