ماموریت همگی ما، بخصوص خانوادههای برکت گرفته و ناجیان قبیلهای بهشتی در عهد چان ایل گوگ – قسمت دوم
جایگاه عشق راستین
والدین بهشتی را می توان در هر مرحله از رشد انسان مشاهده کرد. او به آنها نگریسته، وجودش را در آنها فروگذاری نموده و احساس شادی می کند. زیرا انسانها بعنوان مفعول عشق او، بزرگترین موجوداتی هستند که عشق او را کامل می کنند. مثل این است که وقتی کسی را که دوستش دارید در مقابل شما ظاهر میشود، شما برای او میلیونها بار بیشتر از خودتان ارزش قائل شده و سعی می کنید با عشق به او نزدیک شده او را در آغوش بگیرید و برای او زندگی کنید.
والدین بهشتی خود را فروگذاری نموده، سپس فراموش می کند، بعد دوباره برای خاطر کسی که از او ارزشمندتر است، خود را فروگذاری نموده و فراموش می کند و این مراحال همچنان ادامه پیدا میکند. در واقع، اگر کودکی به کمال رسیده و در موقعیتی برجسته قرار گیرد، والدین او فکر میکنند که بدشان نمیآید که به عنوان خدمتکار زیر دست چنین فرزندی خدمت کرده و کار کنند. خوشبختی یعنی همین! به این ترتیب، جوهر عشق راستین باعث میشود خودمان انکار کنیم. کمال طرف مفعولی ما برابر با کمال خود ماست. هنگامی که تمامی وجودمان را داده و فروگذاری کرده و فراموش می کنیم و این روند را بارها و بارها تکرار کرده تا به اوج سطح عشق برسیم، در نهایت به موقعیت والدین بهشتی متصل خواهیم شد که این اصل و ساختار عشق راستین را بوجود آورده است. این همان ساختار جهانی است که در آن همه به خاطر دیگران زندگی می کنند، چیزی که والدین بهشتی و تمام بشریت از آغاز آفرینش خواستار زندگی در چنین فضائی بودهاند.
والدین بهشتی، سرچشمه عشق راستین، ما انسانها را به عنوان پسران و دختران خود آفرید. فرزندان ثمره عشق بوده و از ترکیب عشق، زندگی و نسب خونی والدینشان به وجود آمدهاند. اگر آدم و حوا سقوط نمیکردند، در سطوح مختلف زندگی آموزش دیده و الگوی عشق راستین زناشویی و عشق والدینی میشدند. و اینکه تمامی بازماندگانشان و تمامی بشریت می توانست در شباهت به آن الگو آموزش عشق را دریافت کند. علاوه بر این، فرزندان توسط والدین خود با همسران مورد نظر خدا ازدواج می کردند. ما باید به این فکر کنیم که والدین در جامعه امروزی چه نقشی در ازدواج فرزندان خود دارند. از آنجایی که سقوط چیزی جز یک ازدواج بیموقع و کاملا اشتباه نبود که در باغ عدن شکل گرفت، اکنون والدین راستین باید آن وضعیت را جبران نموده و فرزندان خود را به روش صحیح براساس خواست خدا برای ازدواج آماده کرده و بنابراین بار دیگر به درستی نهاد ازدواج را پایه گذاری کنند. از طریق والدین راستین، عشق راستین، زندگی راستین و اصل و نسب راستین با محوریت والدین بهشتی باید بازسازی شود تا بتوان رابطه راستین والدین و فرزندان را بازسازی کرد. به همین ترتیب، مقام ناجی قبیلهای بهشتی و چاگونگب انجام وظایفشان برای بازگشت به موقعیت خانواده اصیل آدم است. به همین دلیل است که ناجیان قبیلهای بهشتی این اختیار را دارند که شخصاً نه تنها به فرزندان هابیلی خود بلکه به فرزندان قابیلی برکت ازدواج بدهند.
در نتیجه مالک الگوی عشق راستین در هشت مرحله که ایدهآل آفرینش والدین بهشتی است به کمال میرسد. با گذر از دوره رحم، دوره کودکی، دوره خواهر و برادر، دوره نوجوانی (دوره نامزدی)، دوره زن و شوهر، دوره پدر و مادر، دوره پدربزرگ و مادربزرگ راستین و دوره پادشاه و ملکه راستین، سنتهای جاودانه تغییر ناپذیر عشق راستین بنا نهاده میشود. به طور خلاصه، الگوی عشق راستین رابطه والدین – فرزند کامل شده است، جائی که عشق، زندگی و نسب والدین بهشتی به عنوان الگوی مبتنی بر عشق راستین به ارث رسیده است، عشقی که برای نسل های آینده مطلق، منحصر به فرد، تغییر ناپذیر و ابدی است. آنجا جایی است که عشق راستین در آن مستقر میشود.
تجربه عشق والدین بهشتی
کمال عشق راستین یعنی کمال پادشاهی بهشتی بر روی زمین و در بهشت. زمین دنیایی است که ما در آن عشق را تجربه نموده و همچنین میآفرینیم و بهشت دنیایی است که در آن ما با تمامی احساس، افکار، رفتار گفتار و اعمالمان با عشق کامل، عشق راستین خدا زندگی می کنیم. در اصل قرار بود تا در همراهی و ارتباطی قلبی با والدین بهشتی زندگی کنیم. به عبارت دیگر، والدین بهشتی میتوانست آزادانه وارد کالبد انسان شده و عشق را با داد و دریافت آن در تمامی سطوح در زندگی انسان، به صورت اساسی تجربه نماید. در عین حال، انسانها نیز میتوانستند وارد دنیای والدین بهشتی شده و آن را تجربه میکردند. سرانجام انسان میتوانست خود را برای دنیای پس از مرگ آماده کند. با متحد شدن دو دنیای جسمی و دنیای روحی به این صورت، والدین بهشتی و انسانها بین این دو دنیا رفت و آمد داشته و زندگی در پادشاهی بهشتی را تجربه خواهند کرد، و این جایی است که بهشت و زمین در هماهنگی با هم متحد میشوند. عشق راستین به عشق والدین بهشتی اشاره دارد و والدین بهشتی خود عشق است. دنیای روح دنیایی است که در آن با تنفس هوای عشق راستین، دیدن رنگهای عشق راستین و چشیدن طعم عشق راستین زندگی میکنیم. وقتی با آن عشق راستین هماهنگ میشویم، حتی میتوانیم احساسات تمامی جهان هستی را احساس کنیم. اگرچه باور این موضوع ممکن است دشوار باشد، نه تنها دنیای انسان، بلکه جهان میکروسکوپی نامرئی نیز با ایجاد روابط با کل جهان برای انجام چنین چیزی زندگی می کند.
اگرچه والدین بهشتی خود عشق است، چگونه میتوانیم این والدین بهشتی نامرئی را که نمیتوانیم ببینیم، بشناسیم؟ اگرچه ما نمیتوانیم او را با چشمان خود ببینیم، اما میتوانیم با او در تماس باشیم. اگر با او در ارتباط بوده و به او متصل باشیم، همواره میتوانیم او را احساس کنیم. اگرچه بدن جسمی ما قابل مشاهده است، اما روح نامرئی است. با این حال، دنیای روح متصل به بدن را میتوان دید و احساس کرد. شناخت والدین بهشتی نیز همینطوری است. زمانی می توانیم او را احساس کنیم که آن شرایط محیطی را آماده کرده باشیم که از طریق آن بتوانیم در محیط زندگی روزانه خود با او رابطه برقرار کنیم.
نتایج شرطهای دعا، جانگ سانگ و عشق
در اجرا و پیشکش شرطهای دعا و جانگ سانگ باید دارای آن قلب و آن طرز تلقی باشیم که به عنوان نماینده بشریت و از طرف والدین بهشتی این کار را انجام می دهیم. باید بدانیم که ما پس از زندگی بر روی زمین، به دنیای روح رفته و با والدین بهشتی ملاقات خواهیم داشت. در آن زمان، اگر ما بدون شناخت قلب والدین بهشتی که خود را وقف جهان کرد تا کار مشیت بازسازی را به انجام برساند، به آنجا برویم مسلما قادر به دیدار او نخواهیم بود. ما باید شرطی بگذاریم که ثابت کند برکت والدین بهشتی را دریافت کردهایم و وظایف خود را به عنوان فرزندان خلف او انجام دادهایم. برای انجام این کار، ما باید روند قرار گرفتن در جایگاه والدین بهشتی و والدین راستین و تجربه قلب آنها را طی کنیم. به همین دلیل است که ما باید نشان دهیم که ما با پیشکش جانگ سانگ در تجربه قلب والدین راستین و والدین بهشتی برای نجات انسانها سربلند بودهایم. و به همین دلیل است که ما باید بدنبال دریافت برکت ازدواج به ناجی قبیلهای بهشتی تبدیل شویم.
ناجی قبیلهای بهشتی در حین رهبری و هدایت قبیله خود، به خاطر فرزندان قابیلیاش مشکلات بسیاری را پشت سر گذاشته و سختیهای بسیاری را تجربه می کند. اگر در چنین مواقعی، آن مشکلات را فقط به عنوان رنج شخصی خود در نظر بگیریم، والدین بهشتی نمیتواند با ما باشد. هنگامی که در موقعیت دشواری قرار می گیریم، باید به قلب والدین بهشتی و والدین راستین اندیشیده و به آنها که برای یافتن ما تلاش کرده اند، مرتبط شویم. سپس وقتی قلبی که تجربه کردیم به قلب والدین بهشتی متصل شود، موقعیت ما به عنوان والدین میتواند توسط اعضای قبیله ما تشخیص داده شود. بنابراین، ما یاریرسانی همدم و تسلی بخش برای والدین بهشتی میشویم که در آرزوی تحقق پادشاهی بهشتی بر روی زمین و در دنیای روح است.
وقتی باران میبارد، بارش یکی دو قطره آب در درهها هیچ بنظر میرسند، اما با سرازیر شدن مداوم و به هم پیوستن آن قطرات، به یک نهر آب تبدیل میشوند که جاری شده و سرانجام به اقیانوس بزرگ متصل میشوند. آبی که از کوه سرازیر شده به دریا میریزد، سپس تبخیر شده به آسمان رفته و دوباره در قالب قطرات باران به کوه ها باز می گردند و قلمرو رهایی از طریق این چرخه به وجود می آید. اگر چه مفهوم سادهای به نظر میرسد، آیا در واقعیت فرآیند بسیار دشواری نیست؟ تنها زمانی که از طریق دعاهای بی پایان و پیشکش جانگ سانگ، عشق جاری شود، ما قادر خواهیم بود تا بهعنوان بازماندگان اصیل و نه بازماندگان سقوط کرده به والدین بهشتی و به یکدیگر متصل شویم.
فردی که آماده نیست، از مسیر اصیل دور خواهد شد. شخص ناآماده نمیتواند وارث شود. ما فقط زمانی می توانیم از جانب اعضای قبیله خود برسمیت شناخته شویم که بارها و بارها جانگ سانگ پیشکش کرده و بارها و بارها به خاطر دیگران زندگی کرده و سعی کنیم بارها و بارها دیگران را دوست داشته باشیم. در مسیری که قبیله ما به رسمیت شناخته شود، خدا به ما شفقت نشان خواهد داد. از آن به بعد، اختیارات والدین به ما اعطا شده و والدین بهشتی همراهی و درگیر شدن جدی با ما را آغاز خواهد کرد. زمانی معجزه رخ می دهد که ما قلمرو قابیل را به رسمیت بشناسیم و شیطان حق متهم کردن ما را از دست بدهد. بنابراین، ما باید استانداردی را بوجود آوریم که توسط آن قلمرو قابیل میتواند طرف مفعولی ما شود و ما بتوانیم با افراد در قلمرو قابیل، داد و دریافت کامل برقرار کنیم.
راه خلاصی از شر سقوط این است که طرف مفعولی خود را کامل نموده و در نتیجه خود را کامل کنید. شما باید راهی را کامل کنید که در آن بتوانید به افراد در حوزه قابیلی برکت بدهید، قلب آنها را از طریق عشق تحت تاثیر قرار دهید، و بنابراین توسط آنها به عنوان والدین راستین برسمیت شناخته شوید. براساس آن استاندارد می توانید حوزه اصیل آدم را به ارث ببرید و پادشاه قبیله خود شوید. سپس می توانید در نهایت به حوزه خانواده سلطنتی والدین بهشتی نائل آمده و فرزندان خود او شوید. بنابراین، شما در نهایت به والدین انسانی اصیل تبدیل خواهید شد که به عنوان نمایندگان والدین بهشتی زندگی می کنند.
ما اکنون در دوره گذار بزرگ و تاریخی هستیم و این دورهای است که در آن، زمین از آغاز تا پایان از آلفا تا امگا کاملاً واژگون می شود. بازسازی اصیل آخرین مسیری است که همه چیز زیر رو رو شده تا موقعیت اولیه بازسازی شود. چون مردمی که تا کنون در دنیای تاریکی زندگی میکردهاند، اکنون از والدین راستین به سوی نور پیروی کرده و به حوزه رهایی نائل میشوند، به جایگاهی نائل شدهاند که میتوانند به جریان طبیعی همه چیز بازگردند. وقتی تمامی مقدمات پیوند به خدا را انجام دادیم، قبیله ما آن پیوند را به ارث خواهد برد. به همین دلیل است که به ما گفته شده تا دعا کرده شرط و جانگ سانگ را با عشق پیشکش کنیم.
بعلاوه، ما نمیتوانیم در این مسیر شکایت کنیم. وقتی جملاتی مانند ”اوه، خیلی خستهام، والدین راستین از من قدردانی نمیکنند“ را بیان میکنیم با این امید که دیگران از شرطهای دعای ما قدردانی کنند، درواقع راه برای معجزات بزرگتر را میبندیم. حتی اگر دیگران قدر ما را ندانند، باید اجازه دهیم که امور به طور طبیعی جاری شود. مشابه آب روان، زمانی که به مرحله خاصی رسیدیم با آن روبرو خواهیم شد. آب جریان دارد و هوا نیز جریان دارد و همانطور که جریان دارند، (آب یا هوا) بدون استثنا فضاهای خالی را پر می کنند. به همین ترتیب، هنگامی که زمان لازم فرا برسد، حتی شکافهای رنجهایی که ناجی قبیلهای بهشتی متحمل شده مملو از عشق خواهند شد.
لازم است بدانیم که شکاف اندوه تلخ در عمق قلب والدین بهشتی چقدر عمیق بوده است؟ از نظر هوا، او چند بار بین فشار کم و فشار بالا در نوسان بود؟ او با آثار یأس و اندوه برای نجات انسان پوشیده شده است. آن وقت چه چیزی می تواند آن شکاف های وسیع و عمیق را پر کند؟ این عشقی است که او در استقبال از انسانهای بازسازی شده به حالت اولیهشان، دریافت خواهد کرد. وقتی آدم و حوای احیا شده والدین راستین شوند و با قلبی مملو از عشق به قلب والدین بهشتی راه یافته و جاری شوند، شکاف غم و رنجهای تلخ او پر خواهد شد. این بزرگترین جانگ سانگ و عشقی است که ناجیان قبیله ای بهشتی می توانند با انجام وظایف خود را به عنوان فرزندان او به او پیشکش کنند. هیچ چیزی مبارکتر و شادیبخشتر از این نیست. وقتی آن زمان فرا برسد، خدا از افرادی که اینچنین در تلاش بودهاند قدردانی خواهد کرد. افرادی که پرکردن شکاف زخم والدین خود را در اولویت قرار میدهند، در تجربهای شگرف پر شدن شکاف زخمهای خودشان را بطور اتوماتیک تجربه خواهند کرد.
به همین دلیل است که ناجیان قبیلهای بهشتی باید راه شهروندان وفادار را که در سطحی بالاتر از فرزندان خلف است، طی کنند. شهروندان وفادار افرادی هستند که جانگ سانگ را برای تمامی ملت با عشق پیشکش می کنند. مقدسین افرادی هستند که به جای ملت، جانگ سانگ را با تمرکز بر جهان با عشق پیشکش میکنند. و پسران و دختران مقدس افرادی هستند که جانگ سانگ را با محوریت بهشت و زمین با عشق پیشکش می کنند.
زندگی والدین راستین چنین بوده است. اگرچه مسیری سراسر بدبختی و دشواری بود، اما راهی بود که والدین بهشتی چاره ای جز پیمودن آن نداشت. والدین راستین یک زندگی مبتنی بر اعلامیه برای پیروی از رد پای والدین بهشتی که در مسیر رنج و اندوه طی کرد، برای تسلی دادن به والدین بهشتی پیش گرفتند. آنها در موقعیتی قرار داشتند که حتی از رنج طرف فاعلی خود رنج بیشتری تحمل کردند. در تمامی دنیا، مردم معمولاً در موقعیت طرف مفعولی، چشمهایشان را به طرف فاعلی خود دوختهاند، اما مسیر والدین راستین راهی بوده است که آنها با نگاه به دیگران در موقعیت طرف فاعلی زندگی می کردند. به همین دلیل است که توانستند با فرو گذاری هر چه بیشتر خود و فراموش کردن مکرر آنچه که انجام دادهاند، در مسیر رهایی پیشگام شوند تا سرانجام پس از میلیاردها نسل در دنیای ابدی به قلمرو رهایی والدین بهشتی نائل شوند.
وقتی آدم و حوا سقوط کردند، ریشههای غم و اندوه را در عمیقترین بخش قلب والدین بهشتی کاشتند. برای بیرون کشیدن این ریشهها، باید هر چه عمیقتر آن قلب را احساس کنیم. ما باید این فکر را داشته باشیم که نمیتوانیم آن ریشهها را بیرون بکشیم، مگر اینکه خودمان نیز در موقعیتی صدها برابر غمگینتر از قلب والدین بهشتی در زمان سقوط قرار بگیریم.
در ارائه جانگ سانگ، بسیار مهم است که به روشنی بدانیم که برای چه چیزی جانگ سانگ را ارائه می دهیم. نگران این نباشید که اوضاع چگونه پیش خواهد رفت. در بحث بر سر اینکه آیا قرار است کاری انجام دهیم یا نه، ابتدا باید تصمیم گرفته و سپس به پیش برویم. مشکل دیگر این است که آیا ما تبدیل به فردی شده ایم که دلتنگ و نگران دیگران هستیم؟ یک رهبر در کلیسا باید کسی باشد که پس از جدایی از اعضا و بازگشت به خانه، امیدوار باشد که اعضا حتی قبل از اینکه از آستانه درب عبور کنند دوباره برگردند. قلب عشق باید بطور مداوم متصل بوده و هرگز جدا نشود.
راه عدالت، مسیری است که ما آن را دنبال می کنیم تا جانگ سانگ ما هرگز متوقف نشود. به همین دلیل است که باید از زندگی خود گزارش داده و اعلام کنیم که در آینده چگونه زندگی میکنیم. باید بگوییم والدین بهشتی من امروز این کار را انجام می دهم و وقتی این کار را انجام دادیم باید گزارش دهیم که امروز به این مهم دست یافتم. قلب عمودی والدین بهشتی باید در یک سطح افقی با ما باشد، و پس از رسیدن به آن، باید یک بار دیگر براساس استاندارد عمودی گزارش تهیه کنیم. چنین جانگ سانگی تا ابد ماندگار است.
هنگامی که در استاندارد عمودی به تعادل رسیدیم، می توانیم روی یک خط افقی بایستیم. با انجام چنین چیزی سعی می کنیم یک بار دیگر به تعادل عمودی برسیم. ارزش ایستادن ما در مرکز و دستیابی به تعادل پس از گزارش آن به خدا و تلاش برای رعایت آن استاندارد برای همیشه تشخیص داده می شود. شخصی که چنین مسیر زندگی را دنبال کرده است، در دنیایی افقی در دنیای ابدی زندگی می کند، که عرض آن به معیار تعادلی که در زندگی برقرار می کند بستگی دارد. بر اساس آن معیار، والدین بهشتی با ما همکاری خواهد کرد، و قلمرو قابیل راه خود را به سوی ما پیدا خواهد کرد تا با ما یکی شود.
در تجربه والدین راستین، هر چه جانگ سانگ ما قویتر باشد، بیشتر و بیشتر عشق را به طرف مفعولی خود تزریق میکنیم. به همین دلیل است که به ما گفته شده که هر روز هوندوکه را برگزار کرده و جانگ سانگ خود را در حین هوندوکه انجام دهید. کسی که می گوید طعم هون دوک هه از غذا هم لذیذتر است، می تواند تا بی نهایت پیشرفت کند. کلام مورد مطالعه در هون دوک هه حاوی صحنههایی از موقعیتهای جدی در زندگی والدین راستین است که با بهترین کلماتی که باید بیان شود گردآوری شدهاند، و بنابراین استاندارد خاصی دارند. آنها همچنین حاوی پیروزی های بدست آمده در برابر شیطان هستند. به همین دلیل است که اگر ناجی قبیله ای بهشتی بر اساس استانداردآن کلام عمل نماید، حتی زمانی که در موقعیتی جدی قرار دارد، می تواند استانداردی را که والدین راستین بر اساس پیروزی شان تعیین کرده اند به ارث برده و راه را دوباره بیابد. با مطالعه رکورد پیروزیهای بدست آمده در برابر شیطان، فرد میتواند در مورد استانداردهایی که باید بهعنوان یک ناجی قبیلهای بهشتی از آن پیروی کند، بیاموزد.
راه نزدیک شدن هر چه بیشتر به والدین راستین در دنیای روح بسیار ساده است. بستگی به این دارد که چقدر تلاش کرده ایم تا به قلب والدین بهشتیآرامش بخشیده و او را آزاد کنیم، و اینکه براساس آن استاندارد چقدر دوست داشته ایم. قلب والدین بهشتی از زمان خلقت مملو از آرزوی رهایی انسان شده است. بنابراین یک ناجی قبیله ای بهشتی باید بتواند برادران و خواهران گمشده را بیابد و جایگاه آدم اصلی را بیابد و تثبیت کند. هرگز نباید فراموش کنیم که اینها وظایفی است که باید انجام دهیم و زندگی فرزند والدین بهشتی است که باید پیش گیریم.
دورهای آغاز شده است که در آن، زمانی که ما جانگ سانگ را در سطح گسترده جهانی برای خواست مشیت شده خدا ارائه میدهیم، طرفهای مفعولی ما به طور طبیعی به دنبال ما خواهند آمد، بسته به این که چقدر جانگ سانگ ارائه دادهایم. وقتی در موقعیت مثبت قرار می گیریم، کسانی که در موقعیت منفی هستند همیشه ما را دنبال می کنند. ناجیان قبیله ای بهشتی باید در محل زندگی اعضای قبیلهشان، عبادت نموده و با چنین قلبی کار کنند. ما باید بتوانیم بگوییم: «هیچ فردی در مناطق مرتبط با من وجود ندارد که برکت دریافت نکرده باشد. هیچ مکان یا خانه ای وجود ندارد که من در آن پیوندی از عشق باقی نگذاشته باشم.” تنها زمانی که منطقهای به عنوان منطقه طرف فاعلی مشخص کرده باشیم، میتوان به قلمرو رهایی دست یافت.
مسیری که در آن گام نهادهایم، به عنوان یک ارثیه باقی میماند. از این رو، ما باید با قلبی سرشار از شادی کار کنیم. صبح که بیرون می رویم باید با شادی کار کنیم و با شادی در قلب به خانه برگردیم. صرف نظر از اینکه کجا برویم، تنها زمانی که چنین زندگی را در خانه پیش گرفته و تداوم ببخشیم، تنها در این صورت است که میتوانیم انرژی مثبت بوجود آورده و از طریق آن میتوانیم با فرو ریختن سایههای تاریکی به دیگران کمک نموده، و آنها را به دنیای نور منتقل کنیم. ما باید به دیگران آموزش بدهیم که تمامی چیزهایی را که از آنها متنفر هستند، بیشتر دوست داشته باشند، تا بتوانند از مکان تاریکی به دنیای روشن بالای زمین صعود کنند. بنابراین، لازم است که بتوانیم قلب والدین بهشتی را در قلب خود حفظ کنیم، حتی اگر گاهی اوقات نتوانیم قدردانی را که از آن قلب می آید احساس کنیم. هنگامی که ما تبدیل به فردی با قلبی از جانگ سانگ و عشق بشویم که در قلب والدین بهشتی به خاطر سپرده خواهد شد، هرگز از مسیر اصیل دور نخواهیم شد، حتی اگر در طول دوره کارمان اشک های زیادی بریزیم.
تحقق سنت واحد و نسب خونی واحد و شباهت واحد
اگرچه نسب خونی به صورت عمودی ادامه دارد، عشق و زندگی به صورت افقی به هم مرتبط هستند. بنابراین، نسب تنها از طریق صاحب فرزند شدن تداوم مییابد. فرزندان پیوند عشق و زندگی والدینشان هستند. قرار بود آدم و حوا یک خانواده سه نسلی تشکیل دهند که نسل اول والدین بهشتی و نسل دومش خودشان بودند، اما سقوط کردند و والدین بهشتی بدون فرزند ماند. در عوض، شیطان اولین نسل شد و قلمرو سه نسل را در اختیار گرفت و فرزندان آدم و حوا نسب او و گناه اصیل را به ارث بردند. آنچه توسط والدین کاذب بوجود آمده فقط توسط والدین راستین قابل حل است. هر چیزی که متعلق به شیطان است باید قطع شده به عشق راستین والدین راستین، زندگی راستین و نسب راستین پیوند زده شود. برای تبدیل درخت زیتون وحشی به درخت زیتون راستین، باید آن را به شاخه والدین راستین پیوند زد. از آنجا که ازدواج در باغ عدن اشتباه بود، فدراسیون خانواده برای صلح و اتحاد جهانی این پیوند را از طریق برکت ازدواج انجام می دهد. والدین بهشتی تنها در جایی می تواند با ما سکونت کند که سنت واحد، نسب واحد و شباهت واحد تحقق یافته باشد.
اول، آنچه که بسیار مهم است سنت متمرکز بر والدین بهشتی است. این سنت قبل از سقوط بسیار مهم است. نسب خونی از آن سنت سرچشمه می گیرد و والدین راستین آن سنت را به ارث برده اند. از طریق والدین راستین، سنت زن و شوهر راستین و والدین راستین برای اولین بار در تاریخ بشر تحقق یافته است.
دوم، ایدئولوژی برای تاسیس معیار نسب خونی پاک و کمک به یکدیگر برای رشد و نیل به کمال است که بر نگرش من و دیگری متمرکز است. در جایی که مردم برای رسیدن به کمال به یکدیگر کمک کنند، فقط ایمان مطلق، عشق مطلق و اطاعت مطلق وجود دارد. ایمان مطلق به معنای پیش گرفتن یک زندگی براساس استاندارد ظهر در کنار والدین بهشتی است که معتقدیم والدین ماست. عشق مطلق به زندگی به خاطر دیگران اشاره دارد. اطاعت مطلق به اطاعت مطلق از طرف مفعولی مان اشاره دارد، زیرا اوست که ما را کامل می کند. سپس عمل اصیل زمانی اتفاق می افتد که والدین بهشتی برای رشد و رسیدن به کمال به سراغ ما می آید و برادران و خواهران اطراف ما نیز سعی می کنند نیازهای ما را برآورده نموده و ما را کامل کنند. این سنت والدین بهشتی است.
سوم، نسب خونی است. آیا از اصل و نسب راستین خبر دارید؟ رؤسای جمهور، معاونان رئیس جمهور و وزرا همگی از دودمان متفاوتی هستند. چگونه می توان آنها را به یک نسب خونی مبدل کرد؟ اصل و نسب با محوریت والدین راستین فقط از یک خط می آید. تنها زمانی که نسب خونی متمرکز بر شیطان قطع شده و به نسب خونی والدین بهشتی متصل شویم، میتوانیم به عنوان انسانهای اصیل بازسازی شویم. راه یکی کردن نسب خونی این است که مردم در سطح بین المللی و بین فرهنگی با شرکت در مراسم شربت مقدس، برکت ازدواج دریافت.
چهارم اینکه مادر راستین، پدر راستین و پسران و دخترانشان باید شبیه یکدیگر باشند. آنها از یک سنت پیروی می کنند، از یک نسب خونی میآیند و به هر دو جنبه درونی و بیرونی والدین خود شبیه هستند. ما باید از نظر درونی به خصوصیات والدین بهشتی شباهت داشته باشیم و سنت بیرونی والدین بهشتی را به ارث ببریم تا مطابق با هدف آفرینش که براساس آن آفریده شده ایم، زندگی کنیم. در این مسیر پسران خواهند گفت که میخواهند با زنانی ازدواج کنند که شبیه مادرشان هستند، و دختران خواهند گفت که میخواهند با مردانی ازدواج کنند که شبیه پدرشان هستند. این تنها زمانی امکانپذیر میشود که والدین زندگی خود را با گزارش دادن به والدین بهشتی و رعایت سنتهای والدین بهشتی به پیش ببرند.
در نتیجه، اول سنت است! دومی نسب خونی است! و سوم شباهت به والدین راستین است! والدین راستین زنان و مردان از سراسر جهان را گرد هم آورده و به آنها برکت ازدواج دادهاند. آن مردان و زنان در این مسیر با هم برادر و خواهر شدهاند. والدین راستین نیز برای آنها کتاب و مواد آموزشی خاصی بوجود آوردهاند تا آنها با آموزش و بکارگیری آن تعالیم بتوانند شبیه والدین بهشتی شده و سرانجام پادشاهی بهشتی را با چشمان خود ببینند. تمام تعالیم والدین راستین و در یافت آنها و بکار گیری آنها در زندگی برای این بود که سنت و نسب خونی اصیل را دریافت کرده و شبیه والدین بهشتی بشویم. بعبارت دیگر سرانجام همه ما به عنوان پسران و دختران والدین بهشتی بتوانیم شبیه والدین راستین و والدین بهشتی شویم. تعالیم والدین راستین چیزی نیست که بتوان حتی با کل ثروت دنیا مبادله کنیم. وقتی هون دوک هه را متمکز بر والدین بهشتی و والدین راستین به مدت سه سال برگزار کنیم، میتوانید محیطی بوجود آوریم که آنها بتوانند با ما زندگی کنند.