پیام مادر راستین در فستیوال عشق راستین برای اتحاد مجدد کره شمالی و جنوبی،
مرکز نم یانگ جو، 19 نوامبر 2023
از آخرین باری که به اینجا آمدم خیلی وقت گذشته است؛ از دیدن همگی شما بسیار خوشوقتم.
امروز که به اینجا آمدم، نمیدانم به خاطر دارید یا نه، اما در دوران مشیت جاردیم، در آن منطقه درختان بزرگی با گلهای بسیار زیبا دیدیم و همینطور ممکن است برخی از شما شکوفههای زیبای درخت ”مانکی پاد“ یا تاقوک را در جزیره بزرگ هاوایی به خاطر داشته باشید.
در مسیر آمدن به مرکز ”نم یانگ جو“ (به این میاندیشیدم)…. وقتی درخت ”مانکی پاد“ بزرگ میشود، دوره تنه غول پیکر آن 10 نفر دست به دست هم میتوانند حلقه بزنند، چه درخت بزرگی است. با دیدن آن درخت میتوان احساس کرد که ریشهها و تنه یکی شده و بزرگ و بزرگتر میشود. بله، شاخههای زیادی روئیده و گل و میوه می دهد. اگر به هیلو در جزیره بزرگ هاوایی بروید، درختی را خواهید دید که در تابستان در سایه آن حدود 100 نفر می توانند بنشینند و استراحت کنند.
دلیل اینکه اینها را میگویم این است که ده سال پیش بود که این مرکز را خریداری کردیم. الان وقتی به این میاندیشم آیا این مرکز به قولی که به من داده بود عمل کرده است یا خیر، متوجه میشوم که خوشبختانه، این مرکز دارای اعضای اولیه بسیاری است که نقش اساسی در مشیت نهضت هماهنگ ایفا کردهاند. آن بزرگان تنه درخت شده و چنان رشد کردهاند که با والدین بهشتی و والدین راستین یکی هستند. من دعا می کنم که این مرکز زیبا در ”نم یانگ جو“ شاخههای زیادی بوجود آورده، میوه داده و شکوفا شود.
خانواده های برکت گرفته ما که در عصر چان ایل گوک، دوره زمانی تکمیل مشیت الهی زندگی میکنند، در حال حاضر چه وظایفی دارند؟ آفریننده و نقطه مرکزی جهان هستی، رویایی داشت. خدا اولین مرد و زن را در تصور خود آفرید و به آنها دوره زمانی داد که در طی آن باید بالغ میشدند.
خدا منتظر بود تا اولین انسان ها که قرار بود در جایگاه مرکزی قرار گیرند رشد نموده و شخصیت خود را کامل کنند. با این حال آنها موفق به انجام چنین چیزی نشده و سقوط کردند، و سپس تکثیر کردند و به نسل بشر کنونی تبدیل شدند. تاریخ 6000 ساله جنگ و درگیری مداوم بواسطه جهالت بشر، باعث نابودی سیاره زیبای زمین شده که خدا آن را برای بشریت آفریده است. علاوه بر این، دانشمندان می گویند که هیچ امیدی به آینده سیاره ما وجود ندارد، آینده بشریت که دیگر حرفش را نزنید.
والدین بهشتی به دنبال مرد و زنی بود که بتوانند به اجداد پیروز بشریت تبدیل شوند. از آنجایی که خدا موجودی بدون ابتدا و انتها، خدای متعال و دانا و یگانه است، چارهای جز انجام مشیت رستگاری، یا بازسازی از طریق غرامت نداشت.
بنابراین خدا قومی را به نام اسرائیل برگزید و عیسی مسیح یگانه پسر خود را پس از 4000 سال فرستاد. اما در آن زمان قوم اسرائیل زیر یوغ امپراتوری روم بسر میبردند. از آنجائیکه خدا گفت که مسیح را خواهد فرستاد، قوم اسرائیل با دعاهای بسیار در انتظار او بودند. اما با وجود اینکه مسیح فرستاده شد، آنها نتوانستند او را تشخیص بدهند. نه مریم که او را به دنیا آورد و نه خانواده زکریا و نه مردم نمیدانستند عیسی کیست. آنها او را اینگونه به صلیب کشاندند.
عیسی روی صلیب جان سپرد، اما گفت که دوباره خواهد آمد و گفت که در بازگشت، نکاح بره را برگزار خواهد کرد. مسیحیت با رستاخیز از طریق روح القدس و نوشتن متن کتاب مقدس توسط رسولان آغاز شد.
در روزهای اولیه، اذیت و آزار و تلفات غیرقابل توصیفی شکل گرفت. با این حال، از طریق تجربیات و دستاوردهای بسیاری از حواریون در انتظار آمدن دوباره عیسی – که تحقق رویاهای آنها بود – معجزات روحی بسیاری رخ داد. مسیحیت که از شبه جزیره ایتالیا آغاز شد، از قاره اروپای به کشور جزیرهای بریتانیا گسترش یافت. این درست است.
اما مشکل اینجاست که مسیحیت شناختی از جوهر اصلی عیسی ندارد. آنها مشتاقانه منتظر آمدن دوباره عیسی بودند، اما نه از ماهیت واقعی او باخبر بودند و نه از ماهیت اصول آفرینش اطلاع داشتند و نه آفریدگار را میشناختند.
با مسیحیت متمرکز بر کلیسای کاتولیک، مسائل زیادی به وجود آمد. ایدئولوژی کمونیستی با این تصور که خدا مرده است، از قلمروی که مردم به خدا اعتقاد داشتند، پدید آمد. بنابراین، چون فرصتی برای تجربه عمیق خدا در آن نظام انسان محور وجود نداشت، اصلاحات مذهبی شکل گرفت که با مارتین لوتر شروع شد و توسط جان کالوین تثبیت گردید. بدینترتیب، پروتستانیسم رشد کرد زیرا کشیشان، بزرگان، شماسها و مومنین در یک جنبش برای ملازمت به خدا متحد شدند.
بنابراین، آنها به سرزمین جدیدی نقل مکان کردند که در آن از محدودیت قوانین و مقررات اجتماعی رها بودند و این ایالات متحده، نمایندگی دموکراسی امروز است. این پیوریتن ها (به دنبال ورود به این سرزمین) ابتدا کلیسا و سپس مدرسه و در نهایت خانههای خود را ساختند.
دلیل این امر این است که خدا از قبل محیط را برای بازگشت ناجی آماده کرده بود. بنابراین، اگرچه فرقههای پروتستانی زیادی وجود دارد، کلیسای پروتستان آمریکا جنبشهای هدایت شده روحی را در شبه جزیره کره با مرکزیت پیونگ یانگ بوجود آوردند.
در آن زمان کره تحت تسلط ظلم و ستم ژاپنی ها بسر میبرد و با پایان یافتن سیستم پادشاهی (در کره) در این سرزمین، رهبران جوان تحت تأثیر مسیحیت جنبش استقلال طلبی را آغاز کردند. و در سال 1945 با پایان جنگ جهانی دوم کشور ما آزاد شد. با این حال، شبه جزیره به دو قسمت کره جنوبی و شمالی یکی دموکراتیک و دیگری کمونیست تقسیم شد. به نظر شما مأموریت ظهور دوم ناجی چه بود؟ امید عیسی چه بود؟ چرا گفت که برمیگردد؟ او گفت که برای ملاقات با یگانه دختر خدا بازخواهد گشت.
یگانه دختر خدا نمیتواند از طریق قوم اسرائیل که عیسی را به صلیب کشاندند، متولد شود. چرا؟ چون آنها هنوز غرامتهای پرداخت نشده دارند. شما بواسطه اطلاعات تاریخی خودتان از چنین چیزی باخبر هستید، اینطور نیست؟ آنها (قوم بنیاسرائیل) به مدت 2000 سال به عنوان مردمی بدون کشور زندگی کردند. همانطور که قبلاً گفتم، خدا باید بدون نقص مشیت الهی را به انجام برساند. برای تکمیل مشیت الهی، خدا باید یگانه دختر خود را به دنیا آورد. و در سال 1943 یگانه دختر خدا در شبه جزیره کره پا به عرصه وجود گذاشت.
نقطه شروع ، گزارش کالوین به امپراطور مقدس روم در سال 1543است، و پس از 400 سال، یگانه دختری پا به عرصه وجود نهاد که باید بر پایه مسیحیت پا به عرصه وجود میگذاشت. اتفاقات معجزه آسای زیادی رخ داد و در نهایت یگانه دختر خدا به دنیا آمد. با این حال کره به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد.
آن زمان من در شمال بودم، چرا؟ زیرا ما معتقد بودیم که ناجی به پیونگ یانگ خواهد آمد. در آن زمان، مردها در شمال مجبور بودند به ارتش خلق کره شمالی بپیوندند. به همین دلیل ما به جنوب سفر کردیم، زیرا در آن زمان، خبر رسیده بود که دائی من که در ژاپن تحصیل کرده بود، به زادگاهش برنگشته، ولی به ارتش کره جنوبی پیوسته بود. آیا زمانی که یکی از اعضای خانواده به عنوان سرباز برای کره جنوبی خدمت می کند، آن خانواده تحت سیستم کمونیستی میتواند زنده بماند؟
خدا ما را به سوی جنوب هدایت کرد. در آن زمان، عیسی پدر را در سن 16 سالگی صدا زده شد و به او گفت که ماموریتی را که من نتوانستم به انجام برسانم، انجام بده. پدر در آن زمان چه کاری باید انجام می داد؟ برای تحقق این خواست، او باید آماده می شد. بنابراین در آن شرایطی که شبه جزیره به دو قسمت شمال و جنوب تقسیم شده بود، به او گفته شد که به شمال برود. چرا چنین شد؟
اگر به عهد عتیق در کتاب مقدس نگاه کنیم، متوجه میشویم که وقتی یک شخص مرکزی نتواند مسئولیت خود را به انجام برساند، همیشه غرامت خاصی وجود دارد که باید پرداخت شود. شما باید این موضوع را بدانید. در نهایت، زمانی که شمال و جنوب تقسیم شد، قسمت شمال با اتحاد جماهیر شوروی متحد شد، و با فراهم کردن تمامی مقدمات، به عنوان یک سیستم کمونیستی خود را برای حمله به جنوب آماده کرد. من فکر می کنم مسائل در کره جنوبی کمی پیچیده بود، بنابراین سیستم دفاعی کمی دیر آماده شد. زمانی که جنگ کره در سال 1950 شروع شد، نیروی ارتش (در جنوب) غیرقابل مقایسه با ارتش قسمت شمالی بود. ما در شرایطی بودیم که حتماً در جنگ میباختیم. با این حال، با توجه به اصل آفرینش، آفریننده بایستی به یگانه دختر خود زمان برای نیل به بلوغ بدهد. به همین دلیل است که با توجه به وضعیت کره، از آنجایی که خدا باید محیطی را فراهم می کرد که بتوانم در آن زنده بمانم، 16 کشور عضو سازمان ملل توانستند در جنگ (کره) شرکت کنند.
اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم در کنار متفقین میجنگید، و در آن زمان نمیبایست طرح (دفاع از دمکراسی نوپای کره جنوبی) را وتو می کرد، درست است؟ به همین خاطر، خدا از همه چیز مراقبت کرد و به 16 کشور برکت داد تا در جنگ شرکت کنند. نیروهایی که از آن 16 کشور گردهم آمدند تقریباً همگی زیر 20 سال سن داشتند. بواسطه انجام و تکمیل مشیت الهی، این جوانان به این سرزمین آمده و خون فشاندند.
از زمانی که به دنیا آمدم می توانم بگویم دوران نوجوانی سخت ترین دوران زندگی من بود. چرا این را میگویم؟ حتی در درگیریهای دموکراسی و کمونیسم، در زمان جنگ، واقعاً… من سخت ترین دوران زندگی را سپری کردم. این روزها از مشکلات جوانان و چیزهائی از این دست حرف میزنم، اما چون میدانم خدا همیشه با من است، می توانم در شرایط سخت هم با امید به آینده نگاه کنم. اگرچه در سال 1960 نمیتوانستم شرایط را درک کنم، اما عزم من برای تحقق رویای والدین بهشتی بر روی زمین در طول زندگیام بدون تغییر باقی ماند. دیدم بدون من این کار انجام نمیپذیرد، و تصمیم خودم را گرفتم و گفتم چنین می کنم. و بدینترتیب، والدین راستین ظهور کرده و خانواده های برکت گرفته را به دنیا آوردند.
پس از گذراندن یک سفر طولانی در بیابان به مدت 53 سال، تقریباً 60 سال، روز ملی چان ایل گوگ را اعلام کردم، و تثبیت استوار آن را شاهد بودم. کسی با من نبود. همانطور که رورند یونگ توضیح داد، قلب من قلبی برای یافتن یک سوزن در بیابانی فرو شده در طوفان شن کور کننده بود.
بنابراین، با توجه به آگاهی از خواست والدین بهشتی، والدین راستین باید زندگی در پادشاهی بهشت بر روی زمین را در ملازمت به والدین بهشتی تجربه کنند و ما باید این را نشان دهیم.
وقتی چیزی برای نشان دادن ندارید نمی توانید چنین کنید، اینطور نیست؟ به همین خاطر برای ایفای نقش رهبری قدم پیش گذاشتم. برای اینکه شرطهای بازسازی هفت کشور، هفت قبیله و قاره را فراهم کنم، آفریقا را بعنوان مظلوم ترین منطقه جهان انتخاب کردم.
در آن زمان همه مخالف این کار بودند. آنها میگفتند که ”چرا به جای رفتن به اروپا یا آمریکا بعنوان یک محیط مسیحی خوب، به آفریقا برویم؟ آیا به جای دنیای مسیحیت به جهان اسلام می روید؟“ اما رهبران مذهبی مسلمان از من استقبال کردند. مسلمانان از یگانه دختر خدا استقبال کردند. آنها می گویند به من نیاز دارند. بعد از اینکه در مورد مشیت الهی صحبت کردم، رئیس جمهور آن کشور نیز تأیید کرد که من یگانه دختر خدا هستم. او از این طریق پسر من شد.
مسلمانان و مسیحیان امروزی با یکدیگر می جنگند و یهودیت نیز در جنگ است. در همان زمان، من در چندین اجلاس در آفریقا اعلام کردم که یگانه دختر خدا هستم.
من برای اولین بار پس از عروج پدر به دنیای روح، در برابر کشیشان مسیحی آمریکایی در ایالات متحده در مورد یگانه دختر خدا صحبت کردم. آن کشیش ها گفتند: “چرا ما (قبل از این) بر این حقیقت واقف نبودیم؟” آنها تعجب کردند که چرا از چیزی اینچنین واضح و آشکار بیخبر بودهاند و گفتند متشکریم، ما سپاسگزاریم. وقتی به کره آمدم و گفتم که من یگانه دختر خدا هستم، می دانید که بزرگان و اعضای اولیه نهضت هماهنگ چه نوع نگرشی از خود نشان دادند.
مشیت الهی توسعه یافته است. نهضت هماهنگ با پدر شروع شد و وقتی من ظاهر شدم، ما به والدین راستین تبدیل شدیم. امید خدا برای والدین راستین این است که آنها برابر باشند.
من یگانه دختر خدا و مادر راستین هستم. من مادر جهان هستی هستم. تمامی 8 میلیارد نفر از مردم جهان پسر و دختر من هستند. من فردی هستم که مأموریت عمومی دارم. من فقط مادر یک خانواده نیستم، بلکه بعنوان یک فرد عمومی مادر جهان هستم. بنابراین اگر نتیجه مطلوب حاصل نیامده، یا وقتی چیزی اشتباه است، باید بگویم که درست نیست. چان ایل گوک توسط والدین راستین، توسط مادر راستین، یگانه دختر خدا، افتتاح شد.
والدین بهشتی باید رویاها و آرزوهایش را تا زمانی که مادر راستین بر روی زمین است، محقق کند. این امر باید تا زمانی که والدین راستین بر روی زمین حضور دارند، انجام شود. به همین دلیل من ”هیوجانگ چان وان[1]“ را بوجود آوردم. زیرا میخواستم نشان دهم که بهشت روی زمین در چان ایل گوک، که باید در آینده از آن استقبال کرده و شاهد آن باشیم، چگونه باید باشد.
ما باید قصری ایجاد میکردیم که در آن بتوانیم به طور واقعی به والدین بهشتی ملازمت کنیم، اینطور نیست؟ با این حال، کانون خانواده برای انجام کار خود در محیطی که نهضت هماهنگ هنوز به یک پایه ملی دست نیافته، با موانع زیادی روبرو شده است.
به همین دلیل، انجام این کار ده سال طول کشید. بنابراین، شما خانواده های برکت گرفته که در دوران چان ایل گوک زندگی می کنید، باید مسئولیت تقبل نمائید. من همه چیز را به شما نشان داده و محیط را برای شما بوجود آوردم. اکنون شما چه کاری باید انجام دهید؟ آیا می دانید که باید بازسازی ملی را به انجام برسانید؟
همه 50 میلیون نفر شهروندان این کشور باید با والدین بهشتی آشنا شده و در ملازمت به والدین راستین زندگی کنند. در این کشور، خدا مردم برگزیده را پرورش داد تا به یگانه دختر خدا تولد بدهند. خدا قوم برگزیده را پرورش داد و این 2000 سال تاریخ (این مردم) است.
اگر مردم برگزیده نتوانند مسئولیت خود را انجام دهند، آیا مجبور به پرداخت غرامت نیستند؟ آیا متوجه میشوید؟ و بنابراین… آیا ”نم یانگ جو“ یک شهر است؟ شما باید برای تبدیل شدن به شهر شماره یک برای انجام بازسازی شهر و بازسازی ملی تلاش کنید. شما این کار را انجام خواهید داد، اینطور نیست؟
همانطور که قبلاً اشاره کردم، دعا می کنم که مانند درخت مانکی پاد، ریشه های والدین راستین که مظهر والدین بهشتی هستند، و شما بزرگان و اعضای اولیه و خانواده های برکت گرفته به یک تنه بسیار قوی تبدل شده و شاخه های زیادی پرورش دهید. و همچنین به یک مرکز بزرگ ”نم یانگ جو“ تبدیل شوید که میوههای فراوان و گلهای بسیاری به ارمغان خواهد آورد.
—
”شین هونگ“ نیز اینجاست. در آینده، ما قصد داریم فارغ التحصیلان دانشگاهی را برای انجام فعالیتهای ویتنسینگ به سراسر جهان بفرستیم. ما همچنین آرزو داریم که اعضای برکت گرفته نسل دوم را آموزش داده و آنها را نیز به مأموریت ویتنسینگ در سراسر جهان بفرستیم.
دلیلش این است که ما باید نه تنها خانواده های برکت گرفته، بلکه 8 میلیارد نفر مردم جهان را در ارتباط والدین بهشتی آگاه کنیم، درست است؟ به همین خاطر، من به نسل دوم بسیار علاقمند هستم، زیرا از این به بعد وقتی از کالج فارغ التحصیل میشوند – این برنامه از سال آینده شروع می شود – آنها یک یا دو سال خدمات عمومی انجام خواهند داد و سپس می توانند به تحصیلات خود در دانشگاه ادامه دهند یا هر آنچه را که می خواهند انجام دهند. نسل دوم نقطه مرکزی آینده خانواده های برکت گرفته بوده و گلهایی هستند که امیدوارم کاملاً شکوفا شوند!
[1] منظور مادر چانگ پیانگ منطقهای در شهرستان گاپیانگ در مجاورت دریاچه چانگ پیانگ است، جایی که چان جانگ گونگ و چان وان گونگ و بسیاری از امکانات دیگر در آن قرار دارند.