روشهای الهام بخش در ارتباط با دیگران

 

کلام پدر راستین

به مردم بعنوان فرزندان مقدس خدا فکر کنید. لازم است تا براستی احساس کنید که در حال ابلاغ بخت و اقبال بهشتی به هر کسی هستید که با شما روبرو می‌شود. سوال اینجا این است که آیا می‌توانید از همان قلب خدا برخوردار باشید که خدا در زمان ارتباط با دیگران دارا است؟ به دیگران بعنوان مردمی مقدس فکر کنید، یا آنها را بدن جسمی خدا بدانید. بعبارت دیگر شما باید براستی احساس کنید که با هرکسی که روبرو می‌شوید، بهترین فرد، حتی یک مقدس بر روی زمین است.  (بیست و هفتم نوامبر 1978)

وقتیکه به مردم گوش می‌دهد، با دقت گوش کنید و وقتیکه با آنها سخن می‌گوئید، با تمامی اشک، عرق و خونتان سخن بگوئید…. و اینگونه آنها را در آغوش بگیرید. من هربار که در کره سخنرانی می‌کنم، پشتم خیس عرق می‌شود. پیراهن و زیرپیراهنی من از عرق خیس شده و قطرات عرق از موهای سرم می‌چکند.

با صمیمیت به حرفهای دیگران گوش بدهید. اگر به درد دلهای یک پیرزن گوش می‌دهید، خودتان را آماده کنید تا دوازده ساعت یا بیست ساعت وقت صرف کنید. حتی اگر مجبور شدید، تمام شب را بیدار بمانید. تا زمانیکه چنین نکنید، مردم در حوزۀ قابیلی بسوی شما نخواهند آمد. تا زمانیکه چنین نکنید، مردم حوزۀ قابیلی، تمامی اندوخته‌های خود از دنیای شیطانی را بیرون نخواهند ریخت. (سیزدهم فوریه 1978)

 

تبادل نظر

چه زمانی احساس می‌کنیم که مورد احترام قرار گرفته‌ایم؟ بطور عمومی وقتیکه کسی با دقت به حرفهای ما گوش می‌دهد. به این دلیل والدین بهشتی در زمان آفرینش ما، به ما دو تا گوش و یک زبان داده است. بعبارت دیگر ما برای درک و شناخت دیگران می‌بایست بیشتر از حرف زدن برای آنها، به حرفهایشان گوش داده و دل بدهیم. یعنی بیشتر به حرفهایی که آنها برای گفتن دارند توجه نشان بدهیم، به جای اینکه برای آنها روضه خوانی کنیم.

قبل از جنگهای داخلی آمریکا، مرد جوانی برای کار به یک مزرعه در ایالت اوهایو رفت. او هر روز ساعتها وقت صرف دوشیدن گاوها و مواظبت از گاوها و انجام دیگر امور مزرعه صرف می کرد. او شبها در انبار کاه خوابیده و ساعات بیداریش را صمیمانه با نگرانی به امور مزرعه صرف می‌کرد و همیشه فکرش به این مشغول بود که چطور وظایفش را درست به انجام برساند. دختر صاحب مزرعه از این مرد جوان مسئولیت پذیر و قوی خوشش آمده و کم کم عاشقش شده بود. اما پدرش او را از ارتباط با آن مرد جوان و ازدواج با او منع کرده بود به این خاطر که او مردی فقیر و بی پول است و آینده‌ای ندارد. در پایان مرد جوان آن مزرعه را ترک گفت و تنها نام ”جیم“ از او در خاطره‌ها باقی ماند.

سی و پنج سال گذشت. یک روز، صاحب مزرعه در کنار انبار یونجه، نامی را بر روی دیوار دید که نوشته شده بود جیمز ا. گارفیلد (جیم) و این نام او را شوکه کرد. چرا که مرد جوانی که سی و پنج سال پیش به خاطر نادیده گرفته شدن از جانب صاحب مزرعه به خاطر نداشتن پول، با قلبی شکسته مزرعه را ترک گفته بود کسی جز بیستمین رئیس جمهور آمریکا نبود.

در این داستان می‌توان دید که صاحب مزرعه کتاب را با جلدش مورد قضاوت قرار داده بود و این باعث شده بود تا نتواند ارزش راستین مرد جوانی را ببیند، که آینده‌ای بزرگ در پیش رو داشت.

ما می‌بایست با یک طرز تلقی متمرکز بر درک صمیمانه با هر کسی ارتباط برقرار کنیم. لازم است تا ما مشکلاتی را که دیگران با آن روبرو هستند درک کنیم، احساسات آنها را درک کنیم، و تمامی وجودمان را برای شناخت آنها بگذاریم. اینگونه قادر خواهیم بود تا ارزش واقعی پدر راستین و گفتار او را درک کنیم که می‌گوید:

در گذشته آنها مرا درک نمی‌کردند. اعضا در دفتر مرکزی به خود می‌گفتند که ”اوه، خدای من، دوباره پدر تمامی شب را بیدار مانده و به حرفها و داستانهای آن پیرزن گوش خواهد داد. پدر! آن زن را بیرون بینداز! این چیزی بود که آنها می‌گفتند. آیا فکر می‌کنید که مورد انکار و نادیده قرار گرفتن از جانب شما، کسی را خوشحال می‌کند؟ آن پیرزن می‌تواند بشکلی ساده به خانه و به همسر و فرزندانش بازگردد. اما شما باید کاری کنید که او شما را از خانواده و قوم و خویش خود بیشتر دوست بدارد. شما باید به حرفهای صادقانۀ او گوش داده و در پاسخ، صمیمانه با او صحبت کنید. این راز شما باید باشد. صمیمانه به دیگران گوش دادن و صمیمانه با آنها سخن گفتن. شما نیز باید به حرفهای یک پیرزن گوش بدهید، آماده باشید دوازده ساعت یا حتی بیست ساعت پای حرفهای او بنشینید. تمامی شب به کسی دل دادن و حرفهای او را شنیدن را تمرین کنید. (سیزدهم فوریه 1978)

طرز تلقی و روش صمیمانۀ پدر راستین در برخورد با مردم یادآور این نکته برای ما است که ”صداقت مردم را تحت تاثیر قرار خواهد داد“ هر کسی که پدر راستین ده یا بیست ساعت پای صحبتهایش نشسته بود و بعد به حرفهای صمیمانه پدر دل داده بود، احساس قدردانی داشته و خوشحال بود از اینکه با پدر بوده است. اعضا همیشه از بودن با پدر لذت می‌بردند چرا که او همیشه به داستانهای خالصانه و صمیمانۀ آنها دل می‌داد.

 

نکاتی برای تعمق

  1. بین گوش کردن و سخن گفتن کدامیک را بیشتر دوست داریم؟ به خاطر داشته باشیم که وقتیکه گوش دادن را انتخاب می‌کنیم، مردم خواهند خواست تا داستانهای خود را به ما بگویند و این به آنها این توانائی را می‌دهید که در پایان خود به نتیجه‌گیری لازم برسند. در این مورد که ”چگونه رفتاری با دیگران داشته باشیم“ صحبت کنیم.
  2. فکر می‌کنید چگونه می‌توان دیگران را بطور قلبی تحت تاثیر قرار داد؟