اوه برۀ کوچک، آوارۀ دشت تنهایی

روزی می‌افتی در بند نا امیدی

با روح ضعیف کسی نداری تسکین دهد

تنها هیچکس دوستت ندارد حق را نیاورد

 

اوه برۀ کوچک، اوست که گناهت پاک سازد

اوه بنگر رنج او در هدایت

بیا با او باش، او شبانی است که می‌خواهی

بی او می‌لرزی از ناتوانی، بدور از آرامی

 

اوه‌ برۀ کوچک، تشنگی تو را رنج می‌دهد

کاملا خواهی او را با هر چه که داری

شفا خواهد یافت، روحت با قدرت بهشتی

و این لذت نامحدود در وجودت می‌ماند

 

اوه برۀ کوچک، حالا با قلب پر نشاط

شکر کن خدا را ، با قدرت فریاد بر آر

بیا دوست بدار، همۀ مردم دنیا را

عشق مرا بده به آنها، اوه برۀ کوچک