والدین بهشتی شعبده باز نیست

 

 کلام والدین راستین

وقتیکه خدا این جهان هستی را آفرید… مردم داستان را  در کتاب مقدس میخوانند و فکر میکنند که خدا با یک اشاره انگشت جهان هستی را آفرید. اما اگر اینطور بود، دیگر نمیتوان گفت که جهان هستی ارزشی دارد. یعنی در این صورت  جهان هستی فاقد ارزش در خور عشق ما خواهد بود. ما با جهان هستی میتوانیم مشارکت و رابطه‌ای عمیقتر داشته باشیم اگر خدا تلاشی بسیار عظیم در آفرینش آن بکار گرفته باشد. (سخنرانی‌ها جلد 38 ص 318 – 27 ژوئن 1976)

مسیحیت امروز هنوز به همان شکلی که در کتاب مقدس عنوان شده است به خدا ایمان دارد. اما در خدا هم چیزی به اسم ایمان وجود دارد. چون والدین بهشتی خودش افکار و برنامه‌های بیکرانی درباره آفرینش دارد، اعتقاد راسخ دارد تا آن را به واقعیت درآورد. حتی خدا دارای چیزهائی است که بطور مطلق به آن اعتقاد دارد. (سخنرانی‌ها جلد 3 ص 18 – 8 سپتامبر 1957) 

اگر آدم لبخند بزند، خدا لبخند میزند، اگر آدم اخم کند، خدا اخم میکند، آدم به هر جایی برود، خدا هم پیروی میکند. جائیکه آدم باشد، خدا هم در آنجا است. به این دلیل کمال خدا بدنبال کمال انسانها صورت میپذیرد و این کمالی است که مسبب خوشحالی هر کسی است. قرار است تا هرچیزی به آن کمال نائل شود. به عبارت دیگر، هر چیزی برای خاطر نیل به آن کمال وجود دارد. اما منظور از کمال چیست؟ منظور از کمال، عشق است. (سخنرانی‌ها جلد 3 ص 26 – 15سپتامبر 1957)

والاترین هدف خدا چیست؟ با ارزشترین هدف خدا ایجاد ارتباط با انسان در مقام پسران و دختران خود است. دنیائی است که در آن چیزی را که انسان احساس میکند، تمامی جهان هستی و سرانجام خود خدا احساس میکنند. خدا میخواهد تا ما با او یکی شده و از طریق آن اتحاد، عشق شگفت‌انگیز او را تجربه کنیم. این هدف نهائی آفرینش خدا است. (سخنرانی‌ها جلد 3 ص 26 –  15 سپتامبر 1957)

 

تبادل نظر

در سفر پیدایش در کتاب مقدس آمده است که والدین بهشتی تمامی بهشت و زمین را در شش روز آفرید. این کتاب به ما میگوید که خدا بسان یک شعبده باز هر آنچه را که بخواهد و آرزو داشته باشد، برای ما میافریند. بنظر میرسد تمامی آنچه را که لازم بود او در آفرینش هر چیزی انجام بدهد این بود، که تنها یک عبارت یا جمله بسیار کوتاه بکار ببرد: چنین و چنان بشود! اما براساس اصل الهی ما میدانیم اینطور نبوده و ما نباید فکر کنیم که هر قسمت از آفرینش خدا تنها در یک روز به اتمام رسیده است. براساس اصل الهی، او پانزده میلیارد سال وقت و انرژی عظیمی  را با برنامه ریزها و تلاشهای بسیاری فروگذاری کرد تا به جهان هستی تولد بدهد.

اجازه بدهید تا داستان کوتاهی را برایتان تعریف کنم. در سالیان بسیار دور یک پادشاهی بر مردمش در قلمرو خود در گوشه‌ای از این دنیا حکومت میکرد. او هر روز شکایات بسیاری در مورد مسائل زندگی مردمش دریافت میکرد که برای او حسابی سردردآور شده بودند. یکی از سران شهرداری محلی در کشورش، زنان بسیاری را مورد تجاوز قرار داده بود که داستان رفتارهای نابشایست او در سراسر کشور پیچیده بود. پادشاه بدنبال رسیدگی به وضعیت این فرد، دستور داد تا دو چشم او را از حدقه دربیاورند تا این امر برای دیگر افراد نیز درس عبرتی باشد. بدنبال اجرای این حکم قلمرو حاکمیتش برای مدتی در آرامش بود تا اینکه ماموران حکومتی دوباره فردی را با جرم مشابه دستگیر کردند. اما اینبار آن فرد خاطی کسی جز تنها پسر پادشاه نبود.

اینبار مقامات نگران این بودند که فرمان پادشاه را چگونه درباره شاهزاده دوست داشتنی جناب پادشاه به انجام برسانند. روز اجرای حکم، پادشاه دستور داد تا زندانی را بیرون بیاورند. او سپس در ملع عام دستور داد تا چشمان او را از حدقه بیرون بیاورند در حالیکه در یک وضعیت عصبی همه چیز را تماشا میکردند. وقتیکه مامور یکی از چشمهای پسر پادشاه را درآورد و میخواست تا به سراغ چشم دوم برود، پادشاه فریاد زد، ”صبر کن! چشم دیگر او اینجا است!‌“ آنگاه پادشاه یکی از چشمان خود را درآورد و به مامور اجرای حکم داد. مردم که تمامی قضایا را تماشا میکردند از چگونگی اجرای حکم توسط خود پادشاه، چنان تحت تاثیر قرار گرفته بودند که دیگر هیچ کسی جرات انجام چنین جرمی را به خود نمیداد.

والدین بهشتی، قادر مطلق و عالم متعال عشق راستین است. البته درست است که بنظر میرسد که او میتواند دست به هرکاری که بخواهد بزند. اما او براساس اصل و قانون الهی وجود دارد و باید بر پایه آن اصل و قوانینی که بوجود آورده است خودش استوار باقی بماند. به این دلیل خدا نمیتواند چیزی برخلاف اصل، یا با زیر پا گذاشتن اصل و قوانین خود انجام بدهد. درست مثل پادشاه داستان ما که نمیتوانست با زیرپا گذاشتن قانوین که خود بوجود آورده بود، پسرش را با توجه به گناهی که مرتکب شده بود، عفو کند.

والدین بهشتی جهان هستی را نه با بیان یک عبارت کوتاه، بلکه بطور جدی با برنامه‌ریزی‌های جدی براساس پابرجائی بر قوانین و مقرارت و اصل بوجود آورد. به عبارت دیگر او تنها با منتظر نشستن برای چند روز جهان هستی را نیافرید. بلکه او در هر مرحله آفرینش با فروگذاری کامل خود، تلاش و وقت غیرقابل  سنجشی را پیشکش کرد. به همین خاطر جهان هستی را که او آفرید درست به همان شکلی که او تعریف کرده براساس اصل و قوانین و مقرارت او شکل گرفته است. به  همین خاطر والدین راستین در صفحه 52 از جلد هجدهم سخنرانی‌ها فرمودند جهان هستی نقطه اوج شرطهای خالصانه‌ای است که والدین بهشتی برپا نمودند.

والدین بهشتی نمیخواهد تا به عنوان یک ماهیت مطلق و متعال بسیار دور از بشریت باشد. بلکه او میخواهد تا والدین ما باشد. او برای راهنمائی بشریت و بازگرداندن آنها به جایگاه اصیلشان در کنار خود، تلاشهائی بسیار و وقت بسیاری را فروگذاری نمود. به مدت شش هزار تاریخ براساس کتاب مقدس که البته در واقعیت بسیار بیشتر از اینها است، اشخاص مرکزی بسیاری را پرورش داد تا فرزندان از دست رفته‌اش را یافته و به آغوش او بازگردانند. او در طی این دوره شرطهای بسیاری برای هدایت مشیت بازسازی از طریق غرامت برپا کرد. او در هر دوره با دعا برای بشریت برای پیشروی و نائل آمدن به مراحل بعدی بازسازی، اشخاص مرکزی هر دوره را هدایت میکرد. او برای مدتهای بسیار در انتظار کسب نتیجه راستین در آفرینش خود بود و قلب والدینی را احساس میکرد که در انتظار بازگشت فرزندان فرار‌ی‌شان بودند.

آنگاه به مدت 4000 سال انتظار، وقتی عیسی یگانه پسرش بر روی زمین متولد شد، قلب او مملو از امید و خوشحالی بسیار برای تحقق ایده‌الش بود. چرا که احساس میکرد از طریق او میتواند تمامی فرزندانش را در جهان هستی بزودی ادعا کند. اما اشکهای شادی او مبدل به اشکهای غم و اندوه شد وقتیکه آن یگانه پسرش بدون اینکه بتواند کاری انجام بدهد بر روی صلیب جان سپرد. سپس او مجبور بود تا دوهزار سال دیگر منتظر بماند تا پدر راستین، یگانه پسر او و مادر راستین، یگانه دختر او با ازدواج مقدسشان، اشکهای اندوه او را زدوده، و رستگاری را برای بشریت به ارمغان بیاورند. براستی اشکهای شادی خدا در سال 1960 در زمان ازدواج مقدس پدر و مادر راستین بسان آبشاری عظیم جاری بود. اکنون بواسطه والدین راستین و پایه‌هائی که این عزیزان بنا نهادند، زمان تحقق رویاهای او فرارسیده است. ما اکنون در دوره زمانی بسر میبریم که والدین بهشتی نامرئی،‌ میتواند با دربر کردن بدن جسمی والدین راستین بر این جهان بطور مستقیم حکومت نماید.

وقتی فرزندان در رنج هستند، والدین نیز در رنج و عذابی بمراتب سنگین‌تر بسر میبرند، به همین خاطر آنها شرطهای بسیار سنگینی  را برای کاهش درد و رنج فرزندانشان برپا میکنند. این تصویر والدین بهشتی ما است. خدا عالم متعال و قادر مطلق است اما بدانید که چنین خصوصیاتی، هرگز آفریننده عشق، در او نبوده و نخواهند بود.

 

نکاتی برای تعمق

1.     والدین بهشتی در مسیر نجات و رستگاری بشریت از اصل و قوانینی که آفریده بود پیروی کردند. فکر میکنید که والدین چه اصول و قوانینی را میتوانند در درون خانه و خانواده بکار بگیرند؟

2.     والدین بهشتی دوره زمانی طولانی را برای بازسازی فرزندان از دست رفته‌اش وقف کردند. فکر میکنید که ما برای خلاصی از شر طبیعت‌های سقوط کرده و قرار گرفتن در راه خواست خدا، چه شرطهائی را باید در پیشگاه خدا برپا کنیم؟