پانزدهم دسامبر دوهزار و سیزده – مرکز صلح جهانی – کره
میهمانان گرامی، سفیران صلح، و خانوادههای برکت گرفته از تمامی نقاط مختلف جهان، در آخرین روزهای سالی که در آن ما روز ملی بینظیر را داشتهایم، خود را برای یک عهد تازه در سال دوهزار و چهارده آماده میکنیم. اما در این سال چیزهایی هم رخ داد که آزمونی برای دل سخت ساختن ما بود .
چرا تاریخ بشری همواره با سختیها رشد کرده است؟ علیرغم اینکه مردم در تمامی طول تاریخ بطور فطری در پی خوبی بودهاند، اما امروز دنیای ما مملو از مشکلاتی چون تبعیض نژادی، جنایات مرتبط با نفرت از مذهب، جنگهای ایدئولوژیکی و اقلیمی و همینطور جدا شدن هر چه بیشتر ما در پس خطوط دفاعی مرزی است، که اینها همه بسیار بیشتر از آنچه که در گذشته میاندیشیدیم، پیچیده و بغرنج شدهاند.
با توجه به این موضوع، ما نمیتوانیم در آرامش نشسته و استراحت کنیم، در حالیکه میدانیم خدا بدون هرگونه استراحتی، بطور مداوم در تلاش برای پیشبرد مشیت الهی است. چون مشکل با جدا شدن انسان از مسیر اصلی شروع شد، ضروری است تا بشریت از طریق غرامت به مسیر اصلی بازگردد. اما تا به این زمان بواسطه مشکلات بسیار دشوار، بشریت نتوانسته خود به تنهایی به راه حلی مناسب دست پیدا کند. وقتیکه به تاریخ مذهبی، بویژه تاریخ مسیحیت نگاه میکنیم، مشاهده میکنیم که یکی از موضوعات بسیار مهم مسئله ناجی است. بسیاری از مذاهب بنوعی به ناجی اعتقاد داشته و در انتظار ظهور او هستند. اما ناجی کیست؟ ناجی کسی است که مردم سقوط کرده را به انسانهایی نوین مبدل میسازد. به این خاطر او باید در قالب والدین راستین بیاید، چرا که تولد دوباره برای مردم سقوط کرده از طریق والدین راستین امکان پذیر خواهد بود. بدون چنین مراحلی، هیچ امیدی برای حل مشکلات دنیای پیچیده و بغرنج امروز وجود ندارد. با تمامی اینها والدین راستین در اوج شگفتی و سپاس ما، بر روی زمین ظهور نمودهاند .
من از تمامی میمانان گرامی بویژه از تمامی سفیران صلح میخواهم تا مسئولیتهایشان را در حوزه مربوط به خودشان به انجام برسانند. آگاه باشید که مشیت الهی منتظر شما نمیماند. همواره زمان لازم برای هر چیزی وجود دارد، و الان زمان آن است که ما فرزندان راستین و خلف بشویم.
رورند سان میانگ مون مردم را براساس “عشق به خدا، عشق به مردم و عشق به موطن” آموزش داد، و شما اگر چه بطور عمیق از تاریخ مشیت شده اطلاعی ندارید، اما اگر برای خدا احترام قائل هستید، عشق به مردم و عشق به موطن را در درون خود پرورش خواهید داد. امیدوار هستم که رهبران جوامع به این بیاندیشند که بجای تمرکز بر سود و منفعت شخصی، چگونه میتوانند برای موطن خود کار کرده و مردم خود را دوست بدارند.
“نیروی انتظامی پادشاهی صلح” و “سپاه پادشاهی صلح” که توسط سفیران صلح تاسیس شده، ماموریتهای بسیار مهمی دارند. این دو نیرو از جانب نه تنها سفیران صلح در سطح کشور کره بلکه به نمایندگی از جانب تمامی سفیران صلح در سطح جهانی، باید مردم را بسوی دنیای صلح آمیز هدایت کنند.
به این نکته بیاندیشید: اگر نه فقط کشور کره بلکه دیگر کشورهای جهان به این فکر کنند که چگونه میتوانند خدا را دوست داشته، مردمشان را دوست داشته و کشورشان را دوست بدارند، آیا فکر میکنید که حریص شده و زیادهخواهی پیشه خواهند کرد؟ نگرانی کنونی ما وضعیت کشورهای شمال شرقی آسیا است.
در رساله اشعیای نبی باب دوم و آیات چهارم و پنجم چنین میخوانیم: “و او امتها را داوری خواهد نمود و قومهای بسیاری را تنبیه خواهد کرد و ایشان شمشیرهای خود را به گاو آهن و نیزههای خویش را برای ارهها خواهند شکست و امتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت”. بیایید در مورد وضعیت کنونی آسیا با توجه به آنچه که در کتاب مقدس بیان شده، شمشیرهایمان را ذوب کرده و به خیش تبدیل کنیم. تنها در این صورت است که صلح فراخواهد رسید.
در همین لحظه وضعیت سلامتی ما با هجوم گرد و غبار زرد از جانب کشور چین در خطر است. این مسئله وضعیت سلامتی تمامی موجوادت زنده در این منطقه را به خطر انداخته است. اما من میخواهم به این کشور (چین) بگویم: فکر میکنید چه روی خواهد داد اگر ما همانطور که در کتاب مقدس اشاره شده عمل کنیم؟ هم اکنون ما میلیونها دلار را صرف مقاصد نظامی می کنیم، اما چه خواهد شد اگر لااقل یک سوم آن را برای درختکاری و تبدیل بیابانهای کشور چین به زمینهای حاصلخیز صرف کنیم؟ واضح است که در این صورت مردم این کشور راهی تازه برای زیستن یافته و این کشور بر ثروت خود خواهد افزود .
اگر توسط مردمی با فکر “عشق به خدا، عشق به مردم و عشق به موطن” چنین فعالیتهایی در کشورهای آسیایی آغاز شود، گسترش صلح در آسیا به تمامی نقاط دنیا کشیده خواهد شد. اینطور نیست؟ با توجه به چنین دیدگاهی، همانطور که ما برتقویت بنیان و اساس خانوادههای برکت گرفته و سفیران صلح تاکید داریم، خانواده های برکت گرفتهایی که با فعالیتهای متمرکز بر نسب خونی پاک خانوادهی راستین زندگی میکنند، میتوانند سکان رهبری در حل مشکلات از جمله مشکلات مربوط به جوانان در سطح جهانی و همینطور جنایات در حال رشد در خانوادهها را در دست بگیرند. برای همین لازم است تا حقیقت برملا شود. حقیقت این است که والدین راستینی را که خدا و بشریت در انتظارش بودهاند، آمدهاند. تمامی کشورها باید بسان کشورهای برادر و خواهر با والدین راستین متحد شده و فرهنگ عشق ورزیدن و یاری رسانی به یکدیگر را بنا کنند. وقتی کشورها چنین کنند، صلح جهانی ممکن خواهد بود و ما در چنین مسیری میتوانیم در بهشت ابدی زندگی کنیم.
دوره زندگی ما بر روی زمین شاید صد سال باشد. ما درواقع زندگی بر روی زمین را از مالک اصیل، از والدین بهشتیمان قرض گرفتهایم. این نکته به این معنا است که ما نمیتوانیم هیچ ادعایی بر دوره زندگیمان داشته باشیم. تنها زمانی که بتوانیم به خوبی زیسته و آن را به خدا بازگردانیم، قادر خواهیم بود تا در آزادی، صلح و شادی در بهشت زندگی کنیم.
برای برخورداری از یک چنین زندگی چه باید انجام بدهیم؟ لازم است تا برخاسته و بدویم. اگر توان پرواز داشته باشیم که چه بهتر خواهد بود. فرصت زیادی برایمان باقی نمانده است. ما بایستی تمامی خواست خدا را به انجام برسانیم تا والدین بهشتی ما بتواند با افتخار بگوید “پسران و دخترانم متشکرم.” بیایید تا زمان تحقق امیدهای خدا و بشریت با استواری به پیش برویم.