امروز بدنبال گذر از دوران هُمچرچ، ناجی قبیله‌ای، نهضت خانواده هون دوک هه، در دوره ناجی قبیله‌ای بهشتی و خانواده‌های پیروز چانبو هستیم. درواقع، در این دوره خانواده‌های برکت گرفته باید ماموریت اعطا شده به آنها، یعنی دستیابی به بازسازی حوزه خواهر و برادر (بازسازی اقتدار پسر ارشد) را با متحد کردن قبیله هابیل و قبیله قابیل به انجام برسانند. و هنگامی که برکت 430 زوج را به انجام رسانیدید و به عنوان پدر و مادر قبیله برسمیت شناخته شدید، می توانید به عنوان خانواده آدم به باغ اصیل عدن بازگشته و به کمال برسید. والدین بهشتی قصد داشت چه برکتی به خانواده آدم کامل بدهد؟ او برنامه‌ریزی کرده بود که خانواده آدم با تجسم خلاقیت او، بر مخلوقات تسلط داشته باشند. همچنین برنامه او این بود که موقعیت و قدرتی به آنها بدهد که آنها بتوانند در جایگاه فرزندان او بایستند، و حتی بر فرشتگان تسلط داشته باشند.

“فرمان خدا به انسانها نه تنها برای جلوگیری از سقوط آنها، بلکه همچنین برای این بود که آنها با به ارث بردن ماهیت خلاق او، از سلطه بر جهان طبیعت – از جمله بر فرشتگان – برخوردار شوند. برای به ارث بردن این برکات، انسان ها باید خود را از طریق ایمان به کلام به عنوان بخشی از مسئولیتشان، کامل کنند. خدا فرمان را نه به بزرگ فرشته که تنها به انسان ها داده است. خدا می‌خواست کرامت انسان‌ها را ارتقاء بخشد چنانچه در اصل آفرینش به آنها این حق را داده بود که در جایگاه فرزندان خدا قرار گرفته و حتی بر فرشتگان تسلط داشته باشند.” (اصل الهی ص 91)

1. شما تجسم آفرینندگی والدین بهشتی می شوید

1) هماهنگی با خواست، شرایط و قلب والدین بهشتی

هنگامی که شما مأموریت ناجی قبیله ای بهشتی را به انجام می رسانید، تبدیل به طرف مفعولی عشق و قلب والدین بهشتی شده و به حوزه قلب آدم و حوای کامل شده وارد میشوید. بنابراین آرزوها، شرایط و قلب والدین بهشتی به طور طبیعی از آنِ شما شده و زندگی روزمره شما به خدا متصل می شود.

هنگامی که یک ناجی قبیله ای بهشتی برکت 430 زوج را به انجام می رساند، احساس آزادی و رهایی را به ارمغان می آورد. کتاب مقدس در یوحنا 32:8 می گوید، ”آنگاه حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد.“ به عبارت دیگر، آزادی زمانی امکان پذیر است که حقیقت را بشناسید و مسیری که می خواهید طی کنید را بدانید. این نکته به زندگی مطابق با اصل برای تحقق رویای خدا اشاره دارد. سقوط انسان به این دلیل اتفاق افتاد که اولین انسان ها بر اساس اصل زندگی نکردند. بعبارت دیگر، مشکلات زمانی رخ می دهند که چیزها بر خلاف ذات اصیل بوده و مطابق با اصل عمل نکنند. اگر آدم و حوا طبق اصل آفرینش راه زندگی را طی می کردند مشکلی پیش نمی آمد. اگر آنها برطبق اصل زندگی می کردند، خانواده اصیل آدم اقتدار والدینی کسب نموده، و سلطنت و دنیای ایده آل تحت تسلط والدین بهشتی را کامل می کردند. آنها می‌توانستند خلاقیتی شبیه خلاقیت والدین بهشتی داشته، و به فرزندان خود تولد داده و بر مخلوقات تسلط داشته باشند.

بنابراین، برای یک ناجی قبیله ای بهشتی، برخورداری از خلاقیتی شبیه خلاقیت والدین بهشتی به چه معنا است؟ اصل الهی می گوید که این به معنای مشارکت در کار بزرگ آفرینش خدا است. این نکته به این معنا نیست که شما چیزهایی را که والدین بهشتی خلق کرده دقیقاً به همان صورت بسازید. بلکه به این معنی است که با افزودن خلاقیت و آفرینندگی خود به آنچه که توسط او خلق شده، چیز جدیدی بیافرینید. این نکته نخست، به تکثیر انسان هایی اشاره دارد که بی نهایت شبیه والدین بهشتی هستند. با این حال، مشکلات به دلیل سقوط انسان به وجود آمد. از دیدگاه ناجی قبیله ای بهشتی، تعداد شهروندان بهشتی باید بطور بی نهایت تکثیر شوند. شما باید بشریت سقوط کرده را در همراهی با مسیح، ناجی و والدین راستین دوباره بسازید و آنها را وادار به بازگشت به جایگاه فرزندان اصیل والدین بهشتی کنید. شما همچنین باید با بیداری پتانسیل دیگران، و برآورده کردن نیازهایشان، به آنها کمک کنید تا ویژگی های خود را به عنوان تجسم منفرد حقیقت به کمال برسانند. همه انسان ها دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که آنها را تجسم منفرد حقیقت می‌سازد. تحریک و توسعه فردیت منحصر به فرد هر انسان برای تکمیل خصوصیات منحصر به فرد او، با استفاده از خلاقیت انجام می شود.

دوم اینکه چگونه باید خلاقیت را در رابطه با آفرینش درک کنیم؟ انسان‌هایی که در کار بزرگ آفرینندگی والدین بهشتی مشارکت می‌کنند، باید سومین طرف مفعولی یعنی مخلوقات را دوست داشته و از آنها محافظت کنند و محیطی را که والدین بهشتی برای آنها فراهم کرده است حفظ نموده و توسعه دهند. ناجی قبیله ای بهشتی باید از مزایای طبیعی محیطی که خدا اعطا نموده برای کمک به رشد، توسعه و مشارکت در تعاملات جامعه ناجییان قبیله ای بهشتی استفاده کند. وقتی روح انسان بیدار شود، مخلوقات به مالک واقعی خود راه پیدا می کند و ما اکنون در چنین عصری زندگی می کنیم.

2) لذت پدر و مادر شدن با بازآفرینی قبیله بهشتی

والدین به طور داوطلبانه احساس مسئولیتی را در خود تقویت می کنند که از طبیعت اصیل آنها سرچشمه می گیرد و آنها را به مراقبت از خانواده خود سوق می دهد. این احساس مسئولیت به طور طبیعی از پایه عشق بی پایان سرچشمه می گیرد. به همین ترتیب، ناجی قبیله ای بهشتی زمانی که اعضای قبیله خود را به عنوان فرزندان خود در آغوش می گیرند، احساس مسئولیت داوطلبانه پیدا می کنند. آنها احساس امیدواری صمیمانه‌ دارند که تمامی اعضای قبیله در آغوش والدین بهشتی جای بگیرند، به طوری که کل قبیله آنها می توانند عمیقاً ارتباط والدین و فرزند را با والدین بهشتی احساس نموده و به عنوان فرزندان بالغ او تولد دوباره بیابند. بنابراین، ناجی قبیله ای بهشتی خواسته ها، شرایط و قلب والدین بهشتی را درک کرده و دارای آن احساس مسئولیتی هستند که در پی همان استاندارد مشابه والدین بهشتی است. وقتی به این شکل به زندگی خود ادامه دهید، یک روز متوجه خواهید شد که دارای آن قلب والدینی هستید که شبیه قلب والدین بهشتی است. همچنین افرادی در میان خانواده اعضای قبیله خواهند بود که برای کمک به ناجی قبیله بهشتی پیشقدم شده و با تقبل رهبری با او یکی می شوند. هنگامی که آنها شروع به همراهی با شما می کنند، به قلب ناجی قبیله ای بهشتی پی می برند و حتی بیشتر رشد خواهند کرد. به این ترتیب آنها فرزندان بزرگ قبیله خواهند شد و به مرحله بعدی یعنی پیمودن راه ناجی قبیله ای بهشتی می روند. بعد آنها به عنوان فرزندانی که قلب و شرایط والدین بهشتی را درک می کنند، تولد دوباره خواهند یافت.

رهبری قبیله ای که تماماً از فرزندان قابیل تشکیل شده است هرگز کار آسانی نخواهد بود. از لحظه ای که مأموریت خود را به عنوان یک ناجی قبیله ای بهشتی در گردهم آوری مردم و برکت دادن به آنها انجام می دهید، مسئولیت روحی شما بسیار بیشتر خواهد شد. شما باید به خاطر قبیله خود با عشق راستین بر اساس خلاقیت بی حد و حصر زندگی کنید و در این مسیر باید درد زایمان روحی را پشت سر بگذارید. با این وجود، هرچه بیشتر به رشد فرزندان خود کمک کنید، جایگاه شما به عنوان والدین ارتقاء بیشتری خواهد یافت.

2. احراز حق تسلط بر دنیای فرشتگان

1) راه اعمال سلطه بر عالم فرشتگان که موجودات روحی هستند

از آنجایی که ناجی قبیله بهشتی در جایگاه خانواده آدم کامل قرار دارد، به او این حق داده می شود که بر جهان فرشتگان تسلط داشته باشد. جهان فرشتگان چگونه وجود دارد؟ فرشتگان هم در در دنیای روح و هم بر روی زمین در کار و تلاش هستند. والدین بهشتی قبل از انسان ها جهان فرشتگان را آفرید و در آغاز نقش فرشتگان کمک به کار بزرگ آفرینندگی والدین بهشتی بود. پس از آفرینش، وظیفه آنها محافظت از انسانهائی (آدم و حوا) بود که به عنوان فرزندان والدین بهشتی خلق شده بودند، تا زمانیکه به مرحله کمال می‌رسیدند.

با این حال، بزرگ فرشته، با وسوسه کردن انسانها قبل از رسیدن به بلوغ، باعث سقوط آنها شد. در اصل، اگر آدم و حوا سقوط نکرده و به کمال می رسیدند، با زیستن برای خاطر فرشتگان با عشق راستین بی نهایت، بر اساس اصل آفرینش، بر جهان فرشتگان مسلط می‌شدند. فرشتگان زمانی به کمال می‌رسند که بر اساس نتایج کمکی که به انسان می‌کنند، آن دسته از انسان‌هایی که به آنها کمک می‌کنند، اعمال و جایگاهشان را در عالم فرشتگان تصدیق کنند. بنابراین، هنگامی که ناجی قبیله بهشتی به جایگاه اصیل آدم بازگشته و قبیله را رهبری می‌کنند، جهان فرشتگان باید با ناجی قبیله‌ای همکاری کند. و ناجی قبیله‌ای هم باید کار فرشتگان را تصدیق کند تا آنها بتوانند به حضور و پیشگاه خدا بروند.

فاعلیت بر اساس خلاقیت به دست می آید. خلاقیت زمانی به نمایش گذاشته می شود که طرف فاعلی به جای تلاش برای استفاده از طرف مفعولی، سعی کند با برآورده کردن نیازهای مفعول، به او در دستیابی به کمال کمک کند. به همین دلیل یک طرف مفعولی ایمان مطلق، عشق مطلق و اطاعت مطلق در مقابل خلاقیت طرف فاعلی مطلق ظاهر می شود.

2) بازسازی حق تسلط از طریق عشق راستین

می توان گفت که جهان فرشتگان برای ناجی قبیله ای بهشتی، شامل قبیله قابیل است. طبق سنت های کانون خانواده، به شما گفته می شود پس از دریافت برکت و قبل از تشکیل خانواده، با ویتنس کردن سه فرزند روحی یک سپر محافظتی در اطراف خود ایجاد کنید. آن سه فرزند روحی سمبول سه بزرگ فرشته هستند. سه فرشته ای که تحت فرمانروایی شیطان بودند باید بازسازی شوند تا وقتی والدین روحی پس از تشکیل خانواده باردار شدند، آن سه بتوانند شرط دعا و جان سانگ برای نوزاد در رحم برپا کنند. با انجام این کار، قلمرو خواهران و برادران (اقتدار پسر ارشد) را می توان در خانواده والدین روحی، از طریق فرزندان برکت گرفته در درون رحم و فرزندان روحی قلمرو قابیل بازسازی کرد. در نتیجه، این امر می‌تواند موقعیت و جایگاه سه بزرگ فرشته را اصلاح کند. در اصل، وظیفه مراقبت از آدم و حوا، فرزندان والدین بهشتی، به فرشتگان سپرده شده بود. ولی یکی از فرشتگان اولین اجداد بشری، یعنی آدم و حوا را گمراه کرد و تحت تسلط خود قرار داد. برای جبران آن و بازسازی جایگاه آدم و حوا از طریق پرداخت غرامت، بزرگ فرشته باید به جایگاه اصیل خود بازگردد. آن دسته از مردم جهان که هنوز به کانون خانواده ملحق نشده‌اند، نماد حوزه قابیل هستند که نمایانگر جهان فرشتگان است. پس از آن که قلمرو قابیل به ما ملحق شد، هنگامی که خانواده والدین روحی متعلق به حوزه الهی باردار می شوند، قلمرو قابیل باید با فرزند در درون رحم متحد شود و جایگاه و موقعیت حوزه قابیل را از طریق غرامت بازسازی کنند. بنابراین بازسازی از طریق غرامت صورت می گیرد و خانواده والدین روحی تبدیل به خانواده ای می شود که شیطان نمی‌تواند آن را بی‌حرمت کند.

ناجی قبیله ای بهشتی چقدر باید خانواده قابیل را دوست داشته باشد تا قابیل به سطحی برسد که بتواند به میل خود خانواده هابیل را دوست داشته باشد؟ شما باید شرط بگذارید تا خانواده قابیل را بیشتر از خانواده هابیل دوست بدارید. زمان زیادی طول می کشد تا قابیل اصل را درک نموده و به مرحله ای برسد که از خانواده هابیل محافظت کند. او در این مدت نیاز دارد که تحت تأثیر عشق قرار گرفته و تجربیات عمیق قلبی کسب نماید. برای اینکه او به آن مرحله برسد و مطابق با آن عمل کند، باید تمرینات روحی خود را ادامه داده و بطور مکرر شرط دعا و جانگ سانگ برپا کند.

اگر والدین روحی فرزندان قابیلی خود را قبل از فرزندان هابیلی خود دوست نداشته باشند، فرمول بازسازی پیچیده می‌شود. بنابراین، برای اینکه یک ناجی قبیله ای بهشتی بتواند این ماموریت را به انجام برساند، ابتدا باید شرط عشق به فرزندان قابیلی بیش از فرزندان خود را برپا کند. تنها زمانی که شما آن شرط را برپا کنید، فرزندان قابیلی برای کمک به فرزندان شما و مشارکت در تربیت آنها پیش قدم می شوند. هنگامی که فرزندان قابیلی به سطح خاصی رشد می کنند، حتی قبل از اینکه شما چیزی بگویید، قلب و خواست شما را احساس می کنند. شما برای کمک به آن‌ها در جهت رسیدن به آن سطح، باید از آن‌ها بخواهید هنگام پیشکش جانگ سانگ یا انجام کارهایتان، شما را همراهی کنند. از طریق هون دوک هه و مطالعه دسته جمعی کلام خدا به آنها الهام بخشیده و با وادار کردن آن‌ها به دیدن صحنه عشق ورزیدن شما به دیگران، قلب‌شان را تحت تاثیر قرار بدهید بگونه‌ای که آنها با خود فکر خواهند کرد: “این شخصی است که خدا چاره‌ای جز عشق ورزیدن به او ندارد.” که بر این اساس از خدا انگیزه خواهند گرفت. هنگامی که ناجی قبیله ای بهشتی از جانب قبیله قابیل به رسمیت شناخته شود، در جایگاه طرف فاعلی مطلق قرار می گیرد. هنگامی که در موقعیت طرف فاعلی مطلق قرار گرفتید، طرف مفعولی مطلق شما به طور طبیعی ظاهر می‌شود. در پایان، همه چیز زمانی ممکن می شود که ناجی قبیله ای بهشتی به تجسم اساسی عشق راستین تبدیل شود.

ناجی قبیله ای بهشتی چگونه باید افرادی را در قبیله حوزه قابیل رهبری کند که هنوز در مرحله بازسازی هستند؟ تنها یک راه برای تسلط بر آنها وجود دارد. هنگامی که شما برای اولین بار سه فرزند روحی حوزه قابیل را در مقام طرف مفعولی مطلق قرار دهید، آنها در برابر بقیه فرزندان قابیلی به والدین روحی خود شهادت خواهند داد. پس باید آنها را در مرکز آموزش اصل الهی قرار داده و آنها را به سه حواری اصلی تبدیل کنید که می توانند رهبران آموزش، سنت ها و فعالیت ها شوند. این زمانی امکان پذیر می شود که با حق سلطه به تجسم اساسی عشق راستین تبدیل شوید و شرطهائی را برپا کنید که به موجب آن قبیله قابیل می تواند شما را «والدین» خود بنامد.

تسلط داشتن از طریق عشق بر قابیل که بر روی زمین زندگی می کند، به تسلط بر دنیای روح مرتبط است. اگر شما 430 زوج از حوزه قابیل را با عشق راستین در آغوش بگیرید و تا زمانی که روی زمین هستید از آنها لقب “والدین” دریافت کنید، زمانی که وقت رفتن شما به دنیای روح فرا می رسد، معجزه ای رخ می دهد که در آن شما به ورای مخالفت ها و اتهامات جهان فرشتگان خواهید رفت، که در جایگاه والدین حوزه قابیلی قرار دارد، و ناجی قبیله ای بهشتی به اقتدار اعمال حق تسلط عشق دست خواهد یافت. به عبارت دیگر، شما قادر خواهید بود با عشق راستین که ریشه در آفرینندگی دارد، حتی در دنیای روح بر جهان فرشتگان تسلط داشته باشید. آدم و حوا قبل از سقوط می توانستند هم صدای خدا و هم صدای فرشتگان را به طور همزمان بشنوند. در آن زمان، آدم و حوا باید به صدای والدین بهشتی گوش می دادند و در برابر صدای بزرگ فرشته احتیاط می کردند. هنگامی که ناجی قبیله‌ای بهشتی به کمال می رسد، زمانی که هم صدای والدین بهشتی و هم صدای بزرگ فرشته را به طور همزمان می شنود، در موقعیتی است که می‌تواند محتاط بوده و کاری نکند که بر خلاف میل والدین بهشتی به صدای فرشتگان گوش دهد.

3. شما به عنوان مالک راستین به تسلط بر مخلوقات دست خواهید یافت.

1) زندگی در اتکای متقابل با مخلوقات

هنگامی که ناجی قبیله‌ای بهشتی حوزه آدم را بازسازی می کند، رهبری او بر خدا متمرکز می شود. تسلط بر مخلوقات با عشق راستین به معنای تحقق اصل عمل داد و گرفتی است که در آن انسان مخلوقات را دوست دارد و مخلوقات زیبایی به انسان باز می گرداند.

پولس رسول می گوید که تاکنون مخلوقات تحت فرمانروایی بشر سقوط کرده بوده، و به ظهور مالکان واقعی، یعنی پسران و دختران والدین بهشتی، امید بسته بود تا بر آنها تسلط برقرار کنند. مخلوقات سقوط نکردند، از اینرو، وقتی انسان های اصیل ظهور نموده و آنها را دوست بدارند، از خوشحالی به رقص در خواهند آمد. به نظر شما وقتی خانواده ای که ماموریت ناجی قبیله ای بهشتی را به طور کامل انجام داده‌اند، در مقابل مخلوقات که مدتهای مدید منتظر ظهور مالکان راستین بوده‌اند، قرار می‌گیرند، آنها چه واکنشی نشان خواهند داد؟

”… زیرا خلقت تسلیم بطالت شد، نه به خواست خود، بلکه به ارادۀ او که آن را تسلیم کرد، با این امید که خودِ خلقت نیز از بندگی فساد رهایی خواهد یافت و در آزادی پرجلال فرزندان خدا سهیم خواهد شد. ما می‌دانیم که تمام خلقت تا هم‌اکنون از دردی همچون درد زایمان می‌نالد. و نه تنها خلقت، بلکه خود ما نیز که از نوبر روح برخورداریم، در درون خویش ناله برمی‌آوریم، در همان حال که مشتاقانه در انتظار پسرخواندگی، یعنی رهایی بدنهای خویش هستیم.“ [رومیان 8:20-23]

پس شرایط تسلط کامل بر مخلوقات چیست؟ اولی این است که در موقعیت عالی فرزندان والدین بهشتی قرار گیرد. دوم کسب عنوان “والدین راستین” از جانب حوزه هابیل و حوزه قابیل است. بنابراین، انجام مأموریت ناجی قبیله‌ای بهشتی، چیزی بیش از تکمیل مفهوم عددی، یعنی برکت 430 زوج است. شما باید از جانب حوزه قابیل به رسمیت شناخته شوید بگونه‌ای که آنها بگویند “شما فرزندان راستین والدین بهشتی هستید و شما والدین راستین ما هستید.” و این زمانی اتفاق می افتد که شما برای اولین بار جایگاهی را بنا کنید که در آن به عنوان خانواده اصیل آدم بازسازی شده اید.

تسلط خوب بر مخلوقات به چه معناست؟ در اصل اداره و کنترل مخلوقات با عشق، مرحله یادگیری میل و آرزوی مخلوقات مهم است. مخلوقات ابزارهایی هستند که می توانند به ما در تحقق رویای والدین بهشتی کمک کنند. ناجی قبیله ای بهشتی باید بداند که انسان ها و طبیعت طوری طراحی شده اند که در اتکای متقابل، متمرکز بر هدفی که والدین بهشتی مخلوقات را خلق کرده است، زندگی کنند. وجود ما در جایی به رسمیت شناخته می شود که ما خود را به خاطر مخلوقات سرمایه گذاری کرده و فراموش می کنیم که این کار را انجام داده ایم. سپس برای ما خوشحال کننده خواهد بود که خلاقیت خود را به آفرینش والدین بهشتی افزوده و به مخلوقات کمک کنیم تا نقش و وظیفه مربوط به خود را ایفا کنند. ناجی قبیله ای بهشتی باید به گونه ای زندگی کند که بتواند به مخلوقات کمک کند تا نقش هایی را ایفا کنند که به آنها شادی می بخشد. ناجی قبیله ای بهشتی با طی طریق از چنین فرآیندی، به حق مالکیت بر مخلوقات دست می یابد. آنگاه از میان اعضای قبیله او افرادی با دارائی‌های بسیار ظاهر می شوند، یا فرد یا افرادی ظاهر می شوند که هدایای زیادی پیشکش می کنند. بسیاری از این معجزات در روزهای اولیه نهضت، زمانی که والدین راستین در حال گسترش کار مشیتی خود بودند، رخ می‌داد. ناجی قبیله‌ای بهشتی با کسب مکرر چنین تجربیاتی، می آموزد که مسیری را یافته و گسترش بدهد که در آن به مخلوقات لذت و شادی بدهد. آنگاه مخلوقات هر زمان که ناجی قبیله‌ بهشتی به آنها نیاز داشته باشد، از هر مسیری که ممکن باشد، به او راه خواهند یافت.

2) مدیریت دنیای مادی از طریق عشق راستین

ناجی قبیله‌ای بهشتی یک عضو برکت گرفته است که طبیعت اصیل او در یک خانواده چان ایل گوک بازسازی شده است، بگونه‌ای که می تواند صدای قلب اصیل را بشنوند. بنابراین، هر زمان که با دنیای مادی سروکار داشته باشد، طبیعت اصیل او به طور اتوماتیک وارد عمل خواهد شد. همانطور که از ضرب المثل کره ای می آموزیم که “دیدن، آرزو کردن است”، انسان ها با دیدن چیزهای مادی تمایل دارند که آنها را در اختیار داشته باشند. با این حال، مادیات را نمی‌توان فقط به این دلیل که ”می‌خواهیم دارای آن‌ها شویم“، در اختیار گرفت. به همین دلیل یک ناجی قبیله ای بهشتی که ماموریتش را به انجام رسانده است باید از مادیات مطابق با طبیعت اصیل خود استفاده کند. این کار دشواری است مگر اینکه در یک موقعیت عمومی و نه خودمحور باشیم. هنگامی که ما چیزهای مادی را بر اساس طبیعت اصیل خود مدیریت می کنیم، با تجربیات مکرر می آموزیم که چیزهای مادی به طور طبیعی زمانی که به آنها نیاز داریم به سراغ ما می آیند و زمانی که نیاز نداریم ما را ترک می کنند. و هنگامی که یک ناجی قبیله ای بهشتی، که فردی متعلق به والدین بهشتی است، برای کارهای عمومی به چیزی نیاز دارد، با تجربه واقعی می‌بیند که آن چیزها به شیوه ای معقول و به میزان دقیق مورد نیاز در اختیار او قرار می‌گیرند. در این مسیر، ناجی قبیله ای بهشتی که انسانی با طبیعت اصیل بازسازی شده است، نقش واسطه ای را بازی می کند که مخلوقات را به جایی که می خواهند برسند، به حرکت درمی‌آورد و این گونه دنیای مادی را با عشق مدیریت می کند.

پدر راستین که به عنوان انسانی با طبیعت اصیل به زمین آمد، چگونه دنیای مادی را مدیریت کرد؟ ما می دانیم که او پس از ورودش به شهر بوسان در سال 1951، وقتی سه سال و نیم در آنجا ماند، چگونه نگرانی های مادی را مدیریت کرد. او وقتی از کره شمالی به عنوان پناهنده به شهر بوسان آمد، هیچ چیزی نداشت. زمانی که رورند وان پیل کیم با ترسیم پرتره سربازان آمریکائی و فروش آنها به سختی درآمد کسب میکرد، و همه را به پدر میداد، پدر راستین تمام آن پول را برای نیازمندان خرج می‌کرد، به همین خاطر، همیشه از رورند وان پیل کیم عذرخواهی می کرد. با این حال، چنین روزهایی، نه یکی دو بار، بلکه مدام تکرار شد. چنین اعمال و رفتاری بود که در نهایت راه را برای ”چان جانگ گونگ“ امروزی هموار کرد.

پدر راستین می‌دانست که جهان مادی چه می‌خواهد، و در رسیدن به تعادل و برابری با جهان مادی و انجام داد و گرفت با آن بسیار ماهر بود. اگرچه او نیز به چیزهایی نیاز داشت، اما همیشه به دنبال افرادی می گشت که بیشتر به آنها نیاز دارند و همه چیز را به اشتراک می گذاشت. او می دانست که در عشق راستین، خروجی بیشتر از ورودی است و آن دانش را به عمل تبدیل کرد. یادش آمد که حتی ماده هم چشم دارد. او احساس کرد که ماده زندگی می کند و نفس می کشد، زیرا یک موجود زنده است. ناجیان قبیله ای بهشتی افرادی هستند که خانواده اصیل آدم را بازسازی کرده اند، و از طریق ذات اصیل خود می توانند صدای چیزهای مادی را بشنوند که خواسته و نیازهایشان را بیان می‌کنند. ناجیان قبیله‌ای بهشتی به جایگاهی رسیده‌اند که می‌توانند آن صداها را بشنوند و برای تحقق بخشیدن به آن خواسته‌ها دست به داد و گرفت می زنند.