چرا خدا در طول تاریخ همواره بر مردان تمرکز کرده بود؟
پاسخ اساسی به این سوال بر پایه درک ما از اصل الهی، بطور واضح در اصل آفرینش نهفته است. آدم (یا مردان به طور کلی) در دوره رشد خود بخشی از سلسله مراتب فرشتگان بودند. این به وضوح در بخش “چرا ما از سختی ها عبور می کنیم در کتاب برگزیده سخنان پدر راستین بنام ”خواست خدا و جهان“ بیان شده است. پدر اغلب میگفت که انسانهای سقوط کرده بسان فرشتگان هستند، زیرا ما به دلیل سقوط، تحت تسلط فرشته قرار گرفتیم و هرگز از آن حوزه خارج نشدیم. فرشته! چون مجرد هستیم، نمیتوانیم تولید مثل کنیم، نمیتوانیم عشق را به صورت افقی گسترش دهیم، و مردان نابالغ تمایل دارند به همه چیز به صورت فردی و سلسله مراتبی مانند فرشتگان نگاه کنند. در اصل، قرار بود تا آدم هدف فرشته و (حتی) هدف خدا را برآورده نموده و سپس حوا را دریافت کند که از طریق او دنیای افقی مبتنی بر عشق افقی توسعه مییافت.
با انجام این کار، آدم مسئول بود تا متمرکز بر عشق، بر فرشتگان مسلط شده و جایگاه خود را با بزرگ فرشته و تمامی فرشتگان معکوس کند. بدین ترتیب او محیطی را بوجود میآورد که حوای راستین در آن میتوانست ظهور نماید. پس مرد میبایست محیطی را بوجود آورد که زن بتواند متمرکز بر عشق به بالغ شده و کامل شود. پدر در این زمینه به قرار گرفتن مردان در مقام قابیل و زنان در مقام هابیل اشاره میکرد. و میگفت هنگامی که زن راستین ظاهر می شود، مرد باید تحت فرمان او قرار گیرد و سپس آنها، یعنی مرد به عنوان طرف فاعلی راستین عشق و زن به عنوان طرف مفعولی راستین زیبایی یکی می شوند. در اینجا میتوان گفت که نیروی زیبایی قوی تر از نیروی عشق است.
تا زمانیکه مرد محیط کامل را چه در آفرینش و چه در بازسازی، بوجود آورد، تمامی توجهات متمرکز بر اوست. بنابراین در این عصر نیز در دوران اولیه نهضت هماهنگ تمام توجهات روی پدر متمرکز بود تا اینکه او، حداقل به صورت مشروط، محیطی را برای ظهور مادر از طریق مراسم ”پال جانگ شیک“ در سال 1989 بوجود آورد. در عرض سه سال، مادر راستین به عنوان رئیس فدراسیون زنان در صحنه جهانی ظاهر شد. در آن زمان، او نماینده برجسته والدین راستین در سراسر جهان بود و پدر اغلب در مورد اینکه مادر چگونه با او برابر است و پس از مرگ او رهبری را به عهده خواهد گرفت، صحبت میکرد. در این دوره بسیاری از اعضا در سراسر جهان با مادر راستین ملاقات کردند در حالیکه هرگز با پدر راستین دیدار نداشتند.
به همین دلیل، کتاب مقدس تماماً در مورد بوجود آوردن محیط است، چیزی که هرگز محقق نشد. به همین علت همه چیز در مورد مردان است، زیرا این کار آنهاست. موضوع آفریده شدن حوا از دنده آدم را میتوان اینگونه تعبیر کرد (بدن مرد، محیطی که او خلق کرده است). عیسی گفت که خوب است که او برود (یوحنا 14 – 16) تا تسلی دهنده (روح القدس، عروس او) بیاید و تمام حقیقت را آشکار کند. سرانجام در پایان مکاشفه، بره مأموریت خود را کامل می کند و شهر مقدس در مقام عروس ظاهر میشود.
به دلیل سقوط، مردان با بدرفتاریهایشان، از زنان سوء استفاده می کنند و به دلایل خودخواهانه همه چیز را بر خود متمرکز می کنند. و اکنون زنان سقوط کرده پاسخ داده و از آنها به خاطر مرد بودن انتقاد کرده و میگویند که آنها میتوانند تمام کارهایی را که مردان انجام میدهند، آنها نیز میتوانند انجام دهند … و اگر این گفتارها و بگو و مگوها ادامه پیدا کند همه چیز خیلی پیچیده میشود. اما نکته این است که طبیعت اصیل این است که مرد در ایجاد محیط، و خانهای پیشقدم شود که زن (به ویژه همسرش) در آن محافظت شده، آسایش داشته و زیبایی و عشق کامل را بوجود میآورد.
سهم مسئولیت ویژه زن راستین
به این تصویر نگاه کنید، این اثر تصویری از ملکه سبا است که با پذیرش و برسمیت شناختن پایه و قدرت سلیمان ثروت پادشاهی خود را به او تقدیم می کند. این عمل براساس اصل الهی چه معنائی دارد؟
در بیست و چهارم ماه می 1998 مراسمی در بلودیر برگزار شد که به آن مراسم نقطه عطف پیشکش میگویند. پدر در جایگاه خدا ایستاد و مادر همراه با نمایندگان کشور حوا (ژاپن) رو به او ایستاد و فرزندان پشت سر او قرار گرفتند و مادر گفت همه چیز را به تو تقدیم می کنم. این مراسم دلالت بر مسئولیت مادر برای متحد کردن همه زنان و آوردن مردان و فرزندان و تقدیم آنها به پدر راستین دارد. برای کاوش عمیق تر در وقایع دهه 1990باید یادآوری کرد که در آگوست و سپتامبر 1989 والدین راستین پیروزی پسر ارشد را در هر مرحله اعلام کردند و مراسم ”پل جانگ شیک“ و عصر والدگرایی بهشتی را در کودیاک آلاسکا برگزار نمودند. بنابراین، پدر راستین، پیروزی قابیل و هابیل را در هر سطحی به پسر بزرگتر بازگردانده و بدین ترتیب جهان توانست در دو دهه بعدی والدین را در هر سطحی پذیرا باشد.
والدین راستین وجود خود را فدا نموده و همچنین نهضت را به عنوان قربانی تقدیم کردند تا با برکت دادن به جهان این امر را بواقعیت درآورند. در سال 1990، مادر راستین ظهور والدین راستین را در کره اعلام کرده و پدر در دومین مجمع ادیان جهانی در سانفرانسیسکو چنین کردند و برخی از رهبران مسیحی که تا به آن زمان از والدین راستین حمایت میکردند، از آنها رویگردان شدند.
در سال 1991 ناجی قبیله ای و فدراسیون زنان برای صلح جهانی به طور جدی آغاز شد و همچنین دیدار با کیم ایل سانگ انجام گرفت. در سال 1992 با برکت 40 زوج مسلمان، افتتاحیه فدراسیون زنان نیز برگزار گردید و بدنبال آن اولین جشنواره جهانی فرهنگ و ورزش برگزار شد که شامل 30000 زوج برکت گرفته بود که اولین مراسم برکت واقعی جهانی بود که مردمی از تمامی نژادها و ملت ها و پیشینه های مذهبی را در برگرفت.
در سپتامبر 1993 مادر راستین، ظهور والدین راستین و تغییر نسب خونی را در یک سخنرانی در مقر سازمان ملل اعلام کرد. در چهارم مه 1994 پدر بعنوان یک نوآوری الهیاتی، پیمان جدید خانواده را به ما داد و دو روز بعد در سوم ماه مه کانون خانواده برای اتحااد و صلح جهانی تأسیس شد که ما را از عصر رستگاری فردی از طریق دین، به عصر رستگاری خانواده ملت و جهان از طریق دین منتقل کرد. برکت ازدواج مقدس در بهار سال 1996، ناجیان ملی در چان جانگ گونگ در طی یک ورکشاپ 40 روزه در سال بعد آغاز شد. آوریل 1997 با اعلام پایان انجمن روحالقدس برای اتحاد دنیای مسیحی، و آغاز کانون خانواده برای اتحاد و صلح جهانی، پدر پایان دین و شروع دوران خانواده را اعلام کرد.
چرا این مطالب در اینجا عنوان میشود؟ همه اینها با پیروزی مادر راستین که تمامی شرطها را در یگانگی کامل با پدر راستین برآورده نمود و همچنین اتحاد خانواده های راستین با والدین راستین و به ارث بردن برکت، سازمان های پیشرو و شرکت در تورهای سخنرانی در سراسر آمریکا همراه بود.
در نهم آگوست 1997 پدر روز سبت جهانی برای والدین بهشت و زمین اعلام کرد و این بر اساس حرکت جهانی برای برکت گرفتن متاهلین بود که سه ماه قبل در استادیوم جان اف کندی برکت گرفتند. در این مراسم سه میلیون و ششصد هزار زوج برکت گرفتند.
در 11 سپتامبر، عهد آدم چهارم اعلام شد، و پدر در سال 1999 در یک سخنرانی طولانی معنای دوره آدم چهارم را توضیح داد. توضیح بسیار ساده بود به این معنا که در دوره آدم چهارم هر فردی پسر یا دختر خلف والدین راستین خواهد شد.
فعالیتهای برکت از طریق برکت ازدواج 1997 در استادیوم RFK در واشنگتن دی سی گسترش پیدا کرد. برکت 1998 در مدیسون اسکوئر گاردن در شهر نیویورک بطور عمومی و باز به صورت برکت دنیای روح توسعه پیدا کرد و پس از آن فعالیتهای جوانان گسترش یافت و برکت در تمامی ادیان نژادها و ملل با محوریت مسیحیت چند برابر شد.
والدین راستین براساس تسلط آدم و حوای راستین بر جهان هستی، برکت دنیای روح را بر پایه آزادسازی اجداد رهبری کردند. در سال 1999 گردهمایی 80 شهر برای پیشرفت جهانی شدن جنبش خانواده راستین برگزار شد که عمدتاً تور سخنرانی مادر راستین بود. پدر در هشت شهر سخنرانی کرد و مادر راستین در 72 شهر از جمله 16 شهر در ژاپن، 24 شهر در آمریکا و 32 در سراسر جهان از جمله روسیه مولداوی قزاقستان قرقیزستان مغولستان و در تالار بزرگ خلق چین در میدان تانمان سخر که جنبشی چشمگیر در لایههای بوروکراسی برای شهادت دادن به خدا و والدین راستین بود. پدر راستین در پایان اعلام کردند که مادر از طریق این تور سخنرانی هشتاد شهر پایه برای به تسلیم واداشتن شیطان در پیشگاه خدا و والدین راستین و بشریت را تاسیس کرد.
والدین راستین از خدا نخواستند که بزرگ فرشته را نابود کند، آنها بزرگ فرشته را سرزنش نکردند، بلکه خودشان برای تمام مشکلات مسئولیت بر عهده گرفتند. چون سقوط در نهایت مسئولیت آدم بود، بنابراین والدین راستین مردم حوزه شیطان یعنی ما را دوست داشتند و تمام گناهان و کاستی های ما را بر دوش کشیده و ما را سرزنش نکرده یا ما را متهم نکردند. آنها ما را دوست داشته و ما را در راه بازسازی فردی یاری رساندند. آنها با بازسازی انسانها و قرار دادن آنها در مسیر دریافت برکت ازدواج و تشکیل خانواده های خوب متمرکز بر عشق فداکارانه به دشمن یا فرزندان دشمن، و به تسلیم واداشتن دشمن… بطور طبیعی بزرگ فرشته را وادار به تسلیم کردند.
مادر راستین در سراسر جهان مورد استقبال قرار گرفت و فرزندان خود را بعنوان الگوی خوب هدایت کرد و بنابراین پدر اعلام کرد که مادر از جانب خدا، شیطان و تمامی مردم به رسمیت شناخته شده است و به عنوان مادر راستین مسئولیت خود را به انجام رسانیده است.
او با به ورای قلمرو دین رفتن به پیروزی رسیده است و مهم ترین پیروزی او، سخنرانی در تالار بزرگ خلق چین بود. پدر گفت مادر لایههای بروکراسی را درهم شکست، چرا که در آن زمان (قبل از برگزاری سخنرانی) متن سخنرانی مادر از جانب ماموران کمونیست بارها و بارها چک شده بود، بعبارت دیگر از جانب کمونیستها اعلام شده بود که نباید درباره خدا سخنی مطرح شود. اما مادر به خاطر قلب، به خاطر عشق و به خاطر داد و دریافت فردی، سرانجام شیطان را به تسلیم واداشت.
پدر گفت که ”من در برابر بهشت و زمین اعلام میکنم که مقام حوا در مقابل آدم که مرتکب اشتباه شده بود، بازسازی گردید“ و ادامه داد: ”عهد برابری زن و مرد فرا رسیده است. عصر برابری زن و مرد بر اساس عشق است.“
برابری زن و مرد نه بر اساس تخصص دو و میدانی سیاست، اقتصاد یا سبک مد، بلکه بر اساس عشق است که مردان و زنان بطور برابر برای خدا و برای یکدیگر ارزشمند هستند. به خاطر اینکه به آنها بطور برابر این توانمندی در عشق ورزیدن اعطا شده است و این امر برای کارکرد عشق و تبدیل شدن به الگو بسیار حیاتی است.
این توانمندی برای همیشه در والدین راستین تثبیت شده است، پدر راستین از زنان خواست تا متحد شده و برای تغییر جهان با هم همکاری کنند. او گفت اکنون زمانی است که ما باید زنان را متحد کنیم و به مردان در مورد آنها آموزش دهیم.
بنابراین پدر راستین میدانست که مردان برای مدتهای بسیار این موضوع را درک نخواهند کرد و بنابراین باید آموزش ببینند. 12 روز بعد پدر یک لوحه به مادر راستین تقدیم کرد که بر روی آن چنین حک شده بود: ”تو فرزند اصیل خدا با مأموریت ویژه هستی، تو ماموریت خود را به عنوان فرزند راستین در پیشگاه خدا ، ماموریت همسر راستین در برابر شوهرت، و ماموریت والدین راستین را در برابر فرزندانت به انجام رساندی.“ پدر با اشاره به دستاوردهای مادر در این رنج بطور واضح بیان کرد که هزینهای را که مادر راستین برای این امر پرداخت نمود عمدتاً از چشم ما و جهانیان پنهان است. پدر گفت در این زمان مادر به عنوان مادر سه عصر، شرطهائی را برپا نمود. نه فقط آن بلکه شرطهائی را هم برای قربانی شدن مردان و زنان تاریخ بشر برپا کرد. در طول تاریخ مردان زنان را قربانی کرده و زنان نیز مردان را قربانی کرده اند. مادر راستین می توانست پدر را قربانی کند اما برعکس خودش را قربانی سه عصر تاریخ کرد.
بنابراین او و پدر راستین توانستند در این جایگاه تحقق کامل ایدهآل خدا برای آفرینش بایستند. بدینسان والدین راستین در جایگاه آدم و حوای بازسازی شده در سطح جهانی قرار گرفتند. در دهه 1990 مادر راستین شیطان را شکست داد. این کافی نیست که فقط آدم شیطان را شکست دهد، حوا هم بایستی شیطان را در سطح جهانی شکست دهد و مادر راستین این کار را انجام داد.
مادر راستین به واری حوزه مذهب رفت که حوزه فرزند در برابر حوزه خانواده است، و بنابراین او در جایگاه حوای کامل شده، مادر ملتها قرار گرفت و از این رو، او در جایگاه کامل شده قرار دارد. این جایگاه قبل از ظهور مذهب است، یعنی جایگاه حوا که با آدم برکت گرفته و ملتها در مقام فرزندان آنها قرار میگیرند. معنایش این است که در طی چند نسل، آدم و حوا صاحب فرزندان و بازماندگانی خواهند شد که در سطح کره زمین توسعه پیدا میکنند. اینگونه مادر دنیا را به پدر راستین تقدیم کرد و در این مسیر او فرزند اصیلی شد که بعنوان همسر پدر کامل شد و پدر برای دستاورد او در شانزدهم ژوئن 1999 جشن گرفت و دو روز بعد پدر گفت که حوا در سه عصر آدم را قربانی کرده است، اما مادر براساس پایههای عنوان شده فوق، آن را واژگون کرد تا مادر سه عصر بشود.
والدین راستین به طور کامل به هدف آفرینش دست یافتهاند. والدین راستین برای همگان به برابری زن و مرد براساس عشق نائل شدهاند. زن و مرد در جایگاه زن و شوهر خدا را دوست داشته و یکدیگر را دوست میدارند و این برابری است. وقتیکه به چنین چیزی نائل آمدیم همه چیز به انجام میرسد.