24 جولای 1963 یک روز تاریخی برای کانون خانواده و برای عروس و دامادهایی است که 60 سال پیش در مراسم برکت ازدواج 124 زوج در سال 1963 در تالار شهروندان سئول شرکت کردند. این اولین بار بود که چنین مراسمی به صورت علنی برگزار می شد. تا آن زمان، این مراسمهای ازدواج دسته جمعی در ساختمان دفتر مرکزی نهضت هماهنگ در آن زمان در منطقه چانگ پا دونگ  در سئول برگزار می شد. اوایل دهه 1960 دوره‌ای بود که نهضت به سرعت در حال رشد پدر مون که چند سال قبل از آن تأسیس کرده بود، تحت آزار و اذیت شدید قرار گرفت. در آن تلاش‌هایی مخصوصا از جانب مسیحیان برای متوقف کردن ازدواجهای دسته جمعی و حتی زندانی شدن سان میونگ مون به خاطر برگزاری آن‌ها صورت گرفته است.

اما او و نهضت بی وقفه ادامه دادند (از مراسم برکت مقدس پدر و مادر مون و 3 زوج اول در سال 1960، به 33 زوج در سال 1963، و 72 زوج در سال 1962). در یک تلاش تبلیغاتی بزرگ، و برای نشان دادن اینکه این مراسم برکت ازدواج نه اینکه افول کرده بلکه گسترش یافته است، 124 زوج تازه ازدواج کرده در سال 1963 سوار بر 150 تاکسی در مرکز شهر سئول به خیابان رفتند تا توجه بسیاری را در خیابان های شلوغ پایتخت به خود جلب کنند.

پدر مون پس از آن گفت که 36 زوج (3 + 33) و 72 زوج در درون دفتر مرکزی نهضت هماهنگ برگزار شد و آنچه را که او “پایه درونی متمرکز بر نهضت ما” نامید را تضمین کردند (چم بومو گیانگ )، او گفت که از طریق 124 زوج، “ما یک پایه در سطح جهانی را بوجود آورده و گسترش بودیم دادیم” (ص 335 چم پو مو گیانگ) آن زوج ها نماینده ملت های جهان بودند. پدر مون توضیح داد: «تاسیس 124 زوج شرطی را برای خدا بوجود آورد تا بتواند به شکلی بی سابقه در سطح جهانی کار کند. زمانی که تعداد کشورهای عضو سازمان ملل به 120 کشور رسید، ما وارد آخر زمان شدیم. (چم بومو گیانگ، ص 336)

مراسم برکت سال 1963 از بسیاری جهات، نمایانگر چیز جدیدی بود. وی به این نکته اشاره کرد: «در زمان برکت 124 زوج، به چهار مرد که از محکومان سابق بودند، اجازه دادم تا در این مراسم حضور داشته باشند. حضور چنین افرادی در گروه کاملاً ضروری بود. کار خدا ​​نه محکوم کردن مردم، بلکه نجات آنها است. خدا به دنبال رستگاری و رهائی همه مردم است، نه فقط مؤمنان مذهبی، بلکه افراد وظیفه شناس که کافر هستند و همچنین کسانی که گناه کرده اند و کسانی که در زندان هستند.» (چم بومو گیانگ، ص 336)

در عین حال، مراسم برکت 124 زوج آخرین رویدادی بود که فقط زوجهای کره‌ای را شامل می شد. پنج سال بعد، در مراسم بزرگ بعدی برکت ازدواج، 430 زوج در 22 فوریه 1968، یک زوج ژاپنی – Osami Kuboki (1931-1998) و همسرش Tetsuko شرکت کردند. سال پس از آن، 43 زوج از 10 کشور در دومین تور جهانی پدر و مادر مون، ابتدا 13 زوج در واشنگتن دی سی، ایالات متحده آمریکا در 28 فوریه، سپس 8 زوج در اسن، آلمان غربی در 28 مارس، و در نهایت 22 زوج در توکیو، ژاپن در 1 ماه مه 1969 برکت گرفتند.

گزیده‌ای از پیام مادر راستین در شصتمین سالگرد برکت 124 زوج که به میزبانی والدین راستین بهشت، زمین و بشریت در 24 ژوئیه 2023 در چان جانگ گونگ برگزار شد.

آیا 60 سال از برکت 124 زوج می گذرد؟ [بله.] شما راه درازی را پیموده‌اید. همگی در دهه هشتاد یا نود از زندگی‌ خود هستید؟ [بله.] شما افرادی هستید که برکت دریافت کرده و برای رسیدن به چان ایل گوگ راه طولانی را طی کرده‌اید!

چان ایل گوک جایی است که رویای آفریننده و والدین بهشتی ما، می‌تواند محقق شود. ماموریت والدین راستین این است که در ملازمت به آفریننده و والدین بهشتی، روی زمین زندگی کنند.

6000 سال طول کشید تا والدین راستین در این دنیای سقوط کرده ظهور کنند. دو هزار سال پیش، عیسی مسیح یگانه پسر خدا بود، یگانه پسر خدا!

والدین بهشتی ما نمی‌توانست بشریت سقوط کرده را رها کند. او برای تحقق مشیت رستگاری، با انتخاب اسرائیل به عنوان قوم برگزیده نجات بشریت را آغاز نمود. تولد یگانه پسر خدا،‌ پس از 4000 سال، که والدین بهشتی سرانجام توانست بگوید ”این پسر من است“، چقدر برای والدین بهشتی سخت و دشوار بود.

خدا تا زمان تولد یگانه پسر خدا، از طریق ابراهیم، ​​اسحاق و یوسف کار کرد. نسب خونی خوبی که خدا توانست انتخاب کرده و با آن کار کند متفاوت است. از چنین تباری بود که یگانه پسر خدا به دنیا آمد. با توجه به اصل آفرینش، آفریننده مخلوقات را در بهشت و زمین به صورت خود آفرید و زن و مردی را آفرید که اولین اجداد بشر باشند.

آفریدگار برای رشد انسان‌ها یک دوره زمانی قائل شد، و قصد داشت با مردمی زندگی کند که با تلاش خود شخصیتشان را کامل کرده‌‌اند. با این حال، اولین اجداد بشر نتوانستند به آن کمال دست یافته و با سقوط خود، دنیای سقوط کرده‌ای را بوجود آوردند که امروزه شاهد آن هستیم.

تاریخ بشر مملو از جنگ و درگیری است. اگرچه بشریت به دنبال صلح بوده‌اند، اما ما تا به این زمان نتوانسته‌ایم آغازگر جهانی صلح آمیز باشیم، چرا؟ زیرا طرف فاعلی، سرور در ظهور دوباره متولد نشده بود.

گفته می شود که مریم از طریق روح القدس عیسی را آبستن شد، اما نتوانست مسئولیت خود را انجام دهد. اگرچه این به معنای انجام کارها به گونه‌ای دیگر است، او باید در مورد مشیت الهی تعمق می‌کرد، منتهی زندگی او بر دغدغه‌های معمولی و روزمره انسانی متمرکز شده بود.

خدا مدتها پیش قوم جدیدی را بنا نهاد که همان نژاد ”هان“ بود. اگر به ”گوجوسان“ توجه کنید، متوجه سلسله هان می‌شوید که برای خدا ​​احترام قائل بوده، طبیعت را دوست داشته و عمدتاً زندگی به سبک کشاورزی داشتند.

آنها توسط بسیاری از کشورهای همسایه در طول هزاران سال مورد تهاجم قرار گرفتند. با وجود این، آنها هرگز به کشور دیگری حمله نکردند. قوم ”هان“ سرزمین‌های وسیعی را در چین تحت کنترل خود داشتند. با این حال، آنها به سمت جنوب یعنی به سمت کشوری که اکنون به عنوان شبه جزیره کره شناخته می‌شود، حرکت کردند.

خدا باید مشیت الهی و خواست خود را تکمیل نماید. پس از مصلوب شدن عیسی، رسولان از طریق روح القدس تولد دوباره روحی را تجربه کردند و از طریق آنها بود که ایمان مسیحی یا مسیحیت آغاز شد. آنها پس از آزار و شکنجه‌های بسیار در روزهای اولیه، دوباره برخاستند و منتظر برگشتن عیسی بودند که وعده بازگشت داده بود.

اما در واقع این افراد تعالیم عیسی را مستقیماً از او دریافت نکرده بودند. عیسی گفت: «من چیزهای زیادی برای گفتن برای شما دارم، اما اکنون توان تحمل آن را ندارید.» به عبارت دیگر، مراکز مسیحی از ماهیت بنیادین عیسی بی‌اطلاع هستند.

مسیحیت با فرهنگ کاتولیک شروع شد و آنها پس از استقرار و کار و تلاش متمرکز بر یک نظام انسان محور، فاقد روح و حقیقت بودند. بنابراین، روحانیونی که خود پدیده‌های روحی را تجربه نکرده بودند و نمی‌توانستند به خوبی با آنها برخورد کنند، چگونه با کسانی که دنیای روح را می‌دیدند رفتار کردند؟ آنها بعنوان ”شکار جادوگر“ افراد بسیاری را اعدام کردند. به همین دلیل است که کمونیسم از عمق این فرهنگ کاتولیک متولد شد و ادعا کرد که خدا وجود ندارد و یا اینکه خدا مرده است.

مارتین لوتر آغازگر اصلاحات مذهبی بود و جان کالوین آن را محکم‌ و استوارتر پایه گذاری کرد. جان کالوین اظهار داشت که روحانیون، بزرگان، شماسها (خادمان و آغازگران سلسله ‌مراتب روحانیت) و مردم عادی باید متحد شوند و با هم به خدا خدمت کنند. به همین خاطر رشد روحی اجتناب ناپذیر بود.

پیوریتن ها به دنیای جدیدی مهاجرت کردند که ما اکنون آن را بنام آمریکا می‌شناسیم و آنها قدرت دموکراتیک بزرگی را در عصر حاضر بوجود آوردند. کار و تلاش خدا بر ​​این امر قرار گرفته بود که محیطی برای والدین راستین بوجود آورد که آنها در آن بتوانند مشیت الهی را به انجام برسانند.

با این حال، هیچ کسی حقیقت مشیت الهی ​​را نمی‌دانست یا از آن چیزی به زبان نمی‌آورد. همه شما باید این را بدانید. یگانه دختر خدا پس از 6000 سال در سال 1943 در شبه جزیره کره به دنیا آمد، یگانه دختر خدا! او باید شاهد تکمیل مشیت الهی باشد.

کسی که در همان موقعیتی قرار می‌گیرد که عیسی وعده بازگشت را داده است، ناجی در ظهور دوباره است. در زمان تولد یگانه دختر خدا، کره تحت سلطه ژاپن بود. آزادی کره در سال 1945 روی داد، اما همراه با آزادی، ما شاهد شکل‌گیری هم دموکراسی و هم کمونیسم بودیم.

در آن زمان من در کره شمالی بودم. اما دائی من که در ژاپن تحصیلاتش را به انجام رسانیده بود، بدنبال فارغ التحصیلی به شمال بازنگشت. اطلاعاتی دریافت کرده بودیم مبنی بر اینکه او به کره جنوبی رفته و در آنجا به خدمت سربازی مشغول بود. (به همین خاطر مادر راستین بهمراه مادرشان راهی جنوب شدند.) در چنین شرایطی، کمونیستها در شمال با کمک اتحاد جماهیر شوروی، خود را برای حمله به جنوب شبه جزیره کره آماده می‌کردند.

بر اساس اصل آفرینش، خدا باید یک دوره رشد را به من عنایت می‌کرد. همانطور که می‌دانید یک کودک شش ساله نمی‌تواند مشیت الهی را به انجام برساند. بنابراین، خدا باید از من محافظت می کرد. از آنجایی که این کار با میزان قدرت و توانایی‌های کره‌ جنوبی دشوار بود، شانزده کشور عضو سازمان ملل به کمک ما آمدند. این امر نه متمرکز بر نیروی انسانی، بلکه این خدا بود که چنین چیزی را میسر ساخت. چه چیزی باعث شد که جوانان این شانزده ملت، در این سرزمین خون بیافشانند؟

با تعمق در مشیت الهی، فکر کردم اگر مسئولیتی به عهده نگیرم، انجام آن بتعویق افتاده و بسیار طولانی‌تر خواهد شد و در نتیجه خدا می‌بایست بیشتر منتظر بماند. بنابراین همه چیز را کنار گذاشتم. من فقط به والدین بهشتی خود می‌اندیشیدم.

با این حال، امیدوار بودم که با صبورانه منتظر ماندنم، مشیت الهی طولانی نشود. اما خدا ​​به من گفت که روز ملی (مراسم روز تاسیس چان ایل گوک)‌ را برگزار کنم. خدا گفت انجام این امر را نمی‌توان بیش از این به تأخیر انداخت. فرصت انجام مسئولیت بر روی زمین برای همیشه باقی نمی‌ماند. اکنون!، حالا زمانش فرا رسیده است.

شما حتی در دهه هشتاد و نود زندگیتان در مراسم تقدیم حرم مقدس چان وان گونگ که بعنوان نشانه تاسیس و تثبیت چان ایل گوک است، شرکت کردید. این مکانی است که در آن می‌توانید به والدین بهشتی ملازمت کنید. شما واقعاً 124 زوج مفتخر ما هستید. اینطور نیست؟ [بله.]

شما باید قبل از مرگ، مسئولیت خود یعنی بازسازی ملی را به انجام برسانید. از آنجا که شما از والدین راستینی که می‌توانند آزادانه با والدین بهشتی همکاری کنند، برکت دریافت کرده‌اید، باید مسئولیت پذیر باشید.

در طی ده سال گذشته، چقدر سرمایه گذاری کردم و از همه شما خواستم که ناجیان قبیله‌ای بهشتی و زوج‌های چانبو بشوید؟ با این حال، این به تنهایی کافی نیست. اکنون ملتی وجود ندارد که به والدین بهشتی ملازمت کند. خدا مردم ما را به عنوان مردمی برگزیده بزرگ کرد تا به ارمغان آورنده تولد یگانه دختر خدا باشند. اما ما باید در پیشگاه خدا ​​مسئولیت بپذیریم. درسته یا نه؟ [درسته.] قطعاً ما نباید مردمی باشیم که قدر چنین برکتی را ندانیم. زمانی که شما بر روی زمین هستید و مادر راستین هم روی زمین است، بارزشمندترین دوره زمانی است. هیچ یک از شما نباید اجازه دهد این فرصت از دست برود.

دیروز عصر گزارشی (از یک پیروزی) دریافت کردم. (در ماه مه)‌ با ریاست منطقه ایالات متحده تماس گرفته و از او خواسته بودم تا برای بازسازی ملی به کره بیاید. او (در کره) مسئول یک مرکز کانون خانواده شد که چیزی کمتر از 100 نفر عضو داشت. با اینکه او دوره کوتاهی است که کارش را در این مرکز شروع کرده، اما یکشنبه گذشته 350 نفر در سرویس هفتگی این مرکز شرکت کرده بودند.

شما نیز باید به عنوان پسران و دختران سرافراز در پیشگاه والدین بهشتی بایستید. ایجاد محیط برای والدین بهشتی و والدین راستین بر عهده خانوادهای برکت‌گرفته است. آیا شما این کار را انجام خواهید داد؟ [بله.] متشکرم. من از اینکه همگی شما سلامتی خود را حفظ کرده‌اید، سپاسگزارم.

اکنون بیایید مسئولیت خود را به انجام برسانیم. تا زمانی که می‌توانیم یک قدم به جلو برداریم، بیایید چنین کنیم، باشه؟ [بله.]