راهنمائی معنوی براساس تعالیم والدین راستین برای خانوادههای برکت گرفته
والدین بهشتی بعد از آفرینش بهترین محیط برای یک زندگی آزادانه برای انسانها، آدم و حوا را آفرید. والدین راستین نیز بهترین محیط را برای خانوادههای برکت گرفته در راستای انجام ماموریت والدین قبیلهای بوجود آوردهاند. با ارزشترین چیز بوجود آوردن محیط لازم در دنیای روح برای همکاری ارواح با ما است. والدین راستین عصری را گشودند که در آن، اگر خانوادههای برکت گرفته تنها اعلام کنند که ماموریت خود را بعنوان والدین قبیلهای به انجام خواهند رسانید، دنیای روح میتواند با آن خانوادههای برکت گرفته همکاری کند. تمامی مرزهائی را که تا به حال بین دو دنیای روح و جسم وجود داشته، فروریخته است و عصری نوین آغاز شده است که در آن دنیای روح میتواند آزادانه با ما همکاری کند.
سه مرحله زندگی و دنیای روح
تمامی انسانها بگونهای آفریده شدهاند که از سه مرحله در دوره زندگیشان طی طریق کنند که این عبارتند از 9 ماه در درون رحم، 100 سال بر روی زمین و ابدیت در دنیای روح. دوره زمانی در درون رحم، دوره آمادگی برای زندگی بر روی زمین و دوره زندگی بر روی زمین، دوره آمادگی برای زندگی در دنیای ابدی روح است. انسانها بعد از اتمام دوره 9 ماهه در درون رحم، بر روی زمین متولد میشوند و بعد از اتمام 100 سال زندگی بر روی زمین، بعنوان روح در دنیای روح متولد خواهند شد و در آنجا برای ابدیت خواهند زیست. بعبارت دیگر والدین بهشتی انسانها را بگونهای آفرید تا در این سه مرحله زندگی کنند. ما 9 ماه را در درون رحم سر میکنیم که آن را دوره زندگی زیر آب مینامیم. بعد به مدت 100 سال از هوا تنفس میکنیم که آن را دوره هوا نامیده و در دنیای روح از عشق تنفس خواهیم کرد که آن را دوره عشق مینامیم. ما برای 9 ماه در درون رحم از طریق بند ناف تغذیه شده و نفس میکشیم. بر روی زمین به مدت صد سال از طریق دهان غذا خورده و با استفاده از بینی نفس میکشیم. در دنیای روح، از طریق بینی روحی و سلولهای بالای سرمان نفس خواهیم کشید. در آنجا ما توسط این آلات تنفسی احساس کرده، پیوند خورده و در یک محیط بسیار سبکبار بدون هیچ محدودیتی زندگی خواهیم کرد. برای انسانها بسیار مهم است که در طی صد سال زندگی بر روی زمین، آلات تنفس عشق در دنیای روح خود را آماده کنند تا در دنیای عشق بتوانند از آن استفاده کنند.
با خروج کودک از رحم و تولد او بر روی زمین، بند ناف او قطع میشود، که این مسئله در دنیای رحم مرگ محسوب میشود، اما بر روی زمین بمعنای تولد یک زندگی تازه است. در پایان زندگی انسان بر روی زمین، تنفس او قطع میشود که این موضوع بر روی زمین مرگ تلقی میشود اما در دنیای روح به معنای تولد یک زندگی تازه است. بنابراین وقتیکه با پایان زندگی در درون رحم بر روی زمین متولد میشویم و همینطور وقتیکه با پایان زندگی بر روی زمین در دنیای روح متولد میشویم، باید از دروازه مرگ عبور کنیم. در دنیای اصیل، کلمه مرگ نه یک کلمه همراه با رنج و درد بلکه کلمه مقدسی است.
والدین راستین عبارت ”سانگ هوا“ را برای آموزش اهمیت راستین مرگ بوجود آوردند. لحظهای که ما وارد دنیای روح میشویم بهمراهی میوههای حاصله از زندگی بر روی زمین، باید لحظه شادی و پیروزی باشد، یعنی زمانی است که بازماندگان بر روی زمین، باید رفتگان را با شادی راهی دنیای روح کنند و جشنی بزرگ برپا کرده و نه اشک غم و اندوه بلکه اشک شادی بیافشانند. بدین ترتیب، مراسم سانگ هوا مقدس اولین مرحله برای روح انسانی است که پا به دنیای روح گذاشته و با لذت و شادی زندگی ابدی در ملازمت به والدین بهشتی را در آغوش او آغاز میکند. روح ما در زمان مرگ باید بیشتر و عمیقتر از عروس و داماد در زمان ازدواج و آن اولین شب زندگی مشترکشان در شادی و هیجان باشد.
همانطور که هدف زندگی در درون رحم، یک آمادگی برای برخورداری از یک زندگی خوب بر روی زمین است، هدف زندگی بر روی زمین، نه داشتن زندگی خوب بر روی زمین، بلکه آمادگی برای برخورداری از زندگی خوب در دنیای روح است. به همین خاطر زندگی انسانی که در سه دوره زندگی میکند، زندگی زمان حال او یک آمادگی برای آیندهاش محسوب میشود. دوره زمانی در درون رحم دوره آمادگی برای زمین است. چشم، گوش، بینی و دهان که بر روی زمین مورد استفاده قرار میگیرند، در درون رحم باید بخوبی آماده شوند. این موضوع در مورد دنیای روح نیز صادق است. کودک در درون رحم از طریق بند ناف با دنیای بیرون که والدینش میبینند ارتباط برقرار میکند و وقتیکه والدین غذای خوب و سالمی میل کنند، آن کودک نیز کودک سالمی خواهد شد. اما چه اتفاقی خواهد افتاد اگر کودک بدون اعضای ضروری برای زندگی بر روی زمین متولد شود؟ او بصورت یک ناقصالخلقه بر روی زمین زندگی خواهد کرد. به همین خاطر کودک در درون رحم به واسطه دریافت غذای ناسالم از طریق والدینش، در زندگی بر روی زمین با مشکل روبرو خواهد شد. به همین صورت، انسانها نباید در زندگی 100 ساله بر روی زمین، خود را گرفتار زندگی روی زمین کنند. آنها با طی طریق از دورۀ آب در درون رحم و دوره خشکی بر روی زمین، باید عناصر لازم برای زندگی در دوره عشق در دنیا روح را آماده کنند. اگر انسانها در طی زندگی بر روی زمین بدون آمادگی عناصر و آلات لازم برای زندگی در دنیای روح، مرده و به آنجا بروند، بسان یک کودک ناقصالخلقه در دنیای روح متولد شده و در آنجا برای ابد خواهند زیست.
به همین دلیل، شکوه و برکت در آن چیزی نیست که ما بر روی زمین دریافت میکنیم، بلکه در آن چیزی است که ما بعد از مرگ در دنیای روح دریافت خواهیم کرد. انسان باید براساس استاندارد دنیای روح بر روی زمین زندگی کند. و این معنایش آن است که ما باید در طی زندگی بر روی زمین، همگام با دنیای روح عشق راستین را بکار بگیریم. ما باید در زندگی بر روی زمین از طریق شرطها و دعاها با دنیای روح ارتباط برقرار کرده و بعنوان کسی که به کمال بر روی زمین دست پیدا کرده در قالب روحی زندگی کنیم.
انسانها موجوداتی با ساختار دوگانه وجود جسمی و وجود روحی یا همان بدن جسمی و بدن روحی هستند. بعبارت دیگر ما با دو ساختار من روحی و من جسمی، یا من درونی و من بیرونی آفریده شدهایم. همانطور که بدن جسمی ما دارای پنج حس جسمی است، روح نیز دارای پنج حس روحی است. همانطور که بدن جسمی دارای مغز است بدن روحی نیز دارای مغز است. انسانها از ارزشی جهان شمول برخوردارند چرا که دارای ساختاری دوگانه هستند.
انسانها دارای روح و جسم هستند که به ترتیب در ورای جسم، روح و در ورای روح، خدا قرار دارد. به این دلیل، زمانیکه بطور کامل با خدا یکی شویم، کامل خواهیم شد. انسان اگر چه یک واحد کوچک بیش نیست، اما به خاطر اینکه نماینده تمامی تاریخ و همینطور نماینده تمامی روابط آینده است، از ارزشی جهان شمول برخوردار است.
داشتن زندگی خوب بر روی زمین برای انسان چه معنائی دارد؟ به معنای زندگی همراه با اتحاد روح و جسم است. یعنی وجود جسمی و وجود روحی یکی شوند، یا من جسمی و من روحی متحد شوند یا من بیرونی و من درونی با هم متحد شوند. اگر انسان سقوط نمیکرد، وجود روحی و وجود جسمی بگونهای طنینانداز یگانه میشدند. وقتیکه در انطباق با فرکانس ارتعاش دیاپازون به آن ضربه وارد میآورید، با صدای طنین منعکس خواهد شد. درست مثل دیاپازون، وجود روحی و وجود جسمی در حوزه رزونانس یا تشدید یکی میشوند. چه اتفاقی خواهد افتاد وقتیکه وجود روحی و وجود جسمی یکی میشوند؟
وقتیکه وجودهای جسمی و روحی ما متمرکز بر عشق خدا هماهنگ شده و تشدید میشوند، تمامی سلولهای روحی و جسمی با هم ارتباطی کامل برقرار میکنند. وقتیکه ما چشمهایمان را بطور کاملا فعال باز میکنیم، قادر خواهیم بود تا همه چیز را در تمامی بهشت و زمین برای اولین بار ببینیم. با استفاده از یک میکروفون بسیار قوی و کارآمد صدای ما به هر گوشهای خواهد رفت. به همین شکل وجودهای روحی و جسمی ما در یگانگی، از طریق عشق به حالتی انفجاری نائل خواهند شد که نوری با طول موج دنیای بهشتی، دنیای زمینی و حتی خدا منتشر میکنند.
وقتیکه دو وجود جسمی و وجود روحی در آن نقطه رزونانس قرار دارند، تمامی دنیای روح و دنیای جسم با هم در یگانگی خواهند بود. فردی که در زندگی زمینی به کمال دست پیدا کرده با دنیای روح ارتباط برقرار میکند، میتواند با پنج حس روحی خود، واقعیت دنیای روح را احساس کند. در دنیای اصیل مرزی بین دنیای روح و دنیای جسم وجود ندارد. در آنجا هر کدام از دنیای روح و جسم دنیای جداگانه بوده، در عین حال یک دنیای مرتبط شده با هم را تشکیل میدهند. ما بر روی زمین به مدت 100 سال زندگی میکنیم اما زندگی ما بر روی زمین با تجربه دنیای روح همراه خواهد بود که بعد از آن با ترک بدن جسمی به آنجا خواهیم رفت. مثل درختی میماند که میوهاش در فصل پائیز رسیده و به زمین میافتد. میوه تجزیه شده از بین میرود اما تخم در درون آن زنده باقی میماند.
در برنامه اصیل آفرینش، مرزهای ملی در دنیای جسمی وجود ندارند، در دنیای روح نیز چنین مرزی وجود ندارد، همچنین بین دو دنیای روح و جسم نیز مرزی وجود ندارد. دنیای پس از مرگ، یعنی دنیای روح براساس پایه دنیای جسمی وجود دارد اما ما نمیتوانیم با چشمان خود آن را ببینیم. بعبارت دیگر اگر چه ما بدن جسمی خود را از دست میدهیم، اما آنجا یک توسعه اتوماتیک و اجتناب ناپذیر از دنیای جسمی است. والدین بهشتی دنیای روح را بعنوان موطن ابدی برای بشریت آفرید. مردمی که در طی زندگی زمینی وجود روحیشان را کامل کردهاند، حتی در زندگی بر روی زمین میتوانند با استفاده از پنج حس روحیشان دنیای روح را تجربه کنند.
فردی که بطور واضح و آشکار با واقعیت دنیای روح آشنا است و از طریق پنج حس روحیاش دنیای روح را احساس میکند، در یک زندگی خودخواهانه دردی عظیم را تجربه میکند. او احساس خواهد کرد که یک زندگی خودمحورانه یک زندگی طبیعی نیست و اگر در یک زندگی راساس دادن رنج و عذاب به دیگران قرار گیرد، تمامی سلولهای بدنش به فریاد خواهند افتاد. کسانیکه دنیای روح را تجربه کرده و میشناسند، هر لحظه زندگی زمینیشان را براساس استاندارد و نظم دنیای روح هدایت خواهند کرد و همیشه با اولیت دادن به عشق راستین و صلح عمل خواهند کرد. دلیل اینکه چرا کره زمین در حال گردش بدور خورشید هرگز برخوردی با هم ندارند، به خاطر این است که آنها در زندگی برای یکدیگر وجود دارند. به این دلیل در درون آن نظم، ویرانی و خرابی وجود ندارد.
دنیای اصیل روح را که والدین بهشتی آفرید، حوزه براساس اصل دنیای روح نامیده میشود. دنیای روح اصولی بعنوان یک دنیای واحد اشاره به بهشت است. اشاره به جائی است که مردم موفق در تاسیس خانوادههای برکت گرفته میتوانند در قالب خانواده به آن پا گذاشته و برای ابد در آن زندگی کنند. سطوح در دنیای روح براساس میزان عشق راستینی است که ما بر روی زمین تجربه کردهایم. وقتیکه ما در مقام زوج مفعولی عشق خدا قرار میگیریم، میتوانیم آنچه را که او احساس میکند، احساس کنیم. براساس میزان ارثیه ما از خدا، دنیای روح جایگاهی است که در آن اندیشههای ما بواقعیت درخواهند آمد، بنابراین میتوانیم هر آنچه را که بخواهیم به هر مقدار که بخواهیم بیافرینیم.
در دنیای روح وقتیکه فکر میکنید که میخواهید چنین و چنان کنید، آن چیز بواقعیت درخواهد آمد. به همین دلیل، در آن دنیا، تمامی آرزوهای خالصانه و قلبی شما بشکلی واقعی انجام خواهند گرفت. دنیای روح جائی است که وقتی در این آرزو هستید که برای کسی که دوستش میدارید، لباسی با ده میلیون زیبائی بسازید، میتوانید چنین کنید. اگر میخواهید تا فرد دوست داشتنی خود را در لباس بافته شده از نخ های طلا ببینید، آن لباس به همان شکلی که آرزو کردهاید پدیدار خواهد شد.
دنیای روح جائی در ورای زمان و مکان است. در آنجا شما میتوانید آزادانه هر غذائی را که بخواهید میل کنید. نگرانی برای آب و غذا وجود ندارد، جای نگرانی برای اینکه چه بنوشم و چه لباسی دربرکنم وجود ندارد، چه غذا، چه لباس و چه مسکن، آنجا ورای همه چیز است. آیا به اتومبیل نیاز دارید؟ آیا در آنجا کارخانه تولید اتومبیل داریم؟ چنین چیزی نیست. در دنیای روح شما میتوانید میلیاردها کیلومتر فاصله را بدون هیچ محدودیتی رفت و آمد کنید و شما میتوانید با قدرت عشق چنین کنید. اگر میخواهید محبوبتان را ببینید، آن فرد بلافاصله دربرابر شما ظاهر خواهد شد.
دنیای روح جائی است که در آن با توجه به رشد روحی ما، احساسات بصری ما بلافاصله به واقعیت درخواهند آمد. در دنیای روح هر آنچه را که بخواهیم بلافاصله دریافت خواهیم کرد. آنجا محیطی است که اگر بگوئیم تا فردی خاص آشکار شود، او بلافاصله آشکار میشود. اما یک چیز هست که انجام نشدنی است. این امر انجام نخواهد گرفت اگر بخواهیم برای خاطر خودمان آن فرد آشکار شود.
دنیای روح در ورای محدودیتهای بدن جسمی، یک دنیای بیکران است. آنجا دنیای ماورای الطبیعه در ورای احساسات بدن جسمی است. والدین بهشتی دنیای بیکران روح را قبل از آفرینش کره زمین محدود بوجود آورده و برای انسانها آماده کرد و او حتی در همین زمان به ما ندا میدهد تا بعنوان زن و شوهر ایدهآل، خانوادههای ایدهآل را بر روی زمین بوجود آوریم. او از ما میخواهد تا به دنیا روح رفته و با هم زندگی کنیم!
راه هماهنگی و اتحاد
در دنیای اصیل عاری از سقوط، دنیای روح بعنوان یک نهاد واحد وجود خواهد داشت. یعنی دنیائی با یک حوزه واحد خواهد بود که همان پادشاهی بهشتی است. دنیای روحی که والدین بهشتی آفریده بود در اصل تقسیم شده و جدا از هم مثل بهشت، حوزه میانی و جهنم نبود. این ساختارها هیچ ارتباطی به والدین بهشتی ندارند. این ساختارها بعد از سقوط بشر شکل گرفتهاند. کشورها و مرزهای ملی بر روی زمین نیز بدنبال سقوط شکل گرفتند. مرز بین دنیای روح و دنیای جسم نیز بعد از سقوط بشر شکل گرفته است. تمامی اینها بواسطه سقوط انسانهایی شکل گرفتند که در پی ساختن دنیای خودشان بودند.
نخست، بدنبال سقوط، دنیای روح به سطوح مختلف بسیاری از جمله بهشت، فردوس، حوزه میانی و جهنم تقسیم شد که این هیچ ربطی به والدین بهشتی نداشته است. قبل از والدین راستین هیچ کسی تا به حال به بهشت پا نگذاشته بود. به خاطر اینکه بهشت جائی است که فرد با تحقق خانواده ایدهآل بر روی زمین میتواند وارد آن شود. فردوس، حوزه میانی و جهنم هر کدام به سطوح مختلفی تقسیم شدهاند. دنیای روح به دنیائی تبدیل شد که بواسطه مرزهای ژرف موجود بین سطوح مختلف هیچکسی نمیتوانست در آن آزادانه رفت و آمد کند.
دوم، بدنبال سقوط، مرزهای بسیاری بر روی زمین شکل گرفت. بعبارتی دیگر خودمحوری و فردگرائی شدیدی پا به عرصه وجود گذاشت که باعث بوجود آمدن مرزها شد. آنها در سطح کوچک و فردی بین روح و جسم مرز بوجود آوردند که این تا سطوح بزرگتر بین دو دنیای روح و جسم گسترش پیدا کرد و اینگونه بین کشورها، مردم با رنگ پوست مختلف، بین مذاهب، ایدئولوژیها و فرهنگها مرزهای بیشماری بر روی زمین شکل گرفتند.
سوم، بعد از سقوط، بین دو دنیای روح و جسم نیز مرز بوجود آمد، به همین خاطر رفت و آمد بین این دو دنیا نیز آسان نیست. مردم ساکن روی زمین از دنیای روح اطلاعی ندارند و حتی از وجود والدین بهشتی نیز خبری ندارند. آنها با واقعیت دنیای روح و چگونگی ساختار آنجا آشنا نیستند. آنها همچنین در مورد سه دوره آفرینش که انسان باید از آن طی طریق کند، آگاهی ندارند. بهرحال آنها از دنیای روح بیاطلاع بوده و یا نگاه مبهمی نسبت به آن دارند.
تشویق هر چه بیشتر درگیری و جدائی بعد از سقوط بشر از صفات مشخصه شیطان است. او نمیتواند در ورای مرزهای ملی تسلطی داشته باشد، به همین خاطر سعی دارد تا با بوجود آوردن مرزهای بسیار بر روی کره زمین و بوجود آوردن کشورهای بسیار، بر کره زمین تسلط داشته باشد. او همچنین سعی داشته است تا با بوجود آوردن سطوح مختلف بر دنیای روح نیز تسلط داشته باشد. او بین دو دنیای روح و جسم مرز بوجود آورد تا مردم ساکن زمین از وجود دنیای روح بیخبر باقی بمانند. چنین مرزهایی نه از جانب والدین بهشتی بلکه توسط شیطان بوجود آمدند. در پس هر مرزی پلیدی در کمین است.
مسئولیت از بین بردن این مرزهای آفریده شده توسط شیطان نه بعهده والدین بهشتی بلکه بعهده والدین راستین است. والدین بهشتی نمیتوانند در جائیکه مرز و درگیری حاکمیت دارد، حضور داشته باشند، بلکه تنها در جائیکه هماهنگی و اتحاد موج میزند، میتوانند ساکن شوند. والدین راستین کسانی هستند که با استفاده از روشهای معکوس مرزها را از بین خواهند برد. در جائیکه مرزها از بین رفته خدا میتواند حضور یافته و دست به کار شود. از این دیدگاه، والدین راستین با فروریختن دیوارها، از طریق برنامههائی چون بزرگراه بینالمللی، دنیای تقسیم شده توسط مرزها را یکی ساخته، مشیت الهی برای بسوی هم آوردن تمامی اجزای این دنیا در یک مجموعه واحد را هدایت کردهاند.
بواسطه سقوط شکل گرفته بواسطه عشق کاذب، مرزها بوجود آمدند. یعنی عشق کاذب باعث شکلگیری مرزها شد و اکنون باید با عشق راستین آن مرزها را از بین برد. اگر تنها عشق راستین را بکار بگیریم، مرزها نابود خواهند شد. بزرگترین عشق راستین چیست؟ بزرگترین عشق راستین دوست داشتن دشمن ما است. بزرگترین راه برای دوست دشمن ما کدام است؟ نخست ما میباید با دید والدینی به برادرمان نگاه کرده و دومین راه این است که با فردی از ملتهای دشمن ازدواج کنیم.
ما بایستی تجسم قلب والدینی تغییرناپذیر والدین راستین فراتر از عصر، نژاد و الهیات بشویم. تنها با پرورش قلب والدینی والدین بهشتی در انسان قادر خواهیم بود تا دشمن را دوست بداریم. ما باید بخواهیم تا فردی از کشورهای دشمن مملو از مشکلات در تاریخ ازدواج کنیم. این ازدواج بین نژادها و بین فرهنگها است. بعبارت دیگر، ازدواج بین نژادها و فرهنگها، مراسمی است که مرد و زن را در ورای مرزهای نژادی، مذهبی و ملی در کنار یکدیگر قرار داده و متمرکز بر خواست والدین بهشتی به ازدواج یکدیگر درمیآورد. ازدواج بین فرهنگها افراد را بسوی هم آورده، و ازدواج بین نژادها مردم در یک کشور و یا ارگانهای مذهبی را به هم پیوند میزند. ازدواج بین فرهنگها و بین نژادها بهترین راه برای اجرای دوست داشتن دشمن است و این راه میانبر برای تحقق صلح جهانی است. اگر کار حل و فصل مسائل مشکل ساز شکل رفته در گذشته بر روی کره زمین را آغاز کنیم، شکل گیری دوستی و اتحاد بین دشمنان قدیمی بر روی زمین حتی وقتیکه به دنیای روح بروند، آغاز خواهد شد. آنگاه آنها میتوانند با بازگشت بر روی زمین بازماندگانشان را به اتحاد و دوستی تشویق کنند. در جاهائیکه ازدواجهای بین نژادها و فرهنگها شکل گرفته است، شیطان کنار رفته و اینگونه مرزها در تمامی سطوح فروخواهد ریخت. در چنین جاهائی با پیروزی صلح، خدا میتواند حاضر شود.
با شروع واقعی عصر چان ایل گوک، دو دنیای روح و جسم مرتبط شده و در یگانگی قرار خواهند گرفت و ائتلاف برای ایجاد ارتباط بین این دو دنیا، یک نهاد تازه که ما بر روی زمین تاسیس خواهیم کرد، بر تمامی آفرینش حکومت خواهد کرد. بعلاوه ما براساس قوانین و راه الهی، مشیت الهی را به پیش هدایت خواهیم کرد. انتخابات بروش سکولار از تمامی زمین محو خواهد شد و از طریق مراسمهای ازدواج بین فرهنگها تمامی مردم یک خانواده خواهند شد. و در حاکمیت مقدس صلح، ما قادر خواهیم بود تا درشادی از عشق راستین و صلح لذت ببریم. این روز بزودی فرامیرسد.
والدین راستین قبل از اعلام ماموریت والدین قبیلهای بهشتی، بزرگترین محیط برای همکاری دنیای روح با ما را آفریدند. نخست، در 18 اوت 2000 در جشن ضیافت برای جایزه بینالمللی صلح که در دفتر سازمان ملل در نیویورک برگزار شده بود، آنها از بین رفتن مرزها بر روی زمین را اعلام کردند. مرزهای بسیاری وجود دارند، که در سطح فردی از مرز بین روح و جسم ما شروع شده و تا مرزهای بین خانوادهها، بین قبایل، بین نژادها، بین کشورها و همینطور مرزهای بین مذاهب و بین بهشت و زمین ادامه پیدا میکند. ایدئولوژی برای از بین بردن مرزها عشق راستین است و والدین راستین اعلام فرمودند که راه اساسی اجرای عشق راستین، برخورداری از دید الهی و ازدواج بین افراد از خانوادههای دشمن است.
دوم، در 12 سپتامبر 2000 در مراسم یادبود آزادی کامل چوساک که در ایست گاردن برگزار شد، والدین راستین نابودی مرزهای بین دو دنیای روح و جسم و بین تمامی ارواح را اعلام کردند. تمامی مردمی که برروی زمین زندگی کرده و اکنون به دنیای روح رفتهاند، چنان در محدودیتهایشان گرفتار آمدهاند که انگاری دفن شدهاند. اما اکنون پوشش قبر برداشته شده و آنها میتوانند به هر شکلی که میخواهند رفت و آمد داشته باشند. ارواح خوب در دنیای روح به هر جا که بروند، میتوانند شیطان را از دنیای شیطانی بیرون کنند.
والدین راستین از طریق عشق راستین مرزهای موجود بر روی زمین و در دنیای روح و همینطور بین دو دنیای روح و جسم را از بین بردهاند. آنها فرمودند که عشق دارای رنگی بخصوصی است. رنگ عشق کاذب درگیری و جدائی است اما رنگ عشق راستین، هماهنگی اتحاد و صلح است. آنها خانوادههای برکت گرفته را در مقام والدین قبیلهای بهشتی اعزام نمودند تا در تمامی دنیای روح و زمین، جائی که مرزها از بین رفته، نور هماهنگی اتحاد و صلح را بیافشانند.
والدین راستین از طریق مراسم برکت ازدواج، دروازههای رستگاری را نه تنها برای مردم روی زمین، بلکه برای تمامی ارواح در دنیای روح را گشودهاند. بدون نجات ارواح در دنیای روح که قبلا بر روی زمین زندگی میکردهاند، نجات مردم روی زمین امکان پذیر نیست. والدین راستین از طریق مشیت بازسازی، امور بازسازی و رستگاری تمامی ارواحی که بعد از آدم به دنیای روح رفته بودند را هدایت کردهاند. اجدادی که به حوزه رستگاری پیوستهاند، میتوانند دوباره بروی زمین آمده و با بازماندگانشان، خانوادههای برکت گرفته بر روی زمین همکاری داشته باشند. با انجام چنین چیزی دو دنیای روح و جسم هر چه سریعتر پاکسازی شده و در قالب یک دنیای واحد بهم پیوند خورده و یکی خواهند شد.
مشیت بازسازی از طریق شرطهای برپا شده بر روی زمین، نظم گرفته و با دنیای روح منظم شده میتوان به دنیای جسمی نیز نظم داد. وضعیت در دنیای روح بسیار بیشتر از دنیای جسمی درهم و برهم و پیچیده است. اگر نتوان به دنیای روح پیچیده نظم داد، نظم دادن به دنیای جسمی ممکن نخواهد بود. با برکت گرفتن یک مرد و یک زن، دنیای روح به خود نظم خواهد گرفت. تنها وقتیکه تمامی ارواح در دنیای روح برکت دریافت کنند، تمامی دنیای روح نیز به خود نظم را خواهد دید. مشیت الهی برای نظم دادن به دنیای روح از طریق مشیت برگزاری شرطها انجام میگیرد اما مشیت الهی برای بر روی زمین آمدن دنیای منظم شده روح، مشیت الهی واقعی نامیده میشود. از طریق این مراحال است که هماهنگی و اتحاد بین دو دنیای روح و جسم بواقعیت درخواهد آمده و دنیای صلحآمیز شکل خواهد گرفت. وقتیکه ارواح مطلقا خوب در دنیای روح برکت گرفته، بر روی زمین آمده و با زماندگانشان همکاری کنند، آنگاه دو دنیای روح و زمین با هم مرتبط یگانه خواهند شد.
از طریق انجام 95% سهم مسئولیت خدا و 5% سهم مسئولیت انسان، خواست والدین بهشتی تکمیل خواهد شد. انسانهائی که مسئولیتهایشان را به انجام رسانیدهاند، در مقام آدم و حوا یا والدین راستین قرار میگیرند. والدین راستین در ژوئن 2012 اعلام کردند که آنها از طریق اعلامیه ورود به حوزه آدم چهارم تمامی مسئولیتهایشان را به انجام رسانیدهاند. آنها گفتند که ما به عصری پا گذاشتهایم که در آن ما میتوانیم با انجام 96% سهم مسئولیت والدین راستین و 4% درصد سهم مسئولیت خانوادههای برکت گرفته، به کمال خواهیم رسید. در اوت 2017، مادر راستین اعلام فرمودند که از این به بعد، ما به عصر جدیدی پا گذاشتهایم که میتوانیم از طریق انجام 99.9% سهم مسئولیت والدین راستین و 01% سهم مسئولیت خانوادههای برکت گرفته، به کمال خواهیم رسید. معنایش این است که ما به عصری پا گذاشتهایم که در آن رویای یک خانواده تحت تسلط والدین بهشتی از طریق انجام 01% سهم مسئولیت ما بواقعیت درخواهد آمد و قرار گرفتن در مقام والدین قبیلهای بهشتی به معنای انجام چنین چیزی است.
چیزی را که من سعی دارم به شما بگویم این است که ما بطور مطلق باید رویای خدا را بواقعیت درآوریم و این باید متمرکز بر والدین راستین انجام پذیرد. شما باید تصویری از بهشت و زمین داشته باشید. والدین راستین از طریق دستاوردهای پیروزمندانهشان، به 99.9% از آن رویا دست پیدا کردهاند و تمامی آنچه را که شما باید انجام بدهید بسیار ناچیز، 01% سهم مسئولیت شما است. طراحی بزرگ والدین راستین مثل یک پازل میماند و شما کسی هستید که با در اختیار داشتن آخرین قطعه، این پازل را تکمیل میکند. بنابراین آن روز باید هر چه سریعتر فرا برسد که شما بتوانید به والدین بهشتی اعلام کنید که ”ما بهمراهی والدین راستین به محیطی پا گذاشتهایم که از طریق آن میتوانیم رویای والدین بهشتی را به ارمغان آوریم.“
تحقق رویایی که والدین بهشتی برای مدتهای طولانی در انتظار انجام آن بوده است، از طریق بسیج عمومی متمرکز بر والدین راستین و انجام اعمال ما صورت میپذیرد. والدین راستین محیط لازم برای چنین چیزی را بوجود آوردهاند. الان زمان آن فرارسیده است که ما بهمراهی والدین راستین رویای والدین بهشتی را بواقعیت درآورده و آن را به او تقدیم کنیم.