خوب است دعا کرده و عبادت داشته باشیم. چرا دعا کردن خوب است؟ وقتی در روحتان متمرکز هستید، قدرت مشاهده شما احیا می‌شود. متوجه خواهید شد که وقتی به سخنان معلم خود در مدرسه گوش می دهید، از قبل می دانید که چه سوالاتی در آزمون خواهد آمد. شما می‌دانید که آیا او این سوال را می‌پرسد یا نه، قادر خواهید بود ذهن آموزگارتان را بخوانید. انگار آنتن روحی خود را بالا می‌کشید. هرچه آنتن خود را بالاتر ببرید، صداهای بیشتری را خواهید شنید که شنیدن آنها بطور معمول بسیار دشوار است. به همین ترتیب ، كسانی كه دعا و نیایش بسیار دارند، با دنیای روح ارتباط دارند. مکاشفه و نبوت به کسانی می رسد که عبادت می کنند. علاوه بر این ، هنگامی که تحصیل می کنید ، اگر به دنبال دستیابی به نتایج بالاتر برای توسعه آینده بهتر به خاطر بشریت ، برای خدا و برای عموم مردم هستید ، آن وقت روح های خوبی که در آن زمینه متخصص هستند به سراغ شما می آیند. حتماً خواهند آمد. (چان سانگ گیانگ ص 571)

مصیبت و آزار برای کسانی که طعم عشق و محبت خدا را چشیده اند مشکلی نیست. من تا به امروز آزار و اذیت بسیاری متحمل شدم، اما تمامی راه را با سربلندی به پیش رفتم. چون خدا را می شناسم می توانم بر مشکلات در سطح جهانی غلبه کنم و امروز به این مکان آمده تا شما را ملاقات کنم. میدانم عشق خدا چیست. چه کسی می تواند راه عشق راستین را سد کند؟ هیچ کس نمی تواند، حتی عشق انسانی بین زن و مرد نمی‌تواند چنین کند. بنابراین چه کسی می تواند جلوی عشق کسی را بگیرد که طعم عشق خدا، مبدأ زندگی انسان را چشیده است؟ هیچ کس نمی‌تواند. (چان سانگ گیانگ ص 351)

شما در راه خواست خدا، به هر جائی که بروید، اگر از عصاره عشق برخوردار باشید، بهشت و زمین از شما محافظت خواهند کرد. حتی اگر زندانی شوید، شکست نخواهید خورد. من در زندان هرگز دعا نکردم: «پدر! پسر عزیز شما در زندان است، لطفا از دشمنان من انتقام بگیرید.» در عوض دعا کردم: «موانع در مسیر عشق خدا هنوز از بین نرفته‌اند، به همین خاطر، من باید این دوره را در زندان طی کنم. همانطور که موسی با عصای خود به دریای سرخ زد تا آن را از هم باز کند، لطفاً به روح و جسم من ضربه بزنید تا دریای سرخ این دنیای سقوط کرده را بشکافم. ممکن است گوشت من تکه پاره شده و استخوان هایم بشکنند، اما من ادامه خواهم داد،‌ من هنوز زنده ام!” (چان سانگ گیانگ ص 352)

محل سکونت عشق راستین

والدین بهشتی را می توان در هر مرحله از رشد انسان یافت. او به آنها می نگرد و وجودش را برای آنها فروگذاری نموده و احساس شادی می کند، زیرا انسان ها که شریک عشق او هستند، بزرگترین موجودات برای کمال رساندن عشق او محسوب می شوند. مثل این می‌ماند که وقتی کسی که دوستش دارید در مقابل شما ظاهر می شود، آن موجودی را که میلیون ها بار بیشتر از خودتان ارزشمند می دانید و سعی می کنید با عشق به آن موجود نزدیک شوید.

والدین بهشتی تمامی وجودش را فروگذاری نموده، سپس فراموش می کند، سپس دوباره فروگذاری می کند و به خاطر کسی که از او ارزشمندتر است، فراموش می کند. در واقع، اگر کودکی کامل شود و در موقعیتی برجسته و والا قرار گیرد، والدین او فکر می‌کنند که بدشان نمی‌آید که به عنوان خدمتکار زیر دست فرزندشان کار کنند و این به معنای خوشبختی است. به این ترتیب جوهر عشق راستین باعث می شود خودمان را پاک کنیم. کمال طرف مفعولی ما برابر با کمال خود ماست. هنگامی که ما فداکرده و فراموش می کنیم و این روند را بارها و بارها تکرار می کنیم تا به سطح بالاتری از عشق برسیم، در نهایت به موقعیت والدین بهشتی متصل خواهیم شد که آن اصل و ساختار عشق راستین را ایجاد کرده است. این همان ساختار جهان است که در آن همه به خاطر دیگران زندگی می کنند، همانطور که والدین بهشتی و تمام بشریت در سراسر جهان از آغاز زمان خواسته اند.

والدین بهشتی، سرچشمه عشق راستین، ما انسانها را به عنوان پسران و دختران خود آفرید. فرزندان ثمره عشقی هستند که از ترکیب عشق، زندگی و نسب خونی والدینشان به وجود آمده‌اند. اگر آدم و حوا سقوط نمی کردند، با دریافت آموزش و تعالیم والدین راستین، الگوی عشق راستین زناشویی می شدند و بشریت می توانست در شباهت به آن الگو آموزش عشق را دریافت کند. علاوه بر این، فرزندان آنها توسط والدینشان با همسران خود ازدواج می کردند. ما باید به این فکر کنیم که والدین در جامعه امروزی تا چه اندازه در ازدواج فرزندانشان نقش دارند. از آنجایی که سقوط چیزی جز ازدواج اشتباه نبود که در باغ عدن رخ داد، اکنون والدین راستین باید فرزندان خود را به روش صحیح در مسیر ازدواج قرار بدهند و بنابراین نهاد ازدواج را بار دیگر به درستی پایه گذاری کنند. از طریق والدین راستین، عشق راستین، زندگی راستین و نسب خونی راستین اصیل با محوریت عشق راستین باید بازسازی شود تا بتوان رابطه واقعی والدین و فرزندان را بازسازی کرد. در این مسیر، مقام ناجی قبیله‌ای بهشتی نشان دهنده بازگشت به موقعیت خانواده اصیل آدم است. به همین دلیل است که ناجیان قبیله‌ای بهشتی این اختیار را دارند که نه تنها برای فرزندان هابیلی خود بلکه برای فرزندان قابیلی خود شخصاً مراحل برکت ازدواج را آماده کرده و به آنها برکت بدهند.

در نتیجه، مالک الگوی عشق راستین در هشت مرحله که ایده‌آل آفرینش والدین بهشتی است، به کمال می رسد. با گذر از دوره درون رحم، دوره کودکی، دوره خواهر و برادر، نوجوانی (دوره نامزدی)، دوره زن و شوهر، دوره والدین، دوره پدربزرگ و مادربزرگ راستین و دوره پادشاه و ملکه راستین، سنت های جاودانه عشق راستین تغییرناپذیر ایجاد می شود. به طور خلاصه، الگوی عشق راستین رابطه والدین-فرزند کامل شده است. عشق، زندگی و نسب والدین بهشتی به عنوان الگوی مبتنی بر عشق راستین به ارث رسیده است که برای نسل های آینده مطلق، منحصر به فرد، تغییر ناپذیر و ابدی است. و آنجا جایی است که عشق راستین در آن مستقر می شود.

تجربه عشق والدین بهشتی

کمال عشق راستین به معنای کمال پادشاهی بر روی زمین و در بهشت است. زمین حوزه‌ای است که در آن عشق را تجربه کرده و خلق می کنیم و بهشت ​​حوزه‌ای است که در آن احساس می کنیم و با عشق کامل زندگی می کنیم. اگر انسان ها سقوط نمی کردند، در ارتباط با والدین نامرئی بهشتی زندگی می کردند. به عبارت دیگر، والدین نامرئی بهشتی وارد کالبد انسان می شد و عشق انسانی را با داد و دریافت آن به صورت اساسی و واقعی تجربه می کرد. در عین حال، انسان‌ها در فضای نامرئی والدین بهشتی وارد جهان می‌شدند و آن را تجربه می‌کردند و اینگونه خود را برای دنیای پس از مرگ آماده می‌کردند. با متحد شدن دو دنیای جسم و روح به این صورت، والدین بهشتی و انسان‌ها بین این دو جهان رفت و آمد داشته و زندگی در پادشاهی بهشتی را تجربه می‌کردند، جایی که بهشت و زمین در هماهنگی با هم متحد می‌شوند. عشق راستین به عشق والدین بهشتی اشاره دارد و والدین بهشتی خود عشق است. دنیای روح دنیایی است که در حین زندگی در آن رنگ عشق راستین را می بینیم، طعم عشق راستین را می چشیم، و هوای عشق راستین را استنشاق میکنیم. ما در هماهنگی با آن عشق راستین، حتی می توانیم احساسات جهان هستی را لمس کنیم. اگرچه باور این موضوع ممکن است دشوار باشد، نه تنها دنیای انسان، بلکه جهان میکروسکوپی نامرئی نیز با ایجاد روابط با کل جهان زندگی می کند.

اگرچه والدین بهشتی خود عشق است، چگونه می‌توانیم این والدین بهشتی نامرئی را که نمی‌توانیم ببینیم، بشناسیم؟ اگرچه ما نمی توانیم او را با چشمان خود ببینیم، اما می توانیم با او در تماس باشیم. اگر با او در ارتباط بوده و به او متصل باشیم، می توانیم او را احساس کنیم. اگرچه بدن جسمی قابل مشاهده است، اما روح نامرئی است. با این حال، دنیای روح متصل به بدن قابل مشاهده و احساس است. در شناخت والدین بهشتی نیز صادق است. زمانی می توانیم او را احساس کنیم که شرایط محیطی را آماده کرده باشیم که از طریق آن بتوانیم در محیط زندگی خود با او رابطه برقرار کنیم.

نتایج جانگ سانگ و عشق

در پیشکش و ارائه جانگ سانگ باید از قلبی برخوردار باشیم که به عنوان نماینده بشریت و از طرف والدین بهشتی این کار را انجام می دهیم. پس از زندگی بر روی زمین، به دنیای دیگر می رویم و با والدین بهشتی ملاقات می کنیم. در آن زمان، اگر ما بدون شناخت قلب والدین بهشتی که خود را در راستای انجام امور مشیت بازسازی وقف انسانها و جهان هستی کرد، به دنیای روح برویم با مشکل بزرگی روبرو خواهیم بود. ما باید شرطی بگذاریم که ثابت کند که ما با دریافت برکت والدین بهشتی وظایف خود را به عنوان فرزندان خلف او به انجام رسانده‌ایم. برای انجام این کار، ما باید روند ایستادن در جایگاه والدین بهشتی و والدین راستین و تجربه قلب آنها را طی کنیم. به همین دلیل است که ما باید کاری انجام دهیم که ثابت کند جانگ سانگ ارائه نموده و در آزمایش تجربه قلب والدین راستین و والدین بهشتی برای نجات بشریت موفق بوده‌ایم. به همین دلیل است که ما باید ناجیان قبیله‌ای بهشتی شویم.

ناجیان قبیله‌ای بهشتی در حین رهبری قبایل خود، با مشکلات بسیاری روبه‌رو می‌شوند و سختی‌های بسیاری را در ارتباط با فرزندان قابیلی خود تجربه می‌کنند. اگر در چنین مواقعی، آن مشکلات را فقط به عنوان رنج خود تحمل کنیم، والدین بهشتی نمی تواند بیاید و با ما باشد. هنگامی که در موقعیت دشواری قرار می گیریم، باید به قلب والدین بهشتی و والدین راستین که برای یافتن ما تلاش کرده اند متصل شویم. سپس وقتی قلبی که تجربه کردیم به قلب والدین بهشتی متصل شد، موقعیت ما به عنوان والدین توسط اعضای قبیله ما برسمیت شناخته می‌شود. بنابراین، ما همدم تسلی بخش برای والدین بهشتی می‌شویم که در آرزوی تاسیس پادشاهی بهشتی بر روی زمین و بهشت است.

وقتی باران می‌بارد، در آغاز یکی دو قطره آبی که از آسمان فرو می‌ریزد چیزی نیستند، اما اندک اندک با انباشته شدن و سرازیر شدن آن‌ها و بهم پیوستنشان به جریانی بزرگ از آب به یک رودخانه تبدیل می‌شوند که سپس به اقیانوس بزرگ متصل می‌شود. اینگونه آب سرازیر شده از کوه ها به دریا می ریزد، سپس تبخیر شده و به بخار تبدیل می شود و دوباره به کوه ها باز می گردد و قلمرو رهایی از طریق این چرخه به وجود می آید. اگرچه این امر ساده‌ای به نظر می رسد، اما آیا در واقعیت فرآیند بسیار دشواری نیست؟ تنها زمانی که جریان عشق را از طریق دعاهای و جانگ سانگ بی‌پایان به هم وصل کنیم، می‌توانیم به‌عنوان نوادگان اصیل و نه نوادگان سقوط‌ کرده به هم متصل شویم.

یک فرد خام و ناپخته بدون هرگونه آمادگی محو خواهد شد. شخص آماده نشده نمی تواند وارث شود. ما فقط زمانی می توانیم از جانب قبیله‌مان به رسمیت شناخته شویم که بارها و بارها جانگ سانگ پیشکش کنیم، بارها و بارها تلاش داشته باشیم تا برای خاطر دیگران زندگی کنیم، و بارها و بارها سعی داشته باشیم تا دیگران را دوست داشته باشیم. در مسیری که ما در تلاشیم تا از جانب قبیله‌مان برسمیت شناخته شویم، خدا ​​به ما شفقت نشان خواهد داد. از آن به بعد، اختیارات والدین به ما داده خواهد شد و والدین بهشتی شروع به درگیر شدن جدی با ما خواهد کرد. زمانی معجزه رخ می دهد که ما قلمرو قابیل را به رسمیت بشناسیم و شیطان حق متهم کردن ما را از دست بدهد. بنابراین، ما باید معیاری را بوجود آوریم که توسط آن قلمرو قابیل بتواند طرف مفعولی ما شود و ما بتوانیم با کسانی که در قلمرو قابیل قبیله ما هستند، در یک عمل داد و گرفت کامل شرکت کنیم.

راه خلاص شدن از شر سقوط این است که طرف مفعولی خود را کامل نموده و در نتیجه خود کامل شویم. شما باید راهی را کامل کنید که در آن بتوانید به کسانی که در قلمرو قابیل هستند برکت داده، قلب آنها را از طریق عشق تحت تاثیر قرار داده، و در نتیجه توسط آنها به عنوان والدین راستین برسمیت شناخته شوید. شما براساس آن معیار می توانید قلمرو اصیل آدم را به ارث برده و به پادشاهی قبیله خود نائل شوید. سپس می توانید به قلمرو خانواده سلطنتی والدین بهشتی نائل آمده و فرزندان خود او شوید. بنابراین، شما در نهایت به والدین انسانی اصیل تبدیل خواهید شد که به عنوان نمایندگان والدین بهشتی زندگی می کنند.

ما اکنون در عصر گذار بزرگ و تاریخی هستیم، یعنی آن عصر انتقالی که زمین کاملاً واژگون می شود. بازسازی اصلی آخرین مسیری است که از طریق آن، این طرف می تواند به آن طرف برگردد و موقعیت اولیه را پر کند. از آنجایی که مردمی که تا کنون در دنیای تاریکی زندگی می‌کرده‌اند، با پیروی از والدین راستین بسوی حوزه نور، به قلمرو رهایی دست یافته‌اند، به شکل و فرمی دست یافته‌اند که با آن می‌توانند به جریان طبیعی همه چیز بازگردند. هنگامی که ما تمام مقدمات اتصال به خدا ​​را انجام دادیم، قبیله ما آن اتصال آماده شده به خدا ​​را به ارث خواهد برد. به همین دلیل است که به ما گفته شده است که دعا کنیم، دوست بداریم و جانگ سانگ پیشکش کنیم.

علاوه بر این، ما نمی توانیم در این مسیر شکایت کنیم. وقتی جملاتی مانند “اوه، من خیلی خسته هستم! والدین راستین از من قدردانی نمی‌کنند،» با این امید و این انتظار که دیگران قدردان میزان جانگ سانگ ما باشند، ما راه را برای معجزات بزرگ‌تر مسدود می‌کنیم. حتی اگر دیگران قدر ما را ندانند، ما باید اجازه دهیم تا بطور طبیعی برکات الهی جاری شود،‌درست بسان آب روان، زمانی که به مرحله خاصی رسیدیم، آن را دریافت خواهیم کرد. آب جریان دارد و هوا نیز جریان دارد. آب و هوا در جریان طبیعی خود، بدون استثنا فضاهای خالی را پر می کنند. به همین ترتیب، هنگامی که زمان لازم فرا برسد، برکات بهشتی بطور طبیعی حتی شکاف حاصله از رنج هایی را که ناجی قبیله‌ای بهشتی متحمل شد را از عشق پر می کند.

باید بر چنین چیزی واقف شویم. شکاف اندوه تلخ در عمق قلب والدین بهشتی چقدر عمیق خواهد بود؟ او با آثار یأس و اندوه برای نجات انسان پوشیده شده است. براستی چه چیزی می تواند آن شکاف های گسترده و عمیق را پر کند؟ این عشقی است که او دریافت خواهد کرد وقتی که به استقبال انسان هایی می‌رود که به حالت اولیه خود بازسازی شده اند. وقتی آدم و حوا احیا شده والدین راستین شوند و با قلبی مملو از عشق به قلب والدین بهشتی سرازیر شوند، شکاف اندوه و رنج تلخ او پر خواهد شد. این بزرگترین جانگ سانگ و عشقی است که ناجیان قبیله ای بهشتی می توانند پیشکش کنند و وظایف خود را به عنوان فرزندانش به انجام برسانند. هیچ چیز مبارکتر و شادتر از این نیست. وقتی آن زمان فرا رسد، خدا از ​​ارزش افرادی که تلاش کرده اند قدردانی خواهد کرد. افرادی که پرکردن شکاف زخم‌های والدین خود را در اولویت قرار می‌دهند، تجربه‌ای را پشت سر می‌گذارند که در آن شکاف زخم‌های خودشان از طریق جریان خودکار امور و برکات پر می‌شود.

به همین دلیل است که ناجیان قبیله‌ای بهشتی باید راه شهروندان وفادار را طی کنند که در سطحی بالاتر از فرزند خلف است. شهروندان وفادار افرادی هستند که جانگ سانگ را برای کل ملت ارائه نموده تقدیم می کنند. مقدسین افرادی هستند که به جای ملت، با تمرکز بر جهان دوست داشته و جانگ سانگ ارائه می دهند. و پسران و دختران مقدس افرادی هستند که با محوریت بهشت ​​و زمین دوست داشته و جان سانگ ارائه می دهند.

زندگی والدین راستین چنین بوده است. اگرچه مسیری مملو از بدبختی و دشواری بود، اما راهی بود که والدین بهشتی چاره ای جز پیمودن آن نداشت. والدین راستین یک زندگی مبتنی بر تعهد برای پیروی از جای پای والدین بهشتی، که در مسیر رنج و اندوه طی کرده و برای تسلی دادن به والدین بهشتی دنبال می‌کردند. آنها در موقعیتی قرار داشتند که حتی از طرف فاعلی خود رنج بیشتری تحمل کردند. آنجاست که آه و ناله غوغا کردن را آغاز کرد. در سایر نقاط جهان، مردم معمولاً در موقعیت طرف مفعولی می ایستند و به طرف فاعلی خود نگاه می کنند، اما مسیر والدین راستین راهی بوده است که آنها به دیگران نگاه می کردند و زندگی خود را براساس موقعیت طرف فاعلی به پیش می‌بردند. به همین دلیل است که توانستند با فروگذاری و فراموشی بارها و بارها در مسیر رهایی پیشگام شوند تا سرانجام پس از میلیاردها نسل در دنیای ابدی به قلمرو رهایی والدین بهشتی نائل شوند.

وقتی آدم و حوا سقوط کردند، ریشه‌های غم و اندوه را در عمق قلب والدین بهشتی کاشتند. برای بیرون کشیدن این ریشه ها، باید حتی عمیق تر برویم و آن قلب را احساس کنیم. ما باید این فکر را داشته باشیم که نمی‌توانیم آن‌ها را بیرون بکشیم، مگر اینکه خودمان نیز صدها برابر بیشتر از قلب والدین بهشتی در زمان سقوط در موقعیتی مملو از غم و اندوه قرار بگیریم.

در ارائه و پیشکش جانگ سانگ، بسیار مهم است که موضوع اصلی و نکته‌ای که برایش جانگ سانگ برپا میکنیم، واضح باشد. نگران این نباشید که اوضاع چگونه خواهد بود و امور چگونه پیش خواهد رفت. در بحث بر سر اینکه آیا قرار است کاری انجام دهیم یا نه، ابتدا باید تصمیم گرفته و سپس در راه گام برداشته و به پیش برویم. مشکل دیگر این است که آیا ما تبدیل به فردی شده ایم که دلتنگ دیگران باشد؟ یک رهبر در نهضت باید کسی باشد که پس از جدایی از اعضا و بازگشت به خانه، امیدوار باشد که اعضا حتی قبل از اینکه از آستانه در عبور کنند دوباره بیایند. قلب عشق باید پیوسته به هم متصل باشد و هرگز قطع نشود.

راه درستکاری، راه جانگ سانگ است که ما دنبال می کنیم تا جانگ سانگ ما هرگز متوقف نشود. به همین دلیل است که باید درباره زندگی‌ خود گزارش داده و همچنین برنامه زندگی‌مان در آینده را اعلام کنیم. ما باید بگوییم: “پدر بهشتی، من امروز این کار را انجام می دهم” و وقتی این کار را انجام دادیم، باید گزارش دهیم “من امروز به این چیز یا آن چیز دست یافتم.” قلب عمودی والدین بهشتی باید در یک سطح افقی با ما باشد و وقتی به آن دست یافتیم، باید یک بار دیگر براساس استاندارد عمودی گزارش تهیه کنیم. چنین جانگ سانگ تا ابد ماندگار خواهد بود.

هنگامی که به تعادل در استاندارد عمودی دست یابیم، می توانیم روی یک خط افقی تراز بایستیم. هنگامی که این کار را انجام دادیم، سعی می کنیم یک بار دیگر به تعادل عمودی برسیم. ارزش ایستادن ما در مرکز و رسیدن به تعادل پس از گزارش آن به خدا ​​و تلاش برای رعایت آن معیار برای همیشه تشخیص داده می شود. شخصی که چنین مسیر زندگی را دنبال کرده است در دنیایی افقی در دنیای ابدی زندگی می کند که وسعت آن به معیار تعادلی که در زندگی برقرار کرده بستگی دارد. بر اساس آن معیار، والدین بهشتی با ما همکاری خواهد کرد، و قلمرو قابیل راه خود را به سوی ما پیدا خواهد کرد تا با ما یکی شود.

در تجربه والدین راستین، هر چه جانگ سانگ ما قوی‌تر باشد، عشق را بیشتر و بیشتر به طرف مفعولی خود القا می‌کنیم. به همین دلیل است که آنها به ما می گویند که انجام روزانه هون دوک هه را اجرا و حفظ کنید – یعنی جانگ سانگ خود را هون دوک هه قرار دهید. کسی که می‌گوید طعم هون دوک هه از غذا خوشمزه‌تر است، می‌تواند بی‌نهایت رشد کند. کلمات مورد مطالعه در هون دوک هه حاوی صحنه‌هایی از موقعیت‌های جدی در زندگی والدین راستین است که به بهترین وجه جمع‌آوری شده‌ و بیان شده است، و بنابراین از استاندارد خاصی برخوردارند. آنها همچنین حاوی پیروزی های بدست آمده در برابر شیطان هستند. به همین دلیل است که اگر یک ناجی قبیله‌ای بهشتی بر معیار آن کلام بایستد، حتی زمانی که در موقعیتی جدی قرار دارد، می تواند معیاری را که والدین راستین بر اساس پیروزیشان تعیین کرده اند به ارث برده و دوباره راه را یافته و به پیش برود. با خواندن مطالب درباره پیروزی‌های بدست آمده در برابر شیطان، او می‌تواند در مورد معیارهایی که باید به‌عنوان یک ناجی قبیله‌ای بهشتی دنبال کند، آشنا شود.

راه نزدیک شدن هر چه بیشتر به والدین راستین در دنیای روح بسیار ساده است و بستگی به این دارد که چقدر تلاش کرده ایم تا قلب والدین بهشتی را آرامش بخشیده و آزاد کنیم، و بر اساس آن معیار چقدر دوست داشته ایم. قلب والدین بهشتی از آغاز خلقت مملو از میل به رهایی انسان بوده است. بنابراین، یک ناجی قبیله‌ای بهشتی باید بتواند برادران و خواهران گمشده‌اش را بیابد و جایگاه آدم اصیل را یافته و تثبیت کند. ما هرگز نباید فراموش کنیم که اینها وظایفی است که باید انجام دهیم و زندگی ای است که به عنوان فرزند والدین بهشتی به آن نیاز داریم.

اکنون عصری گشوده شده است که در آن، هنگامی که ما جانگ سانگ را در سطح گسترش یافته جهان هستی برای انجام خواست مشیت الهی ارائه می کنیم، بسته به اینکه چقدر جانگ سانگ ارائه کرده ایم، طرفهای مفعولی ما به طور طبیعی به دنبال ما خواهند آمد. وقتی در موقعیت مثبت می ایستیم، کسانی که در موقعیت منفی هستند همیشه ما را دنبال می کنند. ناجیان قبیله‌ای بهشتی باید در روستاهای قدیمی خود یا در مکان هایی که اعضای قبیله آنها زندگی می کنند، عبادت نموده و با چنین قلبی کار کنند. ما باید بتوانیم بگوییم: «هیچ فردی در مناطق مرتبط با من وجود ندارد که برکت دریافت نکرده باشد. هیچ مکان یا خانه‌ای وجود ندارد که در آن رابطه عشق را باقی نگذاشته باشم. تنها زمانی که ما توانستیم شرطهای لازم برای خدمت کردن و نوربخشیدن به یک منطقه طرف فاعلی را برآورده کنیم، می‌توان به قلمرو رهایی نائل شویم.

مسیری که در آن گام برمی‌داریم به عنوان یک رکورد تاریخی از ما بجای می‌ماند. از این رو، ما باید با قلبی سرشار از شادی کار کنیم. صبح که بیرون می رویم باید با شادی کار مان را آغازکنیم و با شادی در دل به خانه برگردیم. صرف نظر از اینکه به کجا می‌رویم، تنها زمانی که چنین زندگی را در خانه تمرین کنیم، می توانیم به چنین زندگی ادامه دهیم. تنها در این صورت است که می‌توانیم انرژی مثبت ایجاد کنیم، که از طریق آن می‌توانیم به دیگران در مسیر زدودن سایه‌های تاریکی کمک کرده و آنها را به دنیای نور منتقل کنیم. ما باید دیگران را آموزش دهیم چیزهایی را که از آنها متنفر هستند، بیشتر از هر چیزی دوست داشته باشند تا بتوانند از مکان تاریکی به دنیای نو ورای زمین صعود کنند. بنابراین، ما باید بتوانیم قلب والدین بهشتی را در قلب خود حفظ کنیم، حتی اگر گاهی اوقات نتوانیم قدردانی را که از آن قلب می آید احساس کنیم. هنگامی که ما تبدیل به فردی با قلب جانگ سانگ و عشق شویم که بتواند در قلب والدین بهشتی بخاطر سپرده شود، هرگز از خدا و انجام خواستش دور نمی شویم، حتی اگر در طول کارمان اشک های زیادی بریزیم.

تحقق سنت واحد و نسب خونی واحد و تجسم واحد

اگرچه نسب خونی به صورت عمودی ادامه دارد، عشق و زندگی به صورت افقی به هم مرتبط هستند. بنابراین، نسب خونی تنها از طریق پسر و دختر قابل اتصال است. فرزندان ثمره پیوند عشق و زندگی والدینشان هستند. قرار بود آدم و حوا یک خانواده سه نسلی تشکیل دهند که نسل اول والدین بهشتی و نسل دوم خودشان بودند، اما سقوط کردند و والدین بهشتی بدون فرزند ماند. در عوض، شیطان اولین نسل شد و قلمرو سه نسل را تصاحب کرد و فرزندان آدم و حوا نسب خونی او را به ارث بردند و به گناه اصیل آلوده شدند. آنچه توسط والدین کاذب بوجود آمده است، تنها توسط والدین راستین قابل حل و فصل است. هر چیزی که متعلق به شیطان است باید قطع شده و به عشق راستین، زندگی راستین و نسب خونی والدین راستین پیوند زده شود. برای تبدیل درخت زیتون وحشی به درخت زیتون واقعی، باید آن را به شاخه والدین راستین پیوند زد. از آنجا که ازدواج در باغ عدن اشتباه بود، کانون خانواده این پیوند را از طریق برکت ازدواج انجام می دهد. والدین بهشتی تنها در جایی می تواند با ما و در ما ساکن شود که سنت واحد، نسب خونی واحد و تجسم واحد تحقق یافته باشد.

اول، آنچه که از همه مهمتر است سنت با محوریت والدین بهشتی است. آن سنت قبل از سقوط بسیار مهم است. نسب خونی از آن سنت سرچشمه می‌گیرد و والدین راستین آن سنت را به ارث برده‌اند. از طریق والدین راستین، سنت زن و شوهر راستین و والدین راستین برای اولین بار در تاریخ بشر تحقق یافته است.

دوم، این ایدئولوژی برای تاسیس معیار نسب خونی خالص با محوریت نگرش دیگری و من است که به مردم یاری می‌دهد تا رشد نموده و به کمال برسند. در جایی که مردم برای رسیدن به کمال به یکدیگر کمک کنند، فقط ایمان مطلق، عشق مطلق و اطاعت مطلق می تواند وجود داشته باشد. ایمان مطلق به معنای گذراندن یک زندگی در کنار والدین بهشتی است که ما معتقدیم پدر و مادر ماست. عشق مطلق به زندگی به خاطر دیگران اشاره دارد. اطاعت مطلق به اطاعت از طرف مفعولیمان اشاره دارد، زیرا اوست که ما را کامل می کند. سپس حرکت و عمل اصیل زمانی اتفاق می افتد که والدین بهشتی برای رشد و رسیدن به کمال نزد ما می آید و برادران و خواهران اطراف ما نیز سعی می کنند نیازهای ما را برآورده نموده و ما را کامل کنند. این سنت والدین بهشتی است.

سوم، نسب خونی است. آیا نسب خونی راستین را می‌شناسید؟ رؤسای جمهور، معاونان رئیس جمهور و وزرا همگی از نسب خونی‌های مختلف هستند. چگونه می توان آنها را به یکی تبدیل کرد؟ نسب خونی با محوریت والدین راستین فقط از یک خط می آید. تنها زمانی که نسب متمرکز بر شیطان قطع شود و به نسب خونی والدین بهشتی متصل شود، می‌توانیم به عنوان انسان‌های اصیل بازسازی شویم. راه یکی شدن نسب خونی این است که مردم در سطح بین‌المللی و فرافرهنگی در مراسم شربت مقدس شرکت نموده، و برکت ازدواج دریافت کنند.

چهارم، این است که مادر راستین، پدر راستین و پسران و دخترانشان شبیه یکدیگر باشند. آنها از یک سنت پیروی می کنند، آنها از یک نسب خونی می آیند و به هر دو جنبه درونی و بیرونی والدین خود شبیه می شوند. ما باید از نظر درونی به صفات والدین بهشتی شباهت داشته باشیم و از لحاظ بیرونی سنت والدین بهشتی را به ارث ببریم تا مطابق با هدف آفرینش که با آن آفریده شده ایم زندگی کنیم. وقتی این دنیا بالاخره دنیای سقوط کرده نباشد، پسران خواهند گفت که می خواهند با زنانی ازدواج کنند که شبیه مادرشان هستند، و دختران خواهند گفت که می خواهند با مردانی ازدواج کنند که شبیه پدرشان هستند. این تنها زمانی امکان‌پذیر می‌شود که والدین زندگی خود را با گزارش دادن به والدین بهشتی و رعایت سنت‌های والدین بهشتی با هم انجام می‌دهند.

در نتیجه، اولین مورد سنت است! دومی نسب خونی است! مورد سوم تجسم والدین راستین شدن است! والدین راستین مردم از 387 کشور (194 کشور از سازمان ملل هابیل و 193 کشور از سازمان ملل متحد قابیل) را در سراسر جهان به صورت فرامذهبی و فرافرهنگی گرد هم آورده و به آنها برکت ازدواج داده‌اند.

بدینوسیله تمامی آنها خواهر و برادر شدند. والدین راستین نیز مواد آموزشی ویژه ای بوجود آورده‌اند تا آنها بتوانند با پیروی از ویژگی های والدین بهشتی پادشاهی بهشتی را با چشمان خود ببینند. همه اینها برای این بود که سنت، نسب خونی و تجسم والدین بهشتی شدن امکان پذیر شود. مواد آموزشی برای این بود که همه ما به عنوان پسر و دختر بتوانیم تجسم و شبیه والدین راستین شویم. اگرچه این کتاب طولانی نیست، اما چیزی است که حتی با کل ثروت یا کل کشورتان نمی توانید مبادله کنید. با حفظ هون دوک هه همزمان با والدین بهشتی و والدین راستین به مدت سه سال، می‌توانید محیطی ایجاد کنید که آنها بتوانند با شما زندگی کنند.