– نقش مذهب
کلام والدین راستین
در سراسر جهان مذاهب زیادی وجود دارند و قرار است این ادیان چه چیزی را آموزش بدهند؟ اولویت برای هر دینی، آموزش صحیح دادن در باره خدا است، دینی که در مورد خدا به روشی گنگ یا مبهم تعلیم میدهد، ما را دچار عدم اطمینان میکند. اگر خدا براستی وجود دارد و البته که وجود دارد، پس یک دین واقعی باید آموزش بدهد که خدا چه نوع ماهیتی است، عشق او چگونه است و غیره و غیره. [چم پو مو گیانگ 11.1.1: 1]
هنگامی که به تمامی فرهنگهای جهان و تاریخ آنها نظر میافکنیم ، در مییابیم که نیروی حمایتی در پس آنها دین است. تاریخ بشر و دین با هم پیوند خورده و سرنوشت مشترکی دارند. در دوره های مختلف، ادیان گاهی از تاریخ پیشی گرفته و گاه از آن عقب ماندهاند. با این وجود ادیان به حیات خود ادامه دادهاند. این به این دلیل است که دین پایهای است که خداوند میتواند بر اساس آن به ایدهآل پادشاهی بهشتی و دنیای ایدهآل دست یابد. تعالیم کلیدی و اصلی در هر مذهبی، خدا و عشق او است. به همین دلیل ادیان به انسانها میآموزند که خدا را دوست داشته باشند. ذات اصیل انسانها میخواهند خدایی را که آنها و جهان هستی را آفریده است جستجو کرده و پیدا کنند. به همین دلیل است که دین باید اصولی را بیاموزد که به موجب آن انسانها میتوانند خدا را دوست داشته و محبت او را دریافت کنند. در زبان کرهای، کلمه دین ”چونگ گیو“ است. اولین حرف چینی ، چونگ (宗) ، به معنای “کف چوبی” است. دومین حرف گیو ( 敎 ) به معنای “آموزش” است. از این رو ، آنچه ما دین مینامیم مجموعه تعالیمی است که به انسان کمک میکند تا به یک بستر یا حتی ستونی که از پایین پشتیبانی میکند، تبدیل شود. در این صورت، چه چیزی میتواند مهمتر از تعلیم دادن در مورد عشق خدا باشد؟ آیا تعلیمی بهتر از این وجود دارد؟ خالصانهترین آرزوی انسانها برخورداری از عشق خدا است. دین به ما میآموزد که چگونه به آن قله برسیم. به همین دلیل است که هرچه بیشتر بر خدا تأکید کرده و بیشتر در مورد عشق او آموزش بدهد و ما را در جهت اجرای خواست خدا سوق بدهد، یک دین بالاتر است. [چم پو مو گیانگ 11.1.1: 5]
نقش دین بازآفرینی انسان است. دین چگونه این کار را انجام میدهد؟ مذهب ما را راهنمایی میکند تا به درگیری بی پایان روح و جسم پایان داده و به وضعیتی صلح آمیز برسیم که تا ابد هیچ درگیری وجود نداشته باشد. [چم پو مو گیانگ 11.1.1: 11]
تبادل نظر
یک راهب پیر بودایی در حال بازگشت از سفر کوتاهش از آستانه معبد عبور میکرد که باران شروع به باریدن کرد. یک مبلغ مذهبی، که در خیابان بر سر برتری دین خود با دیگران بحث کرده بود، برای فرار از خیس شدن، دوان دوان خود را به زیر شیروانی معبد رسانید. راهب از او پرسید ، “چرا آنجا ایستادهای؟” و مبلغ پاسخ داد، “آیا نمیتوانید تشخیص بدهید که من به خاطر رهایی از خیس شدن در باران به اینجا پناه آوردهام؟ راهب سپس گفت: “ها ها ها ، که اینطور؟ همانطور که میبینید ، من در این باران خیس نشدم و به اینجا رسیدم. ” مبلغ متحیرانه از او پرسید، “آیا رازی برای خشک ماندن خود داری؟” راهب پاسخ داد: همانطور که به تو میگویم عمل کن. در یک روز بارانی، بدون چتر به آسمان نگاه کن. آنگاه الهام دریافت خواهی کرد. اما یک روز بعد، پس از بارش باران مبلغ که با اجرای آنچه که راهب پیر به او گفته بود، خیس شده بود، با عصبانیت به سراغ راهب پیر رفت و گفت، من همانطور که تو گفتی در زیر بارش باران به آسمان نگاه کردم و خیس شدم ، و به جای دریافت الهام، احساس کردم که احمقی بیش نیستم. چگونه این را توضیح خواهی داد؟ راهب پیر به او پاسخ داد ، اوه، جدی؟ تو در اولین تلاش، یک الهام فوق العاده عالی دریافت کردی. همینکه بتوانی به حماقت خود پی ببری، آیا فکر نمیکنی که این الهام بزرگی از سوی والدین بهشتی است؟
اغراق نیست اگر بگوییم تاریخ بشر تاریخ دین است، زیرا زندگی انسان و دین با پیوند ناگسستنی به یکدیگر پیوند خوردهاند. نه تنها ادیان جهانی مانند مسیحیت، بودیسم، اسلام و یهودیت، بلکه سایر ادیان بزرگ و کوچک به طور مکرر بوجود آمده و از بین رفتهاند ، در حالیکه همه در شکل گیری فرهنگ بشری تأثیر اساسی داشته و دارند. حتی در دنیای سکولاریزه امروز، تعداد افرادی که اعلام میکنند که مردمی دیندارند، 85 درصد از کل جمعیت جهان را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر، تقریباً نه نفر از هر ده نفر خود را معتقد به دین میدانند. این چیزی است که وقتی در محیط زندگی خود، به اطراف مینگریم به راحتی میتوانیم آن را درک کنیم. کل دنیا مانند یک نمایشگاه مذهبی به نظر میرسد که با مساجد، کلیساها، معابد و غیره گوشه و کنار دنیا را پر کرده است. گاهی از انسان با عنوان موجودی بطور ذاتی مذهبی یاد میشود و این اعتقاد نشان میدهد که انسانها با میل ذاتی به دینداری به دنیا آمدهاند.
در این صورت، چرا انسانها به دنبال دین هستند؟ هدف نهایی دین چیست؟ با توجه به متن فوق، پاسخ ساده است. هدف نهایی دین، آموزش صحیح بشریت در مورد والدینشان، والدین بهشتی و عشق او است. حروف چینی دین در زبان کرهای چونگ گیو (宗 敎) به معنای تعلیمی است که محتوای اصلی آن چیزی جز وجود و عشق والدین بهشتی نیست. دینی که بتواند به طور مفصل درباره وجود والدین بهشتی و عشق او بر اساس قلب تدریس کند، می تواند به یک دین بالغ و متعالی تبدیل شود. علاوه بر این، میتوان گفت که دین مانند یک تعمیرگاه است که در آن انسانهای سقوط کرده تعمیر و بازسازی میشوند. سقوط اجداد بشری بذر اختلاف و درگیری را در زندگی آنها کاشت. منشأ چنین تعارضاتی، از روح و جسم فرد آغاز شده و به درگیریهای بین افراد، گروهها، جوامع، ملتها و در سراسر جهان گسترش مییابد. بنابراین، مشکلات اساسی مختلف در جهان حل و فصل نخواهند شد، مگر اینکه اتحاد روح و جسم شکل گیرد و دین باید با برانگیختن عشق مطلق والدین بهشتی در قلب انسانها، نقش ترمیم روح و جسم در هم شکسته انسان را بر عهده بگیرد.
به طور خلاصه، میتوان گفت که دین تعالیم اساسی در مورد اینکه چرا والدین بهشتی بشریت را آفریده و انسان چگونه باید دارای یک زندگی راستین باشد را ارائه میدهد. انسانها باید به دین اعتقاد داشته باشند زیرا با یادگیری و تمرین این تعالیم میتوانند با مراقبت از دیگران، آنها را دوست داشته، با آنها هماهنگ شده، به آنها احترام گذاشته و به خاطر آنها زندگی کنند. آنها همچنین باید درک کنند که بشریت یک خانواده بزرگ است.
دین در طول تاریخ به طور تصادفی ایجاد نشده است. والدین بهشتی در پس زمینه هر مذهبی وجود دارد. او آیینهای مختلفی را به وجود آورده است تا آنها بتوانند روح و عقل انسان را از راههای متناسب با عصر و ویژگیهای مناطق مختلف بیدار و روشن کنند. بنابراین، اگرچه هر مذهبی بنیانگذار خاص خود دارد، اما میتوان گفت بنیانگذار واقعی و اصلی تمامی مذاهب فقط یکی، یعنی والدین بهشتی ما است. وی برای نجات تمامی بشریت، به توسعه ادیان متناسب با قرون و قلمروهای فرهنگی ادامه داده است. او همچنین بی وقفه به روشنی بخشیدن به روح و خرد انسان و هدایت مشیت بازسازی ادامه داده تا با بشریت، یکی شود.
بنابراین ، هیچ چیز بی معنیتر از درگیری بین ادیان به دلیل اختلافات اعتقادی نیست. در مناطق مختلف جهان، جنگها به دلیل درگیریهای مذهبی هنوز بی وقفه ادامه دارند. وقتی به عنوان یک فرد مذهبی چنین پدیدههایی را بررسی میکنیم، احساس شرم میکنیم و در یک چنین وضعیتی حتی این سوال برای ما مطرح میشود که آیا جدی جدی دین ضروری است؟ چنین تعارضاتی به این دلیل بوجود میآید که ما معنای واقعی دین را نمیدانیم و درک درستی از قلب والدین بهشتی نداریم. همه مومنان مذهبی باید معنای واقعی ادیان را که دارای ریشه یکسان و هدف یکسان هستند، تشخیص دهند. باید با یک قلب و یک اراده، متحد شده و بر مقصد مشترک خود، والدین بهشتی تمرکز کنیم. ما باید فراتر از اختلافات سطحی بین ادیان، قلب والدین بهشتی را که در مرکز تمامی آنها وجود دارد کشف کنیم.
نکاتی برای تعمق
1) به نظر شما هدف اساسی وجود ادیان چیست؟
2) مردم مخصوصا معتقدین مذهبی در تمامی جهان برای همکاری و هماهنگی ادیان با یکدیگر ، چه نوع نگرشی باید داشته باشند؟