صلح در خانواده، صلح در دنیا
کلام والدین راستین
معنای تحتالفظی برکت در زبان کرهای (چوک پوک) یعنی دعا برای برکات است. اگر عبارت چوک پوک را بررسی کنیم خواهیم دید که کلمه چوک به معنای دعا یا آرزو برای چیزی است. وقتیکه شما برای برکات دعا میکنید، چه چیزی بالاترین ارزش را دارد؟ برکت عشق با ارزشترین چیز است. آفرینش هماهنگی توسط یک مرد و یک زن نقطه آغازین میثاق جهان هستی است. بنابراین برکت، شگفتانگیزترین چیز است. به خاطر اینکه برکت ازدواج بزرگترین برکتی است که شما میتوانید دریافت کنید. کانون خانواده به مراسم ازدواج، برکت میگوید. با ارزشترین برکت آن برکتی است که توسط والدین راستین انجام گرفته باشد. (چان سانگ گیانگ ۵.۲.۲:۱)
برکت ازدواج برای خاطر خدا و دنیا است. شما با دریافت برکت میتوانید نزدیکترین فرد به خودتان را دوست داشته، به عنوان نماینده دنیا، تمامی جهان را دوست بدارید. یک زن بایستی شوهرش را به نمایندگی از جانب پدر، شوهر، برادر بزرگ و برادر کوچکش دوست بدارد. یک مرد نیز بایستی همسرش را در مقام و جایگاه مادر، همسر. خواهر بزرگ و خواهر کوچک خود دوست بدارد. ما به نمایندگی از این چهار حوزه نزدیکرترین فرد به خود را دوست داشته، برای او احترام قائل شده، و برای عشق ورزیدن به دنیا، به یکدیگر انگیزه میدهیم. رابطه زناشوئی، ابتدائیترین تجسم داد و دریافت عشق در سطح جهانی است. بنابراین، وقتیکه شما ازدواج میکنید، بایستی همسر خودتان را در جایگاه مادر، خواهر بزرگ و خواهر کوچک دوست داشته و شوهرتان را در جایگاه پدر، برادر بزرگ، و برادر کوچک دوست بدارید. بعلاوه شما بایستی همسرتان را بیشتر از اعضای خانواده تان دوست بدارید. این قاعدهای است که براساس آن زن و شوهر به یکدیگر عشق ورزیده رابطه متقابل ایدهآل را بواقعیت درمیآورند. (چم پوموگیانگ ۴.۱.۱:۲۱)
خدا با آفریدن آدم و حوا را به آنها سه برکت بزرگ داد: بارور شوید، تکثیر کرده و تمامی زمین را پر کنید و بر تمامی مخلوقات مسلط شوید. اولین برکت یعنی بارور شدن به این معنا است که انسانها بایستی متمرکز بر خدا رشد کرده و شخصیتشان را کامل کنند. دومین برکت این است که مرد و زن کامل شده زن و شوهر راستین شده صاحب فرزند شده و با به واقعیت درآوردن خانواده ایدهآل ماموریتشان را به عنوان والدین راستین به انجام برسانند. سومین برکت این است که انسانها بایستی پادشاهی بهشتی را بر روی زمین بوجود آورند، یعنی آنها در آن محیطی که خدا به آنها اعطا نموده بود، هیچ گونه ناراحتی و کمبودی را تجربه نکنند. خدا که ماهیت اصیل عشق راستین است بشریت را به عنوان مفعولهای عشق راستین خود آفرید. او میخواست تا آنها ماهیتهای کامل عشق راستین شده، ایدهآل عشق راستین را به عنوان زن و شوهر به انجام رسانیده و محیط پادشاهی بهشتی را بیافرینند. (چان سانگ گیانگ ص ۳۸۲)
تبادل نظر
در سال ۱۹۸۸ جوانی از کشور کره که به کانون خانواده پیوسته بود، میخواست برکت ازدواج فراملی و فرافرهنگی دریافت کند. به همین منظور در مراسم نامزدی شرکت کرده و در نهایت با یک خانم ژاپنی نامزد شد. پدر این مرد جوان با شنیدن این خبر عکس العمل منفی و بسیار تندی داشت. او میگفت: ” آیا تو باید در میان تمامی زنهای دنیا با یک زن ژاپنی ازدواج کنی؟”
این مرد در طی دوران اشغال ژاپنیها، یکی از سربازان کرهای بود که برای کار اجباری به یک معدن ذغال سنگ در ایالت “ایواته” در شمال شرقی ژاپن رفته بود. ولی بعدها با به خطر انداختن زندگیش از معدن گریخته و پای پیاده به مدت یک ماه خود را به بندر “شیمونوسکی” رسانده و در آنجا موفق شده بود با یک کشتی به کره بازگردد. او به خاطر تمامی رنج و عذابی که در آنجا تحمل کرده بود، از ژاپنیها بشدت نفرت داشت و وقتی شنید که پسرش با یک دختر ژاپنی نامزد شده است، تهدید کرد که او را عاق خواهد کرد. به پسرش گفت: “تو به خانواده ما خیانت کردی. من نام تو را از شجره نامه خانوادگیمان پاک خواهم کرد، هیچ زنی از آن کشور دشمن نمیتواند به خانه من پا بگذارد، او مناسب تو نیست. در غیر اینصورت با او از اینجا برو. برای من مهم نیست که به کجا میروی یا حتی بمیری.”
پدر آن مرد تزلزل ناپذیر بود اما آن جوان دست به کاری زد که باور داشت درست است. او با آن دختر ژاپنی ازدواج کرد و سپس او را به زادگاهش، شهر ”ناگان” برد. پدر شوهر حتی در را برای آنها باز نکرد. اما پس از مدتی بعد با اکراه، ازدواجشان آنها را پذیرفت. با این همه همچنان عروسش را با زخم زبان مورد رنج و عذاب قرار میداد. هربار که عروس خانم با مشکلی روبرو میشد، پدرشوهر به او میگفت: در مقایسه با بدیهایی که مردم تو با من کردند، اینها چیزی نیست. تو میبایست وقتیکه ازدواج میکردی انتظارچنین چیزهایی را هم میداشتی.” هربار که بواسطه تعطیلات سراسری در کره بستگان دور هم جمع میشدند، پدر شوهر عروسش را کنار خود نشانده و از آنچه که بر او در معدن ذغال سنگ “ایواته” گذشته بود سخن میگفت. و هر بار عروس خانم میگفت: “پدر من متاسف هستم و از جانب کشور ژاپن از شما عذرخواهی میکنم.” او اشک میریخت و بخشش میطلبید و اجازه میداد تا پدر شوهر تمامی داستانهایش را بارها و بارها برای او تکرار کرده و خود را خالی کند و عروس خانم در پاسخ بارها بطور مکرر از پدر شوهرش عذرخواهی میکرد.
این مسئله ده سال ادامه پیدا کرد. اما بعد بطور ناگهانی متوقف شد. بستگان متوجه تغییراتی در رفتار آن مرد نسبت به عروسش شدند و پرسیدند: “چه اتفاقی افتاده است که رفتارت با عروست تغییر کرده و با او به مهربانی رفتار میکنی؟ آیا از او که یک ژاپنی است دیگر متنفر نیستی؟” او در پاسخ گفت: “خیر، من دیگر از او متنفر نیستم. تمامی نفرتهای انباشته شده در من از بین رفتهاند. درواقع من هیچوقت از خود او متنفر نبودم، بلکه فقط تمامی تنفر انباشته در وجودم بواسطه کار اجباری در معدن ذغال سنگ بود که آن را روی او خالی میکردم. اما اکنون به خاطر او تمامی نفرتها ناپدید شدهاند و از این به بعد با او مهربان خواهم بود، او عروس من است.”
آن عروس خانم برای گناهان ژاپنیها غرامت پرداخت کرده بود و این یک الگو از راه آزادسازی است که بشریت را بسوی دنیای صلح هدایت خواهد کرد.
این داستانی است که در کتاب زندگینامه پدر راستین عنوان شده است. از طریق برکت ازدواج دو نفر از دو محیط ، دو قبیله، دو کشور دشمن، رنجشها و غم و اندوه انباشته شده قدیمی از بین رفته، زخمها شفا یافته و بمرور دو منطقه و یا دو کشور می توانند در مسیر مصالحه و صلح قرار بگیرند.
والدین راستین با بازسازی اولین خانواده راستین، در مسیر تحقق دنیای صلحآمیز مشیت رستگاری برای تحول جهنم و تبدیل آن به پادشاهی بهشتی بر روی زمین و در دنیای روح، با سرسختی هر چه بیشتر به پیش رفتهاند. آنها از طریق مراسم نامزدیشان در اولین روز از سومین ماه سال ۱۹۶۰ الگوی زن و شوهر راستین، والدین راستین و خانواده راستینی را بوجود آوردند که در ملازمت به والدین بهشتی هستند. آنها به عنوان یگانه پسر و یگانه دختر خدا بر روی زمین قدم نهاده و ایدهآل والدین راستین را بواقعیت درآورند. بعلاوه، آنها بشریت سقوط کرده را نجات داده و به عنوان فرزندان اصیل والدین بهشتی، در جایگاهی برای دادن برکت ازدواج به مردم در سرتاسر جهان ایستادند.
تنها زمانیکه خانواده در صلح و آرامش باشد، جامعه میتواند در صلح و آرامش باشد. صلح جهانی از طریق ازدواجهای فراملی، فرا نژادی، فرا فرهنگی و فرامذهبی امان پذیر است. والدین راستین زوجهای برکت گرفته را به عنوان کسانی معرفی میکند که از طریق مراسمهای ازدواج فراملی تولد دوباره یافته و اشخاص مرکزی برای تحقق صلح جهانی هستند. وقتیکه بتوانیم از طریق عشق راستین همه چیز خود را برای دشمن خود پیشکش کرده و فدا کنیم، آنگاه راه متحده برای بخشش، و مصالحه گشوده خواهد شد. به خاطر اینکه اولین اجداد بشری در خانواده سقوط کردند، خانواده خط اول جبهه مشیت بازسازی شد.
خانوادههای برکت گرفته بایستی با پیروی از دستوالعملها و تعالیم والدین راستین در خانواده، تمامی وجودشان را با عشق فدا نموده و بطور کامل برای دیگران در جامعه، کشور و دنیا زندگی کنند. اینگونه آنها قادر خواهند بود تا عشقی باشکوهتر را تجربه نموده و در تمامی اطرافشان تکثیر نموده و یک دنیای صلحآمیز را با دستان خود بسازند. تمامی بشریت بایستی سنت برکت ازدواج را به ارث برده و زن و شوهرهای راستین و والدین راستینی بشوند که ایدهال صلح جهانی را به انجام می رسانند. این راه میانبر برای ساختن کشور و منطقهای صلح آمیز است.
نکاتی برای تعمق
ازدواج دو نفر از دو قبیله، جامعه، و دو کشور دشمن را چگونه میبینید؟ رابطه زناشوئی آنها چگونه میتواند رشد خوبی داشته باشد؟
برکت ازدواج تنها یک ازدواج بواسطه عشق یک مرد و زن نبوده، بلکه پایهای برای تاسیس صلح جهانی از طریق ملازمت به والدین بهشتی و زیستن برای خاطر دیگر قبایل، ملتها، کشورها و جهان است. در نتیجه آیا فکر میکنید که برکت تنها برای من و همسر من میباشد یا اینکه تمامی مردم جهان بایستی آن را دریافت کنند؟