کلام والدین راستین
اتحاد دنیا به عنوان یک خانواده جهانی، امری بسیار مهم برای به ارمغان آوردن بخت و اقبال بهشتی است. توسعه و پیشرفت شگفتآور در علم و تکنولوژی از طریق انقلاب اطلاعات و حمل و نقل و ارتباطات انسانها را به یکدیگر پیوند زده است. بنابراین، برای محیط شکننده کره زمین، همکاری بینالمللی لازم بوده و تعهد مشترک ضروری است. اما چه چیزی میتواند نیرو برای ایجاد تغییر در گرایش مردم بسوی خودمحوری و دلبستگی آنها به دیدگاههای خودمحورانه دنیا را به ارمغان آورد؟ چه چیزی میتواند بطور اساسی مشکل کشورهای درگیر در رقابتها برای منافع خود را حل و فصل کند؟ هر یک از ما بایستی پاسخ را در قوانین خدا و آگاهی و شناخت بنیادین او، ریشه و سرچشمه ما بیابد. طبیعت عشق راستین خدا دادن و خواست برای دادن و فدا کردن بیشتر، دادن و فراموش کردن آنچه که داده و دوست داشتن مفعولش بیش از خود است. عشق خدا تنها پاسخ است و ما زمانی پاسخ را دریافت خواهیم کرد که به این درک برسیم که انسانها تحت تسلط یک والدین راستین برادر و خواهر یکدیگر هستند. وقتیکه تمامی انسانها در پیشگاه خدا و والدین راستین یک خانواده واحد بوجود آورده و برای خاطر یکدیگر زیسته و متحد شوند، تمامی مشکلات حل و فصل خواهند شد. من در تمامی طول زندگیام، با پیش گرفتن راه عشق راستین، به مردم درباره آن آموزش دادهام. من برای خاطر دیگران زیسته و یک پایه بینالمللی برپا داشتهام. من در هر کشوری جوانانی را پرورش دادهام که بدون هرگونه خودخواهی برای دیگران زندگی کنند. نه تنها این، همینطور برای تاسیس خانوادههای ایدهآل عشق راستین بینالمللی، فرا فرهنگی و فرامذهبی، مراسمهای برکت ازدواج بینالمللی برپا داشتهام. این کار و تلاش برای ایجاد تغییر در تاریخ فرهنگی انسانها است. ما متمرکز بر عشق راستین، تمامی مرزهای ملی را فروریخته و برای غلبه بر نفرت به ورای مرزهای نژادی رفتهایم. ما برای تولد دادن به خانوادههای ایدهآلی مبارزه کردهایم که برای یکدیگر زندگی میکنند. در نتیجه، ما یک فرهنگ جهانی تازه را بنا میکنیم. (چم پوموگیانگ 4.1.1:12)
ما با شروع هزاره نوین، با سرعت بسوی یک دنیای واحد به پیش میرویم. ما در حال پشت سر گذاردن یک ملت واحد تحت تسلط خدا، بسوی یک جهان هستی تحت تسلط خدا به پیش میرویم. دنیای یک خانواده بزرگ و یک روستای جهانی که قبل از این تشریح کردهام، در حال ظهور است. اما دو مانع جدی بر سر راه تحقق این ایدهآل وجود دارد: یکی تبعیض نژادی و دیگری اختلافات مذهبی است. بخصوص درگیری بین مذاهب جدیترین مانع بر سر راه ایجاد صلح جهانی است. خدا فرقههای مذهبی را بوجود نیاورد و خود مذهب اساسا محصول جانبی سقوط است. نهضت برای فروریزی تمامی انواع مرزهای بینالمللی و پیشروی بسوی صلح جهانی، که من در سازمان ملل بطور واضح عنوان کردم، بسرعت در حال توسعه و پیشرفت است. (چم بوموگیانگ 11.2.2:14)
تبادل نظر
پطرس یک ماهیگیر بود که یکی از حواریون عیسی شد. او عادت داشت تا در حین سفر برای گسترش کلام خدا اینطور دعا کند: ”… به من شجاعت عطا بفرما تا چیزهای قابل مرمت را مرمت کنم. و چیزهائی را هم که قابل مرمت نیستند، پذیرا شوم …. گناهان بدن جسمی من قضاوت تو را دریافت کردهاند، اما من قدردانم از اینکه روح مرا بگونهای هدایت میکنی که مثل والدین بهشتی باشم. ما تجسم شما خواهیم بود و عشق والدین بهشتی را بیش از هر چیزی بکار خواهیم گرفت، که این عشق تمامی گناهان را پاک میکند. به من اجازه بدهید تا بیهیچ چشمداشتی به دیگران خدمت کرده و حامل آن شکوه بیپایان والدین بهشتی برای دیگران باشم، که خود دریافت کردهام. من از طریق تمامی نیروئی که از جانب والدین بهشتی دریافت کردهام، زبانم را در خدمت به سخن گفتن از کلام والدین بهشتی بکار خواهم گرفت.“ میتوان دید که دعای پطرس مقدس و آرزوی قوی او برای تحقق عشق و کامیابی برای همسایگانش میباشد.
مردم در تمامی طول تاریخ درپی تاسیس مرزهای بسیاری با نامهای مختلف بسیاری بودهاند. ما امروز این مرزها را در سطوح مختلف ملی، نژادی، فرهنگی، مذهبی، جنسیت و محل تولد و تمامی آنچه که دارائیها و فقرهایمان میبینیم. این مرزها نه تنها در درون ما بر قلبهای ما، بلکه در بیرون بر جوامع محل سکونت ما تاثیر گذاشتهاند.
این مرزها چگونه شکل گرفته و چرا ما با قلبهای خودخواه خود آنها را بوجود آوردهایم؟ چون ما فراموش کردهایم که برادر و خواهر هستیم، که این از مفهوم یک خانواده تحت تسلط خدا میآید. از زمان سقوط آدم و حوا، تمامی انسانها به نوع هابیل و نوع قابیل تقسیم شدهاند. این درگیریها تا به امروز ادامه یافته و ما آن را در تمامی جهان مشاهده میکنیم. اولین اجداد بشری که برادر و خواهر یکدیگر بودهاند، با دوری و جدائی از والدین بهشتی از جایگاه اصیل خود سقوط کرده و جنگ و درگیری با یکدیگر را آغاز کردند. در این صورت، آنها تنها از طریق والدینشان میتوانند متحد شوند. به خاطر اینکه جنگ و ناسازگاری بین برادران در درون حوزه برادری و خواهری به خودی خود از بین نخواهد رفت. تنها وقتیکه والدینشان آشکار شوند، مشکل آنها حل و فصل شده و آنها قادر خواهند بود تا یکدیگر را در آغوش گرفته و اینگونه با یکدیگر متحد شوند. انسانها با قدردانی مشترک از والدین بهشتی میتوانند به جایگاه اصیل خود بازگشته و یک خانواده راستین تحت تسلط خدا را برپا کنند، همانطور که والدین بهشتی در آغاز تاریخ بشری در آرزوی آن بود.
انسانها با برخورداری از یک والدین مشابه براستی برادر و خواهر یکدیگر هستند. در ردیابی ریشه آفرینش انسانها، سرانجام به یک علت مطلق، آفریننده و والدین بهشتی ما میرسیم. ما توسط والدین بهشتی آفریده شده و در پیشگاه او همه ما برادر و خواهر یکدیگر هستیم. به همین دلیل نبایستی دیگران را بواسطه شرایط بیرونی خاصشان قضاوت کنیم. برعکس، ما میبایست جوهر والدین بهشتی را در درون دیگری کشف کنیم، یعنی چیزی که باعث میشود تا برابر باشیم.
وقتیکه همسایگان و مردم در اطراف خود را برادر و خواهر خود ببینیم، قادر خواهیم بود تا آرام آرام تمامی مرزهای موجود در اطراف خود را فرو ریخته و از بین ببریم. در درون حوزه قلبی که برادران و خواهران را به هم پیوند میزند، چطور میتواند مرز و تبعیض نژادی وجود داشته باشد؟ همانطور که اغلب گفتهایم، ما میتوانیم با از بین بردن تمامی مرزها و غلبه بر تمامی ناسازگاریها از طریق عشق راستین و آفرینش فرهنگ زیستن برای دیگری، یک دنیای نوین برپا کنیم.
بعضی از مردم میگویند که امروز دنیا یک روستای جهانی است. معنایش این است که بیشتر از آنکه ما بواسطه پیشرفتهای تکنولوژی میتوانیم به هر گوشه این دنیا برویم، تمامی انسانها در تمامی دنیا برادر و خواهر یکدیگر، اعضای یک خانواده واحد هستیم، یعنی خانوادهای متمرکز بر یک والدین مشترک، والدین بهشتی ما هستیم. براساس این پیام و این الهام، ما میبایست برای آفرینش دنیائی در تلاش باشیم که در آن مردم برای خاطر یکدیگر زندگی کنند. وقتیکه ما بتوانیم از نقطه نظر خدا با این دنیا و همه چیز و همه کس در آن تعامل کنیم، قادر خواهیم بود تا سیمای والدین بهشتی را در چهره یکدیگر دیده و قلب برادری و خواهری را بازسازی کنیم.
نکاتی برای تعمق
- با تعمق در زندگی خود، به این بیاندیشید که آیا در گذشته در جائی مرزی بوجود آوردهاید؟ فکر میکنید که چطور میتوانید آن مرزها را از بین ببرید؟
- دنیائی را که در آن تمامی مردم یک خانواده تحت تسلط خدا هستند را چگونه میبینید؟