بدهیهای اجدادی به چه معنا است؟ پدر راستین فرمودند که بدهیهای متفاوتی براساس جریان عمل سقوط شکل گرفتهاند. این بدهیها در طول تاریخ بواسطه جهالت از نسلی به نسل دیگر منتقل شد و ما بدون شناخت درستی از آنها و در نتیجه بدون هرگونه تلاش برای از بین بردن آنها، در زندگی روزانه خود تنها بر میزان آن افزودهایم. اجازه دهید تا در اینجا بطور خلاصه در مورد این بدهیها صحبت کنیم.
نخست، بدهی قلبی است. این گناه از سقوط روحی میآید. سقوط روحی اشاره به تجاوز بزرگ فرشته به حوا در باغ عدن است. درواقع عشق کاذب مشکل اساسی است. در جامعه بشری در هر گوشه دنیای امروز ما میتوان شاهد درگیریهای بسیاری بود که بواسطه مشکلات مرتبط با عشق شکل گرفته و گسترش پیدا کردهاند.
دوم، بدهی جسمی است که از سقوط جسمی میآید. دلایل ضعف جسمی، بیماریهای جسمی، رنج و عذاب جسمی نتیجه شده از گناهان و اعمال غیراخلاقی جسمی که اجداد ما در ارتباط با دیگران مرتکب شدهاند، دقیقا در جریان عمل سقوط جسمی آدم و حوا در باغ عدن ریشه دارند. پدر راستین فرمودند تمامی رنج و عذابهای جسمی در زندگی بشر پدیدهها و آثار جانبی جریان عمل سقوط در باغ عدن میباشند.
سوم، شکست در نیل به تسلط بر مخلوقات و سواستفاده از آنها است. یعنی ما انسانها مدیون مخلوقات بوده و بدهکار آنها هستیم. دلیل مشکلات مالی بسیاری از انسانها دقیقا در همین مسئله نهفته است. در اصل قرار بود تا آدم و حوا با نیل به کمال یعنی دستیابی به بلوغ جسمی و روحی، از جانب خدا برکت ازدواج دریافت کرده و با تشکیل خانوادهای ایدهآل، به برکت تسلط بر مخلوقات نائل شوند. اما متاسفانه آدم و حوا زودتر از موعد مقرر یعنی زمانی که هنوز بالغ نشده بودند، بدور از دید خدا به عشقی نامشروع تن دادند که کاملا برخلاف خواست و برنامه خدا بود. در نتیجه برکت ازدواج دریافت نکرده، خانواده ایدهآلی شکل نگرفته و در نتیجه انسان هرگز نتوانست برکت تسلط بر آفرینش را بدست آورد. در جریان عمل سقوط، شیطان فرزندان خدا و تمامی مخلوقات را ربود و انسانها نیز بدون داشتن حق استفاده از مخلوقات، آنها را دزدیده و در تمامی طول تاریخ از آنها سواستفاده کردند. به همین دلیل همانطور که در کتاب مقدس آمده است تمامی مخلوقات تا به این زمان در رنج و درد زجه میکنند.
انسانها در تمامی طول تاریخ مجبور به تحمل رنج و عذابهای بسیاری در تمامی سطوح زندگیشان بودند، که هرگز علت آن را درک نکردند. خدا میخواهد تا این سه مشکل برطرف شود، تا فرزندانش را آزاد و رها ببیند، از طرف دیگر شیطان نیز میخواهد این سه مورد را حفظ کند. تا امیال خود در تسلط بر انسانها را برآورده کند. ما انسانها نیز بایستی این سه مورد را بطور جدی مد نظر قرار داده و برای جبران هر کدام از آنها برنامهریزی نموده و تلاش داشته باشیم.
چه خواهد شد وقتیکه مشکلات عشق، سلامتی و امور مالی در زندگی ما انسانها حل و فصل شوند؟ آیا در این صورت ما از یک زندگی سراسر شادی و آرامش و رفاه برخوردار نخواهیم بود؟
در این صورت چگونه میتوان برای این سه مشکل ،غرامت پرداخت کنیم؟ همانطور که عنوان شد در باغ عدن سه مشکل بوجود آمد، که با سقوط روحی شروع شد، بعد سقوط جسمی داشتیم و سپس شکست در تسلط راستین بر مخلوقات بود. براساس اصل الهی جریان عمل بازسازی همیشه در مسیری برعکس صورت میگیرد. یعنی ما بایستی با بازسازی مخلوقات شروع کنیم و بعد از آن به جبران سقوط جسمی از طریق دادن کلام خدا و زندگی تازه به دیگران به پیش رفته و سپس برای جبران سقوط روحی خود برکت ازدواج دریافت کرده و به دیگران نیز در دریافت برکت ازدواج کمک کنیم.
نخست، ما میبایست مسائل مالی و اقتصادی را بازسازی کنیم، به همین دلیل پیشکش ده درصد ماهانه داریم. در آغاز خدا نخست همه چیز را در محیطی بوجود آورد که آدم و حوا بتوانند در آن در آرامش و در وفور نعمت زندگی کنند. اما متاسفانه بزرگ فرشته با تسلط غیراخلاقی بر انسان بر همه چیز مسلط شد و به عبارتی تمامی آفریدههای خدا، از مخلوقات گرفته تا انسان را ربود. اکنون ما بایستی تمامی مخلوفات ربوده شده را به حوزه خدا بازسازی کرده و محیطی بیافرینیم که در آن خودمان را نیز بازسازی کنیم. تنها در این صورت ما بازآفرینی خواهیم شد.
دوم، چون در باغ عدن بدن جسمی ما در اختیار شیطان قرار گرفت، لازم است تا ما با دریافت کلام خدا، خود را از حوزه تحت تسلط شیطان بیرون بکشیم. اگر چه در باغ عدن یک زن و یک مرد سقوط کردند، اما اکنون میلیاردها انسان بر روی زمین و بسیار بیشتر از آن در دنیای روح زندگی میکنند و تمامی آنها چنین مشکلی را به ارث بردهاند. در نتیجه چون تنها ”من“ نیستم که در این جهان زندگی میکند، یعنی اعضای خانواده من و قبیله من، جامعه من و کشور من و تمامی دنیا و جهان هستی نیز وجود دارند، من بایستی در کنار تلاش برای بیرون کشیدن خود از دنیای شیطانی، برای بیرون کشیدن تمامی انسانها نیز در تلاش باشم، تا سرانجام تسلط شیطان بر جسم انسانها برای همیشه از بین برود.
سوم، ما بایستی با از بین بردن گناه اصیل و نسب خونی شیطان، از جانب خدا برکت ازدواج دریافت کرده و نسب خونی او را به ارث ببریم. ما نه تنها خودمان باید برکت ازدواج دریافت کنیم بلکه باید به تمامی کسانی که در اطراف ما به یک صورتی در ارتباط با ما هستند کمک کنیم که برکت ازدواج دریافت کنند.
پدر راستین گفتند، من قبل از رفتن به دنیای روح، بایستی به هفت میلیارد انسان روی زمین برکت ازدواج بدهم. در این صورت ما قادر خواهیم بود نسب خونی شیطان را از بین برده و همه چیز و همه کس را به نسب خونی خدا پیوند بزنیم. بدینوسیله دنیای ایدهآل میتواند بوجود آید. این ماموریت من است.
بواسطه وجود این مشکل حل نشده، انسانها با هم روابطی درهم شکسته و نادرست دارند. اگر اجداد من به عنوان ظالم به اجداد فرد مقابل من به عنوان مظلوم ضرباتی براساس عشق، امور مالی و سلامتی وارد آورده باشند، این فرد به عنوان بازمانده آن مظلومها، به شکلهای مختلف در این سه سطح عشق، امور مالی و سلامتی با من درگیری خواهد داشت. در عرف عمومی ما این فرد را دشمن خطاب میکنیم، در صورتیکه اینطور نیست.
پدر راستین فرمودند چنین فردی نه دشمن بلکه آموزگار ما است. چرا؟ به خاطر اینکه ما گناهان اجدادمان را فراموش کرده بودیم، اما به واسطه حضور این فرد، اکنون میتوانیم به این درک برسیم که اجداد ما در رابطه با اجداد این فرد خطاها و گناهانی مرتکب شدهاند. به همین دلیل باید او را، یعنی دشمن خود را دوست بداریم. باید بدانیم که با دوری جستن از دشمن و با او سر و کاری نداشتن گناهان اجدادی حل و فصل نخواهند شد. اگر شما غرامت پرداخت نکنید، فرزندان و بازماندگان شما بایستی در این مسیر قرار گرفته، این مسئولیت را بعهده گرفته و غرامت بپردازند. به همین دلیل ما بایستی به کسانی که به هر شکلی با ما بدرفتاری دارند، با خوبی رفتار کرده و آنها را بهتر از کسانی که به ما خوبی میکنند دوست بداریم.
اگر فرد مستمندی به شما مراجعه میکند دست رد به سینه او نزنید. چرا که با دادن چیزی به او ، در واقع بدهی اجدادمان را پرداخت میکنیم. پدر راستین فرمودند بدهی امیال اجداد ما میبایست در این دنیا پرداخت شده و وضعیت اصیل بازسازی شود. به همین خاطر، دلیلی در پس ملاقات مردم بد وجود دارد. و ما نباید از ایجاد رابطه با آنها خودداری کنیم چرا که ارتباط با آنها این امکان را به ما میدهد تا ما از طریق عشق ورزیدن به آنها بازسازی شویم. اگر ما نتوانیم با خلوص نیت و بطور قلبی با آن مردم رفتار کنیم، بدهیهای حل و فصل نشده اجداد ما، بر دوش فرزندان و بازماندگان ما قرار خواهند گرفت.
ما در آشنائی با اصل الهی، کم کم با مشکلات و گناهان اجدادی روبرو میشویم. درواقع به این درک میرسیم که اجداد ما چگونه زیسته و چه چیزهائی از خود به جا گذاشتهاند. به عبارتی دیگر، مشکلات بوجود آمده از جانب هر کسی اگر حل و فصل نشوند به عنوان یک بدهی باقی مانده و به نسل بعدی منتقل میشود. برای حل و فصل این بدهیها است که بازسازی از طریق غرامت به میان میآید. در نتیجه شما نباید از کسی نفرت داشته باشید بلکه باید به این فکر کنید که چگونه میتوانید با خدمت کردن و دوست داشتن او، بدهی اجدادتان را پرداخت کنید.
بطور معمول اعضای هر خانواده بشکلهای مختلف با این بدهیها روبرو میشوند. به عنوا مثال، اگر شما بیشتر شبیه پدرتان هستید، بدهیهای اجداد پدرتان بعهده شما قرار خواهد گرفت و اگر شما بیشتر شبیه مادرتان هستید، بدهیهای اجداد مادرتان به عهده شما خواهد بود.
ما میبایست تمامی شرایط و موقعیتهای سخت و دشوار را با آگاهی و با پرداخت غرامت همراه با خوشحالی پشت سر بگذاریم. یعنی بدانیم که تمامی این سختیها بواسطه بدهی اجدادی برای ما شکل گرفته و ما بایستی بدون مقصر دانستن این و آن صبورانه تحمل کنیم. تنها با فروتنی و از خودگذشتگی قادر خواهیم بود تمامی بدهیها را پرداخت کنیم و اینجا است که حتی آن دسته از ارواحی که در زندگی خود مظلوم واقع شده و دل پری از اجداد ما داشتند، در برابر ما با احترام رفتار کرده و به ما ترحم خواهند کرد.
در اصل قرار بود که آدم، حوا و بزرگ فرشته در روابط متمرکز بر عشق راستین خدا در شادی و آرامش خانواده خدا را بوجود آورند. اما بواسطه سقوط آنها دشمن یکدیگر شده و این باعث شد تا در تمامی طول تاریخ بشر ما با روابط متمرکز بر دشمنانگی روبرو بودهایم. یعنی ما در همه جا شاهد روبرو شدن دشمنها هستیم. به همین دلیل مشیت الهی بر این قرار گرفته است تا این روابط را به روابط متمرکز بر عشق راستین قرار داده و انسانها به این ترتیب به جایگاه اصیل خود در برابر خدا بازگردند.
کانون خانواده هم اتحادیه دشمنان است! همانطور که میدانید پدر راستین دشمنان را با هم نامزد کرده و برکت میداد. چون تنها زمانی که دشمنها بسوی یکدیگر آمده و متمرکز بر عشق بر تمامی مشکلات بین یکدیگر غلبه کنند، یک تاریخ تازه و یک دنیای تازه آغاز خواهد شد. اگر ما بتوانیم پیروی از تعالیم والدین راستین را در تمامی امور زندگی در برنامه خود قرار بدهیم، قادر خواهیم بود تا بجای جنگ و درگیری با آنها، با تمامی قوا دیگران را دوست بداریم، آنها را درک کنیم، و با آنها توسعه و پیشرفت را تجربه کنیم.
وقتیکه ما بتوانیم بطور کامل و بیوقفه با عشق در خدمت به دشمن خود باشیم، قادر خواهیم بود تا او را بطور طبیعی به تسلیم واداریم. یعنی اگر دشمن من، کسی که با من بدرفتاری دارد، تحت تاثیر رفتار من قرار گرفته و بطور طبیعی در برابر من تسلیم شود، اجداد او نیز دیگر هیچ احساس بدی از اجداد من نخواهند داشت. تداوم در خدمت همراه با عشق باعث ذوب شدن یخها شده و دشمن داوطلبانه تسلیم خواهد شد. این تنها راه برای از بین بردن تمامی بدهیهای اجدادی است. اینجا است که تمامی مشکلات ما یکی یکی حل و فصل شده و ما آزادی از زیر کوله بار بدهیهای سنگین اجدادی را تجربه خواهیم کرد.
این چیزی است که هر روز باید به آن بیاندیشیم. تمامی سختیها و دشواریهایی که بصورتهای مختلف سر راه ما قرار گرفتهاند، مردمی که دوستشان نداریم، یا کسانی را که از آنها نفرت داریم، چیزهایی را که دوست نداشته و از آنها نفرت داریم و غیره همه به تمامی کانالهای برای ما هستند که در آن میتوانیم با یک طرز تلقی مثبت تمامی مشکلات و بدهیهای اجدادی را حل و فصل کنیم.