مردمی که ماموریت ناجیان قبیلهای بهشتی را به انجام رسانیدهاند بایستی با این ذهنیت که من اکنون شروع میکنم نه اینکه کارم را به اتمام رسانیدهام، خود را برای زیستن در یک سطح تازه آماده کنند. لازم است تا آنها فرهنگ تازهای را بیافرینند که در آن با گفتگوی مستقیم و رودررو با والدین بهشتی درباره مسائل مختلف، هر روز زندگیشان را سپری کنند. تا آن روزی که زندگی بشریت در قالب یک خانواده متمرکز بر والدین بهشتی بواقعیت درآید، لازم است که ما راهی را پیشگام شویم که در آن به عنوان نماینده والدین بهشتی عمل کنیم. بنابراین، ناجیان قبیلهای بهشتی بایستی آن دسته از شهروندان دنیای روح بشوند که بر روی زمین به کمال نائل آمده و بتوانند دنیایی را بیافرینند که در آن عشق راستین بطور طبیعی و اتوماتیک جاری میشود.
زندگی مسلح شده به حقیقت و روح
الف) نیل به هماهنگی و بالانس از طریق حقیقت و روح
هدف زندگی بر روی زمین آمادگی برای زیستن در دنیای روح است. با توجه به این نکته، آرزو برای تجیل شدن و جایزه دریافت کردن بر روی زمین، یک آرزوی عبث و احمقانه است. شکوه و برکتی که ما در دنیای روح دریافت میکنیم بسیار باشکوهتر از آن چیزی است که بطور معمول بر روی زمین تجربه میشود. اما جایگاه برای دریافت شکوه برکت در دنیای روح، براساس زندگی بر روی زمین تعیین میشود. به این دلیل، لازم است تا انسانها در حالیکه هنوز بر روی زمین زندگی میکنند، خود را بدرستی برای زندگی در دنیای روح آماده کنند. پدر راستین فرمودند، ”صرف نظر از اینکه در چه زمان و مکانی زیسته و در حال انجام چه کاری هستید، هرگز نباید فراموش کنید که اجدادتان در همه احوال با شما هستند و شما باید زندگیتان را در همگامی با دنیای روح حفظ کنید. شما بایستی از طریق شرطهای دعا با دنیای روح ارتباط برقرار کرده و شهروندانی بشوید که بر روی زمین به کمال نائل آمدهاند.“
برای انجام چنین چیزی لازم است درباره دنیای روح آگاه شویم، لازم است تا با ساختار آن و همچنین با چگونگی رابطهاش با زمین آشنا شویم. نه تنها آن تعداد اندکی که برای انجام چنین چیزی آموزش دیدهاند بلکه تمامی ناجیان قبیلهای بهشتی نیز باید توانائی خود را در شناخت دنیای روح تقویت کنند. بایستی به خوبی بدانیم که دنیای روح در تمامی مراحل انجام ماموریتهایمان با ما همکاری میکنند. برای اینکه بتوانیم به چنین شهروندانی مبدل بشویم بسیار مهم است تا ما به حس تعادل بین الوهیت و معرفت و یا بین روح و حقیقت دست پیدا بکنیم، همانطور که عیسی از ما میخواست تا با روح و حقیقت به دعا بنشینیم.
مادر راستین فرمودند: کانون خانواده بایستی با روح و حقیقت به پیش برود. چراغهای مراکز کانون خانواده بایستی بیست و چهار ساعته روشن باشند و شما بایستی همیشه در دعا باشید تا تمامی اعضا حتی دیگر مردمی که شاهد چراغهای روشن هستند، بخواهند که به درون مرکز بیایند. لازم است تا شما، مخصوصا تمامی شما رهبران با روح و حقیقت به پیش بروید. من نمیدانم که شما چقدر از آنچه که در دنیای روح رخ میدهد باخبر هستید، اما چیزهای معجزهآسائی در آنجا رخ داده و فرصتهای فوقالعادهای برای شما آماده شده است. شما بایستی با تعهدی به قیمت مرگ و زندگی ،کار و تلاش داشته باشید. (15 ژوئیه 2017 گردهمائی صلح با من آغاز میشود)
امّا زمانی میآید که پرستندگان حقیقی، پدر بهشتی را با روح و راستی عبادت خواهند كرد، زیرا پدر بهشتی طالب اینگونه پرستندگان میباشد. خدا روح است و هرکه او را میپرستد باید با روح و راستی عبادت نماید. (یوحنا 4:23)
در میان مردم کسانی هستند که به حوزه روحی تکیه میکنند یعنی مذهبی و فردی درونی هستند و کسانی هم هستند که به حوزه جسمی تکیه میکنند، یعنی مادهگرا و بیرونی هستند. اما در کانون خانواده فرد با روح و جسم متحد به هیچ یک از این دو جناح تکیه نمیکند. بطور معمول یک فرد روشنفکر چیزی را با حقیقت مطالعه نموده و اگر منطقی بود آن را میپذیرد و یا اگر غیرمنطقی بود آن را رد میکند. یک فرد روحی به جای علت از طریق حس روحیاش چیزها را درک میکند. بهرحال این دو دسته از مردم با هم تفاوت دارند، اما ما لازم است که به عنوان مردمی با رو ح و جسم متحد به هماهنگی و بالانس بین دو جناح دست پیدا کنیم. مخصوصا ناجیان قبیلهای بهشتی، بایستی زندگی را پیش گیرند که در آن در جایگاه میانه و مرکزی بین روح و حقیقت قرار گرفته و هماهنگی و احساس را حفظ خواهند کرد.
فردی که به خاطر برخورداری از روحیهای نورانی و درخشان، یک زندگی برای به ارمغان آوردن لذت برای سلولها روحی را پیش گرفته است، به تکثیر ویروسهای عشق راستین تداوم خواهد داد. وقتیکه یک ناجی قبیلهای بهشتی با بکارگیری عشق راستین حقیقت را در لایههای بسیارش آشکار میسازد، حوزه الهی نیز به حرکت درخواهد آمد. انسانهای سقوط نکرده در اصل میتوانستند در حین زندگی بر روی زمین با چشمان خود دنیای روح را ببینند. به همین خاطر آنها میتوانستند زندگی را پیش بگیرند که در آن شکل و فرم روحی خودشان در دنیای روح را مشاهده کنند. وقتی که انسانی در دنیای روح تولد دوباره مییابد، در زیباترین شکل و فرمش و در فوقالعادهترین حالتش بر روی زمین آشکار خواهد شد.
یک زندگی براساس حقیقت و روح از یک زندگی متمرکز بر عشق و وجدان شکل میگیرد که در روح انسان ساکن است. وجدان چیزی است که شیطان نتوانست حتی بعد از سقوط بشری به آن دست یابد. میتوان گفت که وجدان آن ارزش اولیهای است که از قلب آفرینش والدین بهشتی ناشی میشود. توسعه مداوم وجدان به عشق ختم میشود. دنیای عشق به عنوان جایگاهی آشکار میشود که شامل هر دو دنیای روح و جسم است. به عبارت دیگر، جوهر وجود والدین بهشتی با جوهر وجود انسان ساکن روی زمین در شباهت به والدین بهشتی، با آفرینندگیشان از طریق عشق با هم ادغام شده بصورت یگانه آشکار میشوند. در این جایگاه، نه تنها یگانگی روح و حقیقت بلکه اتحاد دنیای روح و دنیای جسم نیز ممکن خواهد شد. دنیای روحی جایگاهی است که در آن چشم پوشی از اصل هرگز قابل پذیرش نیست. ناجیان قبیلهای بهشتی نه تنها بایستی بر چگونگی کار و تلاش در دنیای مرئی واقف باشند بلکه بایستی از نحوه کار و تلاش دنیای نامرئی نیز آگاه بوده و براساس آن استاندارد زندگی کنند.
ب) توسعه حوزه قلبی
با اجرای شرطهای دعا از جانب ناجیان قبیلهای بهشتی، برکات و شکوه والدین بهشتی به سوی آنها جاری خواهد شد. وقتیکه ما زندگی براساس شرط را پیش میگیریم، همراهی قدرتی الهی و عظیم را با خود احساس میکنیم. ما چنین برکتی را زمانی احساس میکنیم که وجدانمان را در یک زاویه عمودی جهت داده و عشق والدین بهشتی ما را در برگرفته باشد. آن قدرت دلیلی است که چرا چشمان کسی که عمیقا به دعا نشسته است نه تنها میتواند دنیای جسم بلکه دنیای روح را نیز ببیند. والدین بهشتی احساسات اساسی انسانها را تحریک کرده تا آنها را به ورای حوزه جسمی مرتبط سازد. والدین راستین میفرمایند وقتیکه فردی استاندارد وجدان برای ایجاد این ارتباط را برپا نموده و شرطهای دعا اجرا میکند، دروازههای دنیای روح گشوده شده و او قادر خواهد بود تا آنها را ببیند. آنها میگویند که اگر ما میخواهیم دنیای روح را از طریق شرطهای دعا بطور مستقیم تجربه کنیم بایستی استاندارد وجدان را برپا نموده و در همراهی با دروازههای قلبی ایستاده و حوزه قلبی را توسعه ببخشیم.
پدر راستین میفرمایند: برای نیل به چنین تجربهای به چه چیزی نیاز دارید؟ ما مردمی برخوردار از حوزه روحی و مردمی برخوردار از حوزه حقیقت داریم. لازم است تا شما خودتان را با دروازههای قلب همگام کرده و با زیر و رو کردن قلبتان، حوزه قلبی را بطور تمام عیار توسعه ببخشید.
انسانها از همان آغاز آفرینش، با قلبی بدنیا آمدهاند که بتواند خود را با والدین بهشتی همگام سازد. اما بواسطه سقوط، قلبی که آنها را به والدین بهشتی مرتبط میسازد، با از دست دادن قدرتش نتوانست وظیفه خود را به انجام برساند. بشریت تنها زمانی میتواند بشکل و فرم اصیل خود زندگی کند که روابط اصیلشان با طبیعت، با دیگر انسانها و خدا که بواسطه سقوط قطع شده دوباره بازسازی شوند. درواقع لازم است تا ما به اعمال و رفتاری تمرکز کنیم که چنین ارتباطی را ممکن سازند. برای چنین چیزی ما میبایست وجدان خود را بدرستی سمت و جهت داده، قلبمان را شخم زده، آماده ساخته و توسعه ببخشیم. هدف توسعه حوزه قلبی برای توانائی بخشی به ما برای تجربه شخصی و مستقیم دنیای روح است.
اولین مرحله در این مسیر، ارتباط غیر مستقیم است. در رابطه با روح، این اشاره به قرار گرفتن در پایه صفر است. به عبارت دیگر، به معنای هماهنگ کردن روح و جسم بصورت افقی است. در هماهنگی افقی روح و جسم موقعیت صفر حاصل می شود و ما میتوانیم حتی خدا و دنیای روح را تجربه کنیم. موقعیتی است که احساس میکنیم در آنجا نیستیم اگر چه در آنجا هستیم. وقتیکه از طریق هماهنگی افقی روح و جسم ذهن ما شفاف شود، ما قادر خواهیم بود تا دروازههای روح والدین بهشتی را ببینیم. ما با قرار گرفتن در چنین حالتی، از طریق رابطه غیرمستقیم میتوانیم تعالیم دنیای روح و بهشت را دریافت کرده و درک کنیم.
در مرحله دوم ما قادر خواهیم بود تا رویاهای الهام بخش ببینیم. وقتیکه روح ما در مدار تشدید قرار گرفت ما رویاهای الهام بخش دریافت خواهیم کرد. این موضوع به شنیدن صدا و یا تجربه روح از طریق پنج حس ما اشاره دارد. این حاکی از حالتی است که در آن روح وارد حوزه روحی شده و به ارتعاش درمیآید. در آنجا احساس خواهیم کرد که روح من و من دو چیز متفاوت هستند و وقتیکه دعا میکنیم حتی میتوانم با روح خود سخن بگوئیم. یعنی شما در حال سخن گفتن با کسی هستید که شما نیست اما شما است. گفتگوی شما با روحتان از طریق طول موج روح صورت خواهد گرفت شما همچنین قادر خواهید بود تا بوی روحتان را استشمام کنید. در این حالت روحتان بایستی در اشتیاق چیزی باشد.
سومین مرحله زمانی است که در آن پدیدههایی چون الهام و دریافت دستورالعملهای روحی رخ میدهند. دستورالعملها تعالیمی هستند که بطور مستقیم از دنیای روح میآیند. وقتیکه والدین بهشتی از طریق الهامات به ما آموزش میدهند، گاه مواقع ممکن است ازطریق سخن گفتن و گاه موارد ممکن است از طریق رویا باشد. به همین خاطر همیشه باید الهامات را تفسیر کرد. چنین پدیدههایی کارهای والدین بهشتی برای توسعه حوزه قلبی ما است.
چهارمین مرحله الهامات مستقیم هستند. این اشاره به تجربه مستقیم دنیای روح است. ما میتوانیم در ورود به دنیای روح و سفری طولانی در تمامی طول روز الهامات را بطور مستقیم تجربه کنیم. این مرحلهای است که در آن گاه موارد میتوانیم بطور شخصی دنیای روح را نه فقط یک روز بلکه بمدت چندین روز تجربه کنیم. ما حتی میتوانیم به حوزه احساس والدین بهشتی در زندگی روزانه خود نائل شویم.
هدف این کارهای روحی برای توانائی بخشی به وجود روحی و بدن جسمی ما در ورود به یک داد و گرفت کامل است تا ما بتوانیم به کمال شخصیت نائل آمده و خانواده ایدهآل مورد نظر والدین بهشتی را بنا کنیم. کارهای روحی خود هدف نیستند بلکه ابزاری برای کمک به ما در اجرای عشق راستین در مسیرهای مشخص در طی زندگی روزانه ما هستند. به این دلیل ما بایستی با طی طریق از دروازههای رابطه غیرمستقیم، رویاهای الهامبخش، دستورالعملها و الهامات مستقیم، حوزه قلبی خود را توسعه ببخشیم. هدف آنها همچنین کمک به ما برای نیل به درک واضح درباره جهت زندگی مورد نظر خدا برای ما است تا بتوانیم در طی زندگی روزانه خود از آن تبعیت کنیم. زمانیکه پایه واقعیت براساس عشق راستین تاسیس شود، کارهای روحی بر روی زمین باقی خواهند ماند. اگر ما تاسیس پایه واقعیت از طریق عشق راستین را تجربه نکنیم، آن کارهای روحی چیزی جز یک حادثه زودگذر نخواهند بود. مهمتر از آن اگر ما در مسیر دستیابی به بالانس و هماهنگی حوزه روحی و حوزه عقلی شکست بخوریم، و به جای آن به حوزه روحی گرایش پیدا کرده و درواقع فردی روحی بشویم، مشکلات بسیاری بروز خواهند کرد. بنابراین لازم است تا از طریق هون دوک هه کلام والدین راستین، پیشکش شرطهای دعا و فعالیتهای مختلف اجتماعی به هماهنگی و بالانس در جنبههای عملی زندگی روزانه دست پیدا کنیم. بعلاوه اگر نتوانید در جایگاهی قرار بگیرید که مغز شما حوزه روحی شما را کنترل کند، پیشنهاد میشود که به هیچ وجه دست به کارهای روحی نزنید.