• راه بازگشت

کلام والدین راستین

مذهب چه آموزشهائی برای ما داشته‌اند؟ مذاهب به ما آموزش می‌دادند تا با نجات و رهائی روح، بر بدن جسمی‌مان غلبه کنیم. به این خاطر، آنها ما را تشویق و ترغیب کرده‌اند تا خود را برای خدمت به دیگران فدا کنیم. مذاهب همچنین به ما آموزش داده‌اند تا در مسیر فداکاری برای خدمت به دیگران، در راه توبه و ریاضت گام نهاده، روزه گرفته و بدن جسمی‌مان را تحت فشار و درد قرار بدهیم. ما بدون گام نهادن در چنین مسیری، نمی‌توانیم به بهشت برویم. این اصل است.

مذهب نه با تایید و ستایش بلکه با انکار خود آغاز می‌شود. ما در یک دنیای پلید زندگی می‌کنیم و اگر از پلیدی حمایت کنیم، به موجودی پلید مبدل می‌شویم. برای هر کدام از ما ضروری است تا با قضاوت کردن خودمان آغاز کنیم، ضروری است تا خودمان را انکار کنیم. انکار خود هیچوقت به معنای هدف‌گیری جامعه پلید نیست. حتی اگر میخواهیم این جامعه پلید را اصلاح کنیم، ضروری است تا با انکار خود آغاز کنیم. روح و جسم در درگیری و کشمکش هستند و لازم است تا ما با تنبیه و تحت فشار قرار دادن بدن جسمی، او را به تسلیم واداریم. اما تنبیه و به تسلیم واداشتن بدن جسمی به چه معنا است؟ یعنی اینکه به درستکاری روی آوریم. وقتیکه که از ما در باره معیاری که از طریق آن میتوان جسم را به تسلیم واداشت سوال میشود، باید پاسخ بدهیم که وجدان ما معیار ما است.

بنابراین، ما می‌بایست تمامی خواسته‌های جنسی، اشتیاق برای غذا و دیگر گرایشها و غرایز جسمی را انکار کنیم. ما همچنین به روزه گرفتن و دعا کردن نیاز داریم. مذاهب مختلف سیستمهای ارزشی خاصی را در این راستا بنا نهاده‌اند. با این همه، چرا آنها ویران شده‌اند؟ به خاطر اینکه آنها تنها به هدف اصیل و اولیه خود تمرکز کرده‌اند و این باعث شکل‌گیری اختلافات و جدائی‌های مداوم بین آنها شده است. به همین دلیل آنها نیروی لازم برای هدایت زندگی واقعی را از دست داده‌اند. مذاهب شرعی و قانونی بطور واضح چیزی درباره زندگی و جهان هستی آموزش نمی‌دهند. آنها نمی‌توانند بطور واضح و آشکار بین خوبی و پلیدی یا بین عدالت و بی‌عدالتی وجه تمایزی قائل شوند. بخصوص آنها نمی‌توانند درباره سرشت و طبیعت خدا و حیات او پاسخ بدهند. همانطور که توانایی مذاهب در هدایت مردم محو و نابود می‌شود، جایگاه دارائی‌های مادی در زندگی از یک وسیله به هدف تغییر پیدا می‌کند و جستجوی برای لذات بیرونی به یک هنجار مبدل میشود و تمایلات نفسانی و هوا و هوس، دنیای ما را به دنیایی حیوانی مبدل می‌کند. در چنین محیط آلوده‌ای شکوفائی عشق، خدمت، عدالت، تقدس و دیگر سنتهای ارزشمند غیرممکن است.

صعود به بهشت و یا فرو شدن در جهنم در کجا و چه چیزی نهفته است؟ این امر در درون هر کدام از ما تعیین می‌شود. کسی که عذاب وجدان همراه با تحریکات برآمده از پنج حس جسمی‌ را احساس می‌کند، در جهنم است. و کسی که زندگی برای لذت دادن به روح را پیش گرفته است، در بهشت بسر می‌برد. بنابراین عاقلانه آن است که فرد با دوری جستن از ذات پلید و جاه ‌طلبی‌های دنیوی، متمرکز بر وجدان قوانین بهشتی را رعایت کند. (چان سانگ گیانگ 8.2.5:11)

تبادل نظر

یک شب که مه سنگینی همه جا را فراگرفته بود، در یک ناوگان دریایی در حال حرکت بر روی آبهای دریا، جناب فرمانده از زیردستانش پیام دریافت می‌کند که یک نقطه کوچک نامشخص بر روی صفحه رادار پدیدار شده است. او فرمان می‌دهد که به آن قایق پیام رادیویی فرستاده و به او بگویند که مسیر حرکتش را 15 درجه تغییر بدهد. آنها بدنبال انجام این امر، پیام دریافت کردند که شما خودتان باید مسیر حرکتتان را 15 درجه تغییر بدهید.

دریاسالار فریاد زد که به آن قایق پیام بدهید که ما یک ناوگان دریایی هستیم و این تو هستی که باید مسیر حرکتت را تغییر بدهی. اما صدای رادیویی دوباره به همان صورت قبل جواب داد که شما باید جهت حرکتتان را 15 درجه عوض کنید. دریاسالار اینبار خشمگین خودش میکروفون را به دست گرفت و با صدای بلند فریاد زد، من یک دریاسالار هستم و به تو فرمان می‌دهم که بدون معطلی مسیر حرکتت را تغییر بدهی. آن صدا اینبار جواب داد: اینجا برج فانوس دریائی است!

ما در مسیر زندگی‌مان در سطوح مختلف با انواع و اقسام مشکلات روبرو می‌شویم و بطور معمول، در مواجهه با موقعیتهای دشوار، به جای ایجاد تغییر در خودمان، سعی داریم نخست دیگران را تغییر بدهیم. گاه موارد به چیزهائی تمرکز می‌کنیم که علیرغم تمامی تلاشهایمان اصلا و ابدا تغییر نمی‌کنند، اگر چه این درگیری و تقلاها باعث می‌شوند که زندگیمان هر چه بیشتر سخت و طاقت فرسا شوند.

در چنین مواقعی، اگر استاندارد و یا پست راهنمائی در زندگیمان وجود داشته باشد که مسیر راه را برای ما مشخص کند، با تمامی طوفانهای دشواری که در مسیرمان با آنها روبرو می‌شویم، ما قادر خواهیم بود تا به درستی به پیشروی ادامه داده و سرانجام به مقصد نهائی برسیم. والدین بهشتی و والدین راستین برج فانوس دریایی و یا قطب نمای ما و زندگی ما هستند. با اینکه در آغاز تاریخ بشری به واسطه سقوط بشر ذات اصیل به عنوان بخش اصلی اصیل انسان از دست رفت، اما هنوز بخش دیگری از برج فانوس دریائی در درون ما وجود دارد که می‌تواند روح و جسم ما را در دست گرفته و هدایت کند. وجدان ما به عنوان نماینده‌ای از جانب والدین بهشتی که در اصل طرف مفعولی ذات اصیل ما بود، هنوز در درون ما خود را حفظ کرده است و این نقطه امیدی برای خدا در شروع تاریخ بازسازی بود. وجدان به عنوان یک زنگ خطر، بطور مرتب در تمامی اوقات در حال راهنمائی ما است. به همین خاطر لازم است تا ما در زندگی معمولی روزانه‌مان برای برخورداری از یک زندگی متمرکز بر وجدان تلاشی بی‌وقفه داشته باشیم، که این می‌تواند از طریق روشهائی چون دعا و نیایش، اجرای شرطها و هون دوک هه انجام شود.

مادر ترزا یک راهبه کاتولیک اهل آلبانی، و موسس ماموران امر خیریه که مادر فقرا و یتیمها خوانده می‌شد، می‌گوید، همه ما به اوقاتی برای سکوت و تعمق و عبادت نیاز داریم، بخصوص کسانی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند که همواره شاهد تغییرات بزرگ و سریعی هستند. من احساس می‌کنم که شهرهای دنیا بیشتر به سکوت و تعمق و عبادت نیاز دارند. من همیشه در سکوت به دعا می‌نشینم، چون در سکوت است که خدا سخن می‌گوید. خدا دوست سکوت است، به همین خاطر لازم است که به او گوش بدهیم.“ مادر ترزا که می‌گوید میوه سکوت دعا است، میوه دعا عشق است و میوه عشق خدمت است، هر روز زندگیش را در سکوت و دعا آغاز می‌کرد.

والدین راستین از همان آغاز کارشان در روزهای اولیه تاسیس نهضت هماهنگ تا به این زمان، همیشه دیرتر از دیگران به خواب رفته و زودتر از دیگران از خواب برخاسته و روزشان را بدون وقفه با دعا و نیایشهای بسیار عمیق شروع می‌‌کردند. مخصوصا معروف است که پدر راستین قبل از سرویسهای هفتگی همیشه سه ساعت دعا میکردند. یا ساعتها بدون وقفه هون دوک هه کردن والدین راستین همیشه زبان زد رهبران بوده است. آنها در تمامی طول زندگیشان در هر سطحی و برای هر چیزی الگوی چگونه زیستن را به شکلی عملی به ما نشان داده‌اند. والدین راستین فرمودند ”اگر می‌خواهید دعا کنید، می‌بایست قبل از شروع فعالیتهای روزانه زندگی‌تان چنین کنید. از اینرو مهمترین زمان برای دعا و نیایش سپیده دم است. سپیده دم زمانی است که نتیجه روزمان را تعیین می‌کند. زمان برای مطالعه کلام والدین راستین زمان برای تعیین نقطه آغاز تحول در ما است. این زمان، زمان فکر کردن به گذشته و یا نگرانی‌ درباره آینده نیست. وقتیکه شما خودتان را تهی کرده و تنها بر کلام والدین بهشتی تمرکز کرده و درباره آن تعمق می‌کنید، از طریق آن کلام، جهت برای تبعیت و پیشروی را خواهید یافت.“ بنابراین برای بازگشت به سرچشمه و بنیان، ما نباید تعمق از طریق دعا و هون دوک هه را نادیده بگیریم.

وقتیکه شما قلبا در سکوت فرو رفته و روحا متمرکز می‌شوید، صدای طنین قلبتان را خواهید شنید. بخصوص هون دوک هه که از طریق آن شما می‌توانید متمرکز بر والدین بهشتی استاندارد روح و زندگیتان را تعیین کنید، در ساعات سکوت بامدادی که شما روزتان را آغاز می‌کنید، قطب نمای زندگی شما خواهد بود.

نکاتی برای تعمق

  1. در چه زمانهایی دعاهایی مشتاقانه گرمی‌بخش داشته‌اید؟
  2. آیا تجربه‌ای در دریافت پاسخ به دعاهایتان داشته‌اید؟
  3. فکر می‌کنید مذهب در زندگی ما چه نقشی دارد و ما در یک زندگی بدون مذهب با چه مشکلاتی روبرو خواهیم بود؟