پاکدامنی قبل از ازدواج و وفاداری بعد از ازدواج

کلام والدین راستین

اخلاق جنسی استانداردی است که شما باید آن را حفظ کنید. اولین مرحله حفظ پاکی جنسی قبل از ازدواج است. ما بطور مطلق باید یک شرط ضروری را به انجام برسانیم و آن حفظ پاکی خود و وفادار ماندن به الگوی اخلاق جنسی مطلق است. خدا این مسئولیت را با این نیت به ما داد تا ما ایده‌آل آفرینش را به انجام برسانیم. این راه بهشتی و راه کمال عشق زناشوئی است. (چان سانگ گیانگ 13.1.3:4-5)

دومین مرحله کمال عشق زن و شوهر است. قانون بهشتی وفاداری مطلق با ارزشتر از زندگی است و زن و شوهر شرکای ابدی هستند که خدا آنها را به یکدیگر داده است. آنها از طریق صاحب فرزند شدن، آفریننده عشق راستین، زندگی راستین و نسب خونی راستین میشوند که سرچشمه آن مطلق، یگانه، تغییرناپذیر و ابدی است. این اصل بهشتی است که یک فرد تنها هرگز نمیتواند به فرزند تولد بدهد حتی اگر هزار سال بگذرد. اگر دو نفر پاکی خود را قبل از ازدواج حفظ کرده و در ازدواج از جانب خدا بهم پیوند خورده باشند، چطور هرگز میتوانند به بیراهه رفته و از راه خدا منحرف شوند؟ مردم با حیوانات تفاوت دارند، اگر آنها به عنوان فرزند خدا هدف او را در آفرینش بفهمند، این نکته را درک خواهند کرد که انحراف از راه قانون اساسی بهشتی، خیانت و مخالفت جدی با آفریننده است. این راه خود ویرانگری است که آنها در آن قبر خود را حفر میکنند. (چان سانگ گیانگ 13.1.3:7)

عشق زناشوئی مطلق بزرگترین برکتی است که خدا به بشریت اعطا کرده است. بدون حفظ اصل اخلاق جنسی مطلق، راه بسوی کمال شخصیت و بلوغ روحی غیرقابل دسترس خواهد بود. بعلاوه، تا زمانیکه خدا در خانواده‌های راستین شکل گرفته از افراد کامل شده، نتواند اصل اخلاق جنسی مطلق را برپا کند، امکان آشکار شدن او به عنوان خدای باوقار شخصی و واقعی وجود ندارد. تنها در یک خانواده ریشه گرفته در اصل اخلاق جنسی مطلق، امکان ایجاد روابط براساس ایده‌آل اصیل وجود خواهد داشت و این مسئله سه نسل پدربزرگ و مادربزرگ، والدین، فرزندان و نوه‌ها را تحت تاثیر قرار خواهد داد. لطفا واضح و آشکار درک کنید که زندگی ابدی خدا و زندگی ابدی ما به تاسیس این پایه بستگی دارد. (چان سانگ گیانگ 13.1.3:8)

تبادل نظر

داستانی از عشق زیبای یک خانمی بنام مارگارت در فرانسه هست که عاشق مردی بنام گاسپارد در روستای خود بود. این دو در دوران طفولیت والدینشان را از دست داده بودند، به همین دلیل شباهت وضعیتشان بیشتر به هم نزدیک شده، با هم رشد کرده و بهم وابستگی شدیدی پیدا کرده بودند، و سرانجام با یکدیگر نامزد شده و قرار ازدواج گذاشتند. اما متاسفانه، گاسپارد که قرار بود بزودی داماد شود، در حین کار در معدن سنگ، در یک حادثه مجروح شده و نیمه فلج میشود.

گاسپارد که از این وضعیت خود بسیار ناراحت و افسرده بود، یک روز در ملاقات با نامزدش با چشمانی مملو از اشک به او میگوید من با بداقبالی بدنیا آمدم، به همین دلیل ناقص شدم. و از آنجائیکه دیگر بدن جسمی من در شرایطی نیست و نخواهد بود که بتوانم با تو ازدواج کنم، چاره‌ای جز این ندارم که از تو جدا شوم. لطفا فرد دیگری را پیدا کن و یک زندگی مملو از شادی و خوشحالی را برای خودت بساز. مارگارت با شنیدن این مطلب اشکهایش سرازیر شد و حق حق کنان به او گفت: من تو را ترک کنم و به کجا برم؟ من مدتها قبل از این تصمیم گرفته بودم که تو شوهر من بشوی! آیا چیزهائی را که تو میگویی به این معنا است که اگه من به جای تو تصادف کرده و ناقص میشدم، تو مرا ترک میکردی؟ مارگارت بنوعی با او صحبت میکرد که انگاری سر او فریاد میزند. به همین خاطر، گاسپارد هم که عصبانی شده بود در پاسخ گفت: آیا میفهمی که چه میگویی؟ من چطور میتوانم با تو چنین کنم؟ او سرش را بسوی آسمان بلند کرد و ادامه داد: خدا شاهد است که من در پیشگاه او پیمان بستم که هرگز تو را ترک نکنم… این ملاقات با گفتاری اینچنین به اتمام رسید ولی آنها هرگز از یکدیگر جدا نشدند. سرانجام این دو با هم ازدواج کرده و با اینکه بواسطه از کار افتادگی یک از آنها زندگی بسیار سختی داشتند، اما با عشقی عمیق به یکدیگر در شادی با هم به زندگی ادامه دادند.

برکت ازدواج مرد و زن تحت فرمان والدین بهشتی، بزرگترین مراسم و باشکوهترین پیمان است. وقتیکه مرد و زن در طی زندگی زناشوئی در رودرروئی با تمامی مشقتها و سختیها به هر قیمت که شده به پیشروی ادامه میدهند، عشقی هر چه عمیق‌تر و قویتر را بواقعیت درآورند. به همین دلیل والدین راستین در دستورالعملی اعلام فرمودند که مرد و زنی که میخواهند برکت دریافت کنند، بایستی بطور مطلق چنین مواردی را به مرحله اجرا درآورند: نخست، آنها بایستی نه یک زندگی براساس خودمحوری، بلکه یک زندگی براساس ملازمت به والدین بهشتی در نقطه مرکزی زندگیشان را پیش گیرند. دوم، بایستی اعتماد و عشق متقابل بین مرد و زن وجود داشته باشد. سوم، آنها نباید به هیچ وجه باعث رنجش قلبی یکدیگر بشوند. چهارم، به نسل دوم و سوم خود آموزش بدهند تا پاکی خود را حفظ کنند. پنجم، اعضای یک خانواده برای تحقق یک خانواده راستین و ایده‌آل، بایستی در همکاری با هم، برای خاطر یکدیگر زندگی کنند.

وقتیکه والدین راستین چنین نکاتی را در دستورالعملشان عنوان میکردند، بر دو نکته بسیار مهم دست گذاشته و تاکید کردند، اولین نکته، حفظ پاکی جنسی قبل از ازدواج است. انسانها در مشابهت درونی و بیرونی به والدین بهشتی بایستی مردمی بشوند که در درون خود به والدین بهشتی مطلق، یگانه، ابدی و تغییرناپذیر ملازمت کنند. در بدن جسمی و روح ما عضوی وجود دارند که بشکلی خاص بایستی در ملازمت به خدا باشد و آن چیزی جز آلات تناسلی نیست. آنها بسان قصری هستند که خدا میتواند در آنها ساکن شود. این آلات با ارزش جائی هستند که نسب خونی خدا تکثیر شده و تداوم خواهد داشت. در نتیجه سهل انگاری و فرو شدن در عشق کاذب و آلوده شدن به روابط جنسی نامشروع با کسانیکه از جانب خدا به عنوان همسر فرد انتخاب نشده‌، به معنای زیرپا گذاشتن قوانین اخلاقی بهشتی است.

نکته دوم، حفظ وفاداری بعد از ازدواج است. وفاداری استاندارد اخلاقی است که بسیار با ارزشتر از زندگی بوده و بایستی بین زن و شوهر بطور جدی مورد حفاظت قرار گیرد. عمل رابطه جنسی بین زن و شوهر بایستی به عنوان عملی مقدس قلمداد شود که باعث تولد فرزندانی در شباهت به والدین بهشتی شده، همچنین باعث آفرینش عشق راستین، زندگی راستین و نسب خونی راستین میشود. اما اگر شما با ایجاد رابطه جنسی با فردی بجز همسر خود، درواقع همسر ابدی انتخاب شده از جانب خدا را ترک کنید، قصری را که در آن میتوانید به والدین بهشتی ملازمت کنید از دست میدهید، و در نتیجه هرگز قادر نخواهید بود تا عشق، زندگی و نسب خونی راستین خدا را به ارث ببرید.

ما در دنیای امروزمان شاهد فروپاشی هر چه بیشتر خانواده‌ها هستیم، همینطور هر روز بیشتر میبینیم که مردم با رویگردانی از ازدواج و تشکیل خانواده، از داشتن فرزند هم دوری میکنند. آمار تعداد افرادی که میخواهند مجرد باقی مانده و به امیال خودمحورانه بپردازند، روز بروز بیشتر میشود. به همین دلیل، آینده‌ای برای دنیای مملو از چنین مردمی وجود ندارد. خانواده‌های برکت گرفته، که از جانب خدا و والدین راستین برکت ازدواج دریافت کرده‌اند، بایستی با حفظ پاکدامنی و وفاداری مطلق بالاترین تلاش خود برای نشان دادن یک الگوی پاک و بیگناه از عشق راستین به دنیا را بکار بگیرند. از طریق چنین تلاشهائی است که ما میتوانیم دنیائی زیبا و صلح آمیز بسازیم. شما همچنین بایستی تمامی تلاشتان را بکار بگیرید تا با تاسیس شرطها و پایه‌های لازم در درون خانواده‌تان، کاری کنید که فرزندانتان درونی و بیرونی پاکدامنی خود را حفظ کرده و زمینه برای تحقق عشق راستین در زندگیشان را بوجود آورند.

نکاتی برای تعمق

  1. نهضت عشق راستین و پاک که کانون خانواده آغازگر آن میباشد، کانالی برای تحول دنیای بیمار فروشده در عشق کاذب و سیاه شیاطنی است. شما فکر میکنید در این راستا چگونه میتوانید سهیم شوید؟
  2. به نظر شما خانواده‌های برکت گرفته (مرد، زن و فرزندان برکت گرفته) چگونه میتوانند با برپائی استاندارد اخلاق جنسی مطلق، پاکدامنی و وفاداری به والدین بهشتی ملازمت کنند؟