زوج مفعولی واقعی خوبی مطلق شدن
کلام والدین راستین
ایمان یعنی زیستن در ملازمت به خدا، زیستن در همراهی با خدا و خدمت به او. بدون گام نهادن در چنین مسیری، همیشه با احساس اضطراب، در محیط اطرافمان با موانعی روبرو بوده و بطور جسمی احساس ناراحتی خواهیم داشت. یک زندگی با ایمان، یک زندگی در همراهی با خدا و ملازمت به او است. صبحگاهان خورشید طلوع نموده، در ظهر به نقطه اوج خود رسیده و در شامگاهان غروب میکند. این یک واقعیت تغییرناپذیر بوده و در دهها و هزاران سال آینده نیز تغییر نخواهد کرد. اگر انحرافی در مدار گردش زمین بوجود آید همه چیز منحرف خواهند شد. لازم است تا ما بیرون رفته و روح عشق و راه عشق راستین را بیابیم. کسی که عشق راستین و نسب خونی راستین خدا را به ارث میبرد، جزئی از خانواده خدا بوده و همیشه با خدا خواهد زیست. زیستن با خدا همچنین به معنای زیستن در شادی با طبیعت، و رفت و آمد مملو از شادی در زندگی روزانه است. (چان سانگ گیانگ 8.1.1:16)
برای دنیای ایمان، چهار حقیقت بزرگ را به ارمغان آوردهام. نخست، رابطه بین خدا و بشریت را به روشنی توضیح دادم. همچنین درباره سهم مسئولیت و غرامت توضیحات واضحی ارائه دادم، چیزهائی که قبل از این هیچکس دیگری در طول تاریخ از آن اطلاعی نداشته است. ما نمیدانستیم که چرا انسانها بگونهای هستند، که امروز شاهد آن هستیم. من این نکته را نیز بروشنی توضیح دادم. سپس توضیح دادم که چرا در حینی که مردم پلید از زندگی خوبی برخوردار هستند، مردم با وجدان زندگی سختی دارند. هیچکسی دربارۀ قانون غرامت یا از مشکلات قابیل و هابیل خبر نداشت. سرانجام من توضیح دادم که چرا، با اینکه مردم در پی خوبی هستند، اما اغلب اوقات، وضعیت زندگیشان بد و بدتر میشود. این موضوع به نسب خونی مربوط میشود، یعنی اینکه خون ما توسط شیطان آلوده شده است. این موضوع بواسطۀ جهالت بنیادین ما در ارتباط با مشکل نسب خونی، حل و فصل نشده باقی مانده است. تمامی مشکلات دنیا به موضوع نسب خونی مربوط میشوند. (چان سانگ گیانگ 8.1.1:3)
تبادل نظر
در اصل انسانها فرزندان والدین بهشتی بوده که قرار بود در ملازمت به والدینشان زندگی کنند. وقتیکه والدین بهشتی فرزندانش را آفرید، در این آرزو بود تا بعنوان والدین به آنها نگاه کرده و لذت ببرد. بنابراین قرار بود تا ما در مقام فرزند به والدینمان شادی بازگردانیم. بعلاوه تسلط متمرکز بر عشق بر تمامی جهان آفرینش بوجود آمده توسط خدا، و لبریز ساختن آن از عشق راستین، ماموریتی بود که میبایست بشریت آن را به انجام برسانند. اما آنها بواسطه سقوط نتوانستند در چنین مسیری گام بردارند. اما این نکته هرگز به این معنا نیست که ماموریت و هدفی را که بشریت میبایست به انجام برساند، اکنون دیگر اعتباری ندارد. در تمامی طول تاریخ، والدین بهشتی ما بیوقفه در پی انسانهائی بودهاند که بتوانند چنین چیزی را به انجام برسانند.
زندگی با ایمان، اشاره به زندگی در ملازمت به والدین بهشتی است. برای ملازمت به او لازم است تا با جداسازی خود از پلیدی، در پی خوبی باشیم. به این دلیل در پیشگیری یک زندگی با ایمان بطور معمول در تلاش هستیم تا بخشهای پلید زندگی خود را پاک کرده و جای آنها را با خوبی پر کنیم با توجه به این نکته که آخرین آرزوی انسان نیل به خوبی محض است. در کتب مقدس آمده است، همانطور که والدین بهشتی ما کامل است، در این آرزو است که بشریت نیز مثل خود او کامل شوند، چون والدین بهشتی ما خوبی محض است، در این آرزو است که فرزندانش نیز خوب و خوش قلب باشند. والدین بهشتی به هیچ وجه نمیخواهد تا شاهد آن باشد که فرزندانش در اشتیاق به حوزه پلیدی همواره مورد اتهام شیطان قرار گیرند.
در اصل انسانها فرزندان والدین بهشتی بوده که قرار بود در ملازمت به والدینشان زندگی کنند. وقتیکه والدین بهشتی فرزندانش را آفرید، در این آرزو بود تا بعنوان والدین به آنها نگاه کرده و لذت ببرد. بنابراین قرار بود تا ما در مقام فرزند به والدینمان شادی بازگردانیم. بعلاوه تسلط متمرکز بر عشق بر تمامی جهان آفرینش بوجود آمده توسط خدا، و لبریز ساختن آن از عشق راستین، ماموریتی بود که میبایست بشریت آن را به انجام برسانند. اما آنها بواسطه سقوط نتوانستند در چنین مسیری گام بردارند. اما این نکته هرگز به این معنا نیست که ماموریت و هدفی را که بشریت میبایست به انجام برساند، اکنون دیگر اعتباری ندارد. در تمامی طول تاریخ، والدین بهشتی ما بیوقفه در پی انسانهائی بودهاند که بتوانند چنین چیزی را به انجام برسانند.
زندگی با ایمان، اشاره به زندگی در ملازمت به والدین بهشتی است. برای ملازمت به او لازم است تا با جداسازی خود از پلیدی، در پی خوبی باشیم. به این دلیل در پیشگیری یک زندگی با ایمان، بطور معمول در تلاش هستیم تا بخشهای پلید زندگی خود را پاک کرده و جای آنها را با خوبی پر کنیم با توجه به این نکته که آخرین آرزوی انسان نیل به خوبی محض است. در کتب مقدس آمده است، همانطور که والدین بهشتی ما کامل است، در این آرزو است که بشریت نیز مثل خود او کامل شوند، چون والدین بهشتی ما خوبی محض است، در این آرزو است که فرزندانش نیز خوب و خوش قلب باشند. والدین بهشتی به هیچ وجه نمیخواهد تا شاهد آن باشد که فرزندانش در اشتیاق به حوزۀ پلیدی همواره مورد اتهام شیطان قرار گیرند.
در کتاب مقدس مردی به اسم ایوب داریم که از خواست خدا کلمه به کلمه تبعیت میکرد. او مردی ثروتمند با دارائیهای بسیار و مورد احترام مردم بود. او صاحب خانواده و فرزندانی خوب و زیبا بود و بعنوان مردی خوشحال، فقدانی در زندگیاش دیده نمیشد. شیطان در حسادت، خدا را مورد اتهام قرار داد و گفت که ایوب به خاطر اینکه تو ثروتهای بسیاری در اختیار او گذاشتهای به تو ایمان دارد. در نتیجه اگر آن برکات از او گرفته شوند، به تو خیانت خواهد کرد.
به همین خاطر ایوب به شکلهای مختلف مورد آزمایش قرار گرفت. او ناگهان فرزندانش را از دست داد، دارائیاش را نیز از دست داد، و تمامی بدنش جوش و تاول زده و در حالی زار بسر میبرد. همسرش به او گفت که از خدا دست بردار و بمیر. ایوب در پاسخ به همسرش گفت که آیا فقط در ارتباط با موقعیتهای خوب با خدا در شادی باشیم و نه در موقعیتهای دشوار و بد؟ منظور او این بود که اگر تمامی این رنج و عذاب خواست خداست، همه چیز را پذیرا بوده و در پیشگاه خدا همیشه تسلیم خواهد بود. دوستان او نیز که به دیدارش آمده بودند، او را محکوم کرده و در گفتارشان او را سرزنش میکردند که تو خودت چنین چیزهایی را ببار آوردهای. بهرحال افراد بسیاری با زخم زبانهای بسیار او را بشکلهای مختلف تحت فشار قرار دادند تا بعبارتی او کلامی از روی بیایمانی به خدا بیان کند. در پایان او بر تمامی این مصیبتها و بدبختیها غلبه کرده و گفت حتی اگر خدا بخواهد مرا بکشد، من به او پشت نخواهم کرد. آنگاه خدا برکات بسیار بزرگتری نسبت به آنچه که قبلا داشت به او داد و او نه تنها سلامتی و دارائیاش را دوباره بدست آورد بلکه صاحب فرزندان بیشتری شد و دخترانش در زیبائی حتی ضربالمثل شده بودند.
ایمان مطلق و اطاعت مطلق ایوب الگوی خوبی برای ما است. راه درست در برخورداری از یک زندگی با ایمان، داشتن ایمانی راسخ به اینکه ما فرزندان والدین بهشتی بوده و اینکه همواره به خدا امید و عشق و زیبائی بازگردانیم. چنین مسیری به ما رخصت ملاقات با خدا را داده و ما قادر خواهیم بود تا به نقطه مرکزی عشق او وارد شویم. پیروی از چنین مسیری زندگی با ایمان است.
ایمان شامل اعتقاد، احترام و ملازمت است. ما باید به چه کسی اعتقاد داشته و ملازمت کنیم؟ پاسخ چیزی جز والدین بهشتی و والدین راستین که برای نجات بشریت بر روی زمین آمدهاند، نیست. در این صورت چگونه میتوان به والدین بهشتی و والدین راستین ایمان داشته و به آنها ملازمت کرد؟ ما باید با دادن لذت به خدا و والدین راستین چنین چیزی را به انجام برسانیم. اما برای تحقق چنین امری، به چیزی ورای اندیشههای مان نیاز دارد. لازم است تا ما در زندگی روزانۀ خود شرطهای بیوقفهای برپا نموده و در مسیر تحقق دنیای متحده قلب، با خدا و والدین راستین زندگی کرده و براساس خواست والدین بهشتی و والدین راستین، هر روزمان را سمت و جهت بدهیم. بعبارت دیگر هر روزمان را به گونهای که آنها میخواهند سر کنیم. در همین راستا، ما باید بعنوان نماینده والدین بهشتی و والدین راستین، با خدمت کردن و عشق ورزیدن، به زوج عشق مان کمک کنیم تا در مسیر راستین زندگی رشد نموده و به پیش برود. خواست والدین بهشتی بر این قرار گرفته است که با گام نهادن در مسیر ایمان مطلق، عشق مطلق و اطاعت مطلق بشریت را نجات دهد. ما نیز بعنوان فرزندان او باید در چنین مسیری قرار گرفته و استاندارد ایمان مطلق، عشق مطلق و اطاعت مطلق را در پیشگاه والدینمان و همینطور در پیشگاه والدین راستین به تصویر بکشیم.
اگر بشریت بتواند با انجام چنین چیزی، از خواست والدین بهشتی و والدین راستین پیروی نماید، قادر خواهد بود تا قلب خود را براساس قلب والدین بهشتی پرورانده و در واقع با توسعه قلبشان براساس الگوی قلب والدین بهشتی، در تمامی لحظات زندگی بطور طبیعی دیگران را دوست داشته و در مسیر کمال گام بردارند.
نکاتی برای تعمق
- هویت ما بعنوان خانواده برکت گرفته در چه چیزی یا چیزهائی نهفته است؟
- کمال بشریت به معنای قرار گرفتن در جایگاهی برای به ارث بردن قلب والدینی والدین بهشتی و والدین راستین است. ما در چه مسیری قادر خواهیم بود تا این قلب والدینی را به ارث ببریم؟