تجسم دوگانه والدین بهشتی
کلام والدین راستین
خدا در مقام همتای فاعلی با خصوصیات دوگانه وجود دارد. او مذکریت درونی خود را از طریق آدم در جایگاه همتای خود به صورت مرئی آشکار نمود و مونثیت درونی خود را از طریق حوا به صورت مرئی آشکار نمود. به عبارت دیگر، انسانها نماینده فروگذاری و تجسم واقعی تمامی سرشت و طبیعت درونی خدا هستند. (چان سانگ گیانگ 1.3.2:2)
اصل الهی کانون خانواده خدا را به عنوان همتای فاعلی مطلق و نامرئی با خصوصیات دوگانه هماهنگ معرفی میکند. خدا به عنوان ماهیتی با خصوصیات دوگانه آدم و حوا را به عنوان وجود دوم واقعی خود آفرید تا هر کدام بطور انفرادی منعکس کننده خصوصیات او باشند. وقتیکه آنها بطور کامل بالغ شده و از طریق عشق بطور افقی با هم یک بدن واحد میشدند، او قصد داشت تا نقطه مرکزی در جایگاه عمودی بشود. معنایش این است که وقتی آدم و حوا به بلوغ کامل میرسیدند، مذکریت خدا در قلب و روح آدم ساکن میشد، و مونثیت او در قلب و روح حوا ساکن میشد. اما این نکته به این معنا نیست که خدا ماهیتی مجزا و تقسیم شده است. درواقع او ماهیت فاعلی این خصوصیات دوگانه است. او میتواند در قلب و روح هر دوی آدم و حوا ساکن شود. (چان سانگ گیانگ 1.3.2:3)
چرا ازدواج میکنیم؟ ازدواج میکنیم تا شبیه خدا بشویم. برای مرتبط ساختن خانواده ما، یعنی یک زن و شوهر تجسم خدا، به والدین بهشتی، ما میبایست در بدو تولد عشق دریافت کرده، در مسیر مورد نظر عشق رشد کرده، و تمامی عمر خود را متمرکز بر عشق سپری کرده و در زمان رفتن به دنیای روح، بایستی با این نیت به آنجا برویم که به عشق خدا بازگردیم. تا زمانیکه نقطه تمرکز خود را بر هدف زیستن برای دیگران قرار ندهید، مسیر زندگی شما در جهتی نادرست سوق خواهد یافت. (چان سانگ گیانگ 7.1.1: 25)
تبادل نظر
در اسناد قدیمی و باستانی که البته منبع آن ناشناخته است، اینطور آمده که ”مرد در درگیری و کشمکش است تا زمانیکه دنده کنده شده از بدن خود را پیدا کند. و یک زن در درگیری و کشمکش است تا زمانیکه بتواند به آغوش یک مرد (که در اصل از او آمده) بازگردد. دلیل این امر این است که مرد در پی نیمه خود است که از او کنده شده و این زن باید به آن جایگاه بازگردد. به این خاطر این دو آرزو دارند تا با هم یگانه شوند.“
یک نویسنده آمریکائی به نام دال کارنگی میگوید: ”هیچکسی در جامعه وجود ندارد که توانسته باشد به تنهائی به جائی رسیده باشد، و شادی راستین یافت نخواهد شد مگر اینکه مرد بتواند دربازگشت به خانهاش نیمه دیگر خود را بیابد.“
انسان به عنوان ماهیتی ناقص آفریده شده و خود به تنهائی نمیتواند هیچ وظیفهای را به انجام رسانده به چیزی دست پیدا کند. انسانها چنان آفریده شدهاند که تا به عنوان همتای یکدیگر، با یکدیگر فعل و انفعال داشته، یکدیگر را تکمیل کرده و برای یکی شدن با هم زندگی کنند.
همانطور که میدانید تمامی موجودات جهان هستی بصورت زوج آفریده شدهاند. وقتیکه به کلمه زوج در لغتنامه نگاه میکنیم، میبینیم که اینگونه تعریف شده است: چیزی که دو تائی و جفت میاید، یا واحد شمارشی که در درون آن دو تا چیز یا ماهیت در کنار هم قرار گرفته و یکی شدهاند.
به دنیای حیوانات نگاهی بیاندازیم: حیوانات نر و ماده آفریده شده و در تمامی طول زندگیشان با هم فعل و انفعال داشته با هم جفتگیری کرده و تولید مثل دارند. درناهای نر و ماده جوان بدنبال اولین جفتگیری، برای باقی عمرشان در کنار هم بوده و با هم زندگی میکنند. این موضوع در مورد گیاهان و درختان نیز صادق است. تمامی گیاهان دارای پرچ و مادگی بوده و از طریق گرده افشانی بذر و میوه تولید میکنند. حتی در دنیای میکروسکوپیک مولکولها و اتمها، خصوصیات مثبت و منفی به عنوان یونهای مثبت و منفی،الکترون و پروتون وجود دارند، که در هماهنگی فعل و انفعال داشته، تکثیر کرده و بقا خود را حفظ میکنند. آیا میتوانید ببینید که تمامی دنیا بصورت واقعی زوج آفریده شدهاند؟
در این صورت چرا والدین بهشتی تمامی مخلوقات و حتی انسانها را زوج آفریده است؟ هیچ دلیلی بجز عشق وجود ندارد. والدین بهشتی همه چیز را زوج آفرید تا آنها در جایگاههای فاعل و مفعول، عشق و زیبائی را داده و دریافت کرده و لذت را تجربه کنند.
با دقت در مشاهده حیواناتی که در ثپهها و دشتها در حال دویدن هستند، متوجه خواهید شد که آنها نر و ماده هستند، در مشاهده پروانههای زیبای در حال پرواز در باغهای گل نیز آنها را نر و ماده خواهید دید. همه چیز جفت آفریده شدهاند و چیزهائی که جفت آفریده شدهاند تغییر نخواهند کرد. دو ماهیت شکل گرفته براساس عشق، به خاطر اینکه برای یکدیگر خلق شدهاند، هرگز زوجشان را با هیچ چیز یا ماهیت دیگری دیگری عوض نخواهند کرد. بعبارت دیگر، آنها برای داد و دریافت یا برای فعل و انفعال به خاطر همتای خود وجود دارند، آنها برای خاطر همتای خود زندگی میکنند.
والدین بهشتی با داشتن ایدهآل عشق، آدم و حوا را در تصور خود آفرید. آدم به عنوان تجسم خصوصیت مردانه و مذکر والدین بهشتی آفریده شد و حوا در جایگاه تجسم خصوصیات زنانه و مونث والدین بهشتی آفریده شد. به همان صورت که در درون وجود خدا خصوصیات مذکر و مونث در یگانی و وحدت محض یکدیگر را تکمیل کرده و بصورت یک وجود واحد وجود دارند، هدف حیات آدم، در حوا نهفته و هدف حیات حوا در آدم نهفته است. آنها در یکدیگر به اتحاد مذکر و مونث در درون خدا دست پیدا میکنند. یعنی براساس عشق والدین بهشتی وقتیکه دو نیمه آدم و حوا بسوی یکدیگر آمده و با هم پیوند حاصل کرده و خانواده تشکیل میدهند، قادر خواهند بود تا به عنوان تجسم کامل و تمام عیار والدین بهشتی زندگی کنند.
شما میتوانید احساس کنید که تمامی موجودات بصورت جفت وجود داشته و در پیوند با هم تصویرها و تجسمهای مختلف هماهنگی محبوب و دوست داشتنی را بوجود میاورند. سعی کنید تمامی کره زمین را در ذهن خود بصورت یک ارکستر بزرگ عشق در هماهنگی، صلح و بالانسی زیبا بتصویر بکشید، آنگاه قادر خواهید بود تا ببینید که والدین بهشتی این جهان را بعنوان یک دنیای عشق آفرید.
نکاتی برای تعمق
- به این جمله بیاندیشید که مرد و زن هر کدام تنها تجسم نیمی از والدین بهشتی هستند. در این صورت مردان و زنان تنها چه معنائی برای شما خواهند داشت؟
- به جهان اطراف خود که همه چیز در غالب جفت آفریده شدهاند نظر افکنده و سعی کنید امید خدا در تجربه عشق را تجربه کنید.
- با توجه به اینکه مرد و زن هر کدام تجسم نیمی از خدا بوده و در آرزوی یکی شدن با هم و در نهایت مثل خدا شدن هستند، روابط همجنس بازان (مرد با مرد یا زن با زن) و همینطور روابط یک مرد با زنان بسیار و یک زن با مردان بسیار را چگونه میبینید؟