–       عشق برادر و خواهر

کلام والدین راستین

چرا ما به برادر و خواهر نیاز داریم؟ به این دلیل که پسر با نگاه کردن به خواهر بزرگتر و کوچکتر خود میتواند در ک کند که ”اوه مادر من اینگونه بزرگ شده است!“ او از طریق آنها میتواند شاهد مراحلی باشد که مادرش رشد کرده است. همچنین یک دختر با زیر نظر گرفتن چگونگی رشد برادر بزرگتر و کوچکتر خود میتواند بفهمد که پدرش چگونه رشد کرده و زیسته ‌است. این عشق بین برادر و خواهر است، شما با چنین رشدی با هم یکی میشوید. این ارزش عشق ورزیدن به برادر و خواهر است. (چان سانگ گیانگ ۳.۲.۵:۱)

رابطه برادران و خواهران به هر دو سطح افقی و عمودی مرتبط است. اگر ما بگوئیم که رابطه بین آدم و حوا، افقی است، در این صورت، رابطه بین خدا و آدم و حوا، رابطه عمودی است. شرق و غرب تنها یک خط افقی را بوجود میاورند، به این دلیل خطوط دو بعدی تشکیل دهنده سطح ضروری هستند. آنگاه جنبه‌های جلو و عقب بعد سوم را بوجود میاورند. تنها عشق برادران و خواهران باعث گسترش عشق خانواده در یک بعد تازه است. تنها با اضافه کردن آن عشق است که یک حوزه عشق پا به عرصه وجود میگذارد. حوزه ایده‌آل نماینده بالاترین استاندارد امید برای مردان و زنان است. پسران و دختران در واقع تجسم عشقی هستند که خدا در آغاز آفرینش به آن امید بسته بود. این پسران و دختران، قادر خواهند بود تا بهشت و زمین و عشق را که به نمایندگی از خدا به ارث ببرند. آنها در مقام برادران و خواهران بزرگ شده و بالغ خواهند شد. آنها بدنبال نیل به بلوغ باید پدر و مادر خود را یافته و پدر و مادر نیز باید فرزندانشان را بیابند. از طریق چنین رودرروئی، آنها کامل خواهند شد. این اصل همتا یا مکمل است. (چان سانگ گیانگ ۳.۲.۵:۲)

مرد، فاعل زندگی و حاوی بذر زندگی است که زن آن را دریافت میکند. به این دلیل گفته میشود که مرد نماینده شرق و زن نماینده غرب است. خورشید از شرق طلوع کرده و غرب آن را دریافت میکند. یک محور به اضافه شرق و غرب، چهار جهت را بوجود میاورند. بالا، پائین، شرق و غرب نه یک حوزه کروی بلکه یک علامت باضافه یا خط تقاطع را بوجود میاورند. به این دلیل ما به برادران و خواهران نیاز داریم. از طریق برادران و خواهران یک کشور طلوع میکند و تمامی بشریت شکل میگیرند. بنابراین، این برادران و خواهران هستند که حوزه کروی را بوجود میاورند. آنها گسترش پیدا کرده و جامعه را بوجود آورده و سپس دنیا را بوجود میاورند. به این خاطر، عشق برادری و خواهری با عشق دنیا مرتبط است. یک خانواده که در آن برادران و خواهران در کنار هم رشد میکنند، مثل الگوی ایده‌آل مورد نیاز برای آفرینش ایده‌آل، پادشاهی بهشتی، حاکمیت خدا بر روی زمین و در دنیای روح است. (چان سانگ گیانگ ۳.۲.۵:۴)

تبادل نظر

داستانی درباره یک حادثه در یک روستای فقیر نشین ساحلی در هلند وجود دارد. یک روز طوفان بسیار شدیدی به آن روستا هجوم آورد و با فرارسیدن شب امواج خروشان وحشتناکی، دریا و سواحل را دربرگرفته بود. به همین خاطر تمام مردم آن روستا از منازلشان بیرون آمده و در نزدیکی ساحل دریا جمع شده بودند. آنها با نگرانی منتظر گروه نجات غریق بودند که ساعتی پیش برای کمک به ماهیگیران به دریا زده ولی هنوز برنگشته بودند. بعد از مدتی مردم متوجه شدند قایق گروه نجات غریق در سیاهی شب و در میان امواج خروشان بسوی ساحل میاید. وقتیکه تیم نجات پایشان به ساحل رسید ابراز خوشحالی کردند از اینکه توانستند تعدادی را نجات بدهند اما هنوز یک نفر باقی مانده بود که آنها نتوانستند او را با خود بیاورند. چون قایقی را که با خود برده بودند بسیار کوچک بود و فقط تعداد کمی در آن جای میگرفت. به این دلیل و همینطور به خاطر اینکه جان بقیه در درون قایق را نجات بدهند راهی جز این نداشتند که او را رها کنند.

تیم نجات غریق گفت که اگر آن فرد را سوار میکردیم قایق نجات غرق میشد و همه میمردیم. با این همه آن یک نفر باقی مانده هر چه سریعتر باید نجات پیدا کند و ما به دلیل کمبود نفرات به کمک نیاز داریم. و از مردم خواستند اگر کسی هست که دوست دارد کمک کند به آنها بپیوندند.

کاپیتان کشتی نجات غریق به اطراف نگاهی کرد و از تمامی آنها دوباره خواهش کرد اما کسی پا پیش نگذاشت. کمی بعد صدای مادری به گوش رسید که میگفت: پسرم لطفا نرو، ده سال پیش با غرق شدن کشتی پدرت مرد و چند روز پیش برادر بزرگ تو برای ماهیگیری به دریا رفت و هنوز برنگشته و ما از او هیچ خبری نداریم، اینطور نیست؟ الان تو تنها کسی هستی که برای من باقی مانده‌ای!

پسر در پاسخ به مادرش گفت: با این حال من باید بروم و خواهم رفت. اگر همه ما فکر کنیم که این کارهای خطرناک را یک نفر دیگر باید انجام بدهد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مادر!‌ اینبار من آن فرد را نجات داده و بطور حتم برمیگردم. اگر کاری هست که ما میتوانیم برای کسی انجام بدهیم نباید در مورد آن تردیدی به خود راه داده و یا چشم پوشی کرده و انجام آن را به عهده دیگران گذاشت!

آن پسر پس از گفتن این حرفها مادرش را در آغوش گرفت و به دنبال کاپیتان تیم نجات غریق راه افتاد. و به این ترتیب تیم نجات غریق با داشتن یک فرد تازه در میان خود، با قایقشان دوباره در سیاهی شب و در میان امواج خروشان ناپدید شدند. بعد از مدتی انتظار که برای مردم بسیار طولانی گذشت، دوباره مردم شاهد بازگشت قایق نجات غریق بودند.

با نزدیک شدن قایق به ساحل آن پسر فریاد زد که ما آن فرد را که در آبها تنها باقی مانده بود نجات دادیم و او کسی جز برادر من نیست که چند روز پیش به ماهیگیری رفته بود و ما از او بیخبر بودیم. او با افتخار فریاد میزد که ”من برادرم را نجات دادم!“

مردم که با نگرانی و اضطراب به دریای سیاه و خروشان نگاه میکرده و منتظر اخبار خوب بودند، همگی فریاد شادی زده و هورا کشیدند. آن پسر با از خودگذشتگی و با فرو رفتن در دل خطر و در امواج خروشان آن دریای سیاه، برادر بزرگتر خود را نجات داد.

در این داستان، آن پسر با پیروی از کاپیتان تیم نجات غریق خود زندگیش را به خطر انداخت. به عبارت دیگر او با حاضر شد جانش را فدا کند و اینگونه توانست برادرش را از خطر مرگ نجات داده و با خود به ساحل و به زندگی بازگرداند. ما در این دنیا شاهد موارد بسیاری از این دست هستیم که در آن افراد با پریدن به دل خطر و با از خود گذشتگی و به خطر انداختن زندگی خود دیگر افراد را نجات میدهند. یک دوست که در موقعیت مرگ و زندگی، زندگیش را بر کف دست گذاشته و به نجات ما برمیخیزد، نجات دهنده زندگی ما است و ما هرگز نمیتوانیم چنین دوستی را تا به ابد فراموش کنیم حتی اگر هم بخواهیم نمیتوانیم او را فراموش کنیم.

برادران و خواهران باید برای خاطر یکدیگر زندگی کنند. وضعیت و شرایط فردی من تنها از من و برای من نیست. من با برسمیت شناخته شدن از جانب برادران و خواهرانم میتوانم رشد کرده و کامل شوم. ما بایستی بتوانیم با این بیان که ”آن برادر براستی انسانی راستین است!“ از جانب مردم برسمیت شناخته شویم. در نهایت کمال فردی من نه به من بلکه به همتایان و همراهان من بستگی دارد.

بر این اساس، ما باید همسایه خود را نه بعنوان فردی غریبه، بلکه به عنوان برادر و خواهر خودمان در نظر بگیریم. وقتیکه چنین عشق برادری و خواهری توسعه یافته و به عشق بشری مبدل شود، آن همسایه برادر و خواهر من و شهروندی مثل خود من خواهد بود و در این صورت ما مردمی خواهیم شد که میتوانیم با هم بدون هیچ محدودیتی بر روی زمین زندگی کنیم. همانطور که والدین راستین تاکید فرموده و به ما نشان داده‌اند، برادران و خواهران توسعه پیدا کرده و شهروندان یک کشور را بوجود آورده و پس از آن شهروندان یک دنیا را بوجود میاورند. در گفتار فوق پدر راستین فرمودند که عشق برادری و خواهری از طریق عشق برای دنیا جاری خواهد شد و یک خانواده که در آن برادران و خواهران زیادی رشد کرده و بزرگ میشوند، یک الگو برای تاسیس پادشاهی بهشتی بر روی زمین و همینطور پادشاهی بهشتی در دنیای روح است.

نکاتی برای تعمق

  1. در مقایسه با طرز تلقی و نحوه اندیشه ما در باره بشریت تا به این زمان، انسانها را برادر و خواهر خود دانستن چه احساسی در ما برمی‌انگیزد؟
  2. فکر میکنید که آن پسر چه ایده‌هائی داشت؟ و اگر شما جای او بودید، چه میکردید؟
  3. فکر میکنید در موقعیت خاصی که هر کدامتان دارید، عشق برادری و خواهری چگونه میتواند در اطراف شما و در سطح کشور و جهان به عشق بشری مبدل شود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *